فارس: قدیمیترها میگفتند از کنار بیشه که رد میشوی مواظب باش که ممکن است پلنگ خفته باشد اما این روزها در تهران باید از گذرگاهها هم پاورچین عبور کنی تا مبادا شیری، روباهی یا حتی فیلی، کمین کرده باشد.

یادش بخیر تا همین چند سال پیش بازار مولوی وجود داشت که این طور وقت‌ها تمام تقصیرها را به سمت آن حواله کنیم؛ همان محل فروش پرنده‌ها و جانوران قاچاق.

اما حالا که این روزها آن هم با آلودگی نفس‌گیر تهران، شیرها و روباه‌ها در خیابان‌هایمان پرسه می‌زنند، مجبوریم بگوییم " آنها اهلی‌اند "، " صاحبانشان به دلیل هزینه‌های زیاد خورد و خوراکشان رهایشان کرده‌اند. "

و وقتی حرف از قانون نگهداری آنها در چهاردیواری‌های شهری به میان می‌آید، بگوییم " قاچاق هستند " آن هم مستقیماً از سرزمین‌های همسایه. چون دیگر بازار مولوی بی‌زبان هم جمع شده است.

اما در این سو رئیس انجمن حمایت از حیوانات از فروش شیرهای باغ وحش ارم طی سال‌های گذشته می‌گوید و مسئولان باغ وحش ارم هم این ادعا را رد می‌کنند و خود را مجاز به فروش سنجاب، میمون و مرغ عشق می‌دانند.

در طی یک هفته گذشته ۲ توله شیر، یک روباه و یک کرکس در تهران جولان دادند و به دام افتادند ولی مردمانی که امروز از دیدن این جانوران در کوچه پس‌ کوچه‌های شهر، انگشت حیرت می‌گزند یا همان مسئولانی که تلاش می‌کنند موضوع را کاملاً عادی جلوه دهند آیا تا به حال تبلیغات فروش همین حیوانات را در پیک‌های تبلیغ محلات که با رنگ و لعاب، چشم‌نوازی می‌کنند، ندیده‌اند؟ تبلیغاتی کاملاً رسمی!

توله‌های شیر، پلنگ، انواع پرونده و حتی بچه‌ فیل هم می‌فروشند اما هنوز مشخص نیست بچه فیل را در کدام چمدان جا می‌دهند تا به این راحتی قاچاق شود.

مسئولان گفته‌اند توله‌ شیرهایی که این روزها تور تهران‌گردی به راه انداخته‌اند، اهلی و دست‌آموز بوده‌اند و صاحبانشان آنها را رها کرده‌اند.

بچه شیرهای سرراهی به محیط زیست تحویل داده شده‌اند تا در پارک پردیسان نگهداری شوند اما ای کاش کسی از سرنوشت شیر پیر پردیسان هم جویا می‌شد. شیری که از فرط رسیدگی بسیار، تبدیل به گربه‌ای با یال و کوپال شده است!

در این میان اظهار نظر فرمانده گارد سازمان حفاظت محیط زیست درباره این شیرها نیز قابل تأمل است، اینکه مسئولان به این سرعت دریافته‌اند که این ‌توله شیرها از طریق مرز پاکستان و افغانستان با خودروهای عبوری منتقل شده‌اند، ستودنی است.

اما ای کاش می‌شد از این بچه‌ شیرها هم حفاظت نکرد تا حداقل خودشان در پی پیدا کردن یک سرپناه سالم باشند تا مبادا بخواهیم برایشان پدر و مادر ناخوانده بیاوریم که با بیماری " مشمشه " بمیرند.

عده‌ای به اشتباه جانورانی را قاچاق می‌کنند و عده‌ای اشتباه‌تر، آنها را می‌خرند و به هر بهانه‌ای رها می‌شوند. مسئولانی آنها را جمع می‌کنند و به مسئولان دیگر تحویل می‌دهند تا از آنها نگهداری کنند و این چرخه تکرار و تکرار می‌شود.

درست است که محیط زیست نمی‌تواند در هر خانه‌ای سرک بکشد و ببیند آیا جانور غیرمجاز نگهداری می‌کنند یا نه، اما حداقل می‌تواند پیگیر تبلیغات فروش این جانوران برای ریشه‌کن کردن سرمنشأ قاچاق آنها باشد.

آیا چشمان جستجوگر محیط زیست باید کمتر از پسربچهای باشد که پایش را در یک کفش فرو میکند که من یک بچه شیر میخواهم، فیل و کرکس میخواهم و بالاخره هم فروشنده آن را مییابند؟ یا اینکه فروشندگان جانوران قاچاق تنها برای مسئولان "دستنیافتنی" هستند؟