وقتی مادری ار روی فقر مجبور می شود فرزند خود را به دیگری واگذار کند!
بیکار که شوی، پول که نداشته باشی نمی‌دانی چطور باید از پس هزینه‌های خودت و زن و بچه ات بر بیایی. وضع مالیت که خوب نباشد نمی‌دانی چطور به کودکت که دلش یک اسباب بازی را می‌خواهد «نه» بگویی. نمی‌دانی چطور باید برای ذهن کوچک او توضیح بدهی که گرانی است، پول نداریم و نباید دلت اسباب بازی بخواهد!
 

فروش نوزاد


در گوشه گوشه شهر‌های کشورمان مناطقی هستند که با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند. در خیلی از این مناطق کودکان آرزوی خوردن یک بستنی را دارند، خیلی هایشان غذا‌های مقوی نمی‌خورند و از همان کودکی فهمیده اند که خیلی از آرزوهایشان در حد یک رویا باقی می‌ماند و تبدیل به حقیقت نمی‌شود.

در یکی از شهر‌های ایران خانمی ۴ ماهه باردار است، اما به دلیل فقر و بی پولی، قصد سقط کردن جنین را داشته که همسرش با این موضوع مخالفت کرده، زیرا که می‌گوید این کار باعث می‌شود تا مرتکب گناه شوند. بخاطر همین آن‌ها نمی‌دانند با بی پولی خود چطور از پس هزینه‌های این بچه برآیند. خبرنگار «فردا» به گفتگو با این خانم نشسته است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

شغل همسرتان چیست؟

همسرم کارگر است، اما در حال حاضر بیکار است. نه حقوقی دارد و نه بیمه ای. وضعیت کار او طوری است که ۱۰ روز کارگری می‌کند، ولی بعد از آن یک ماه بیکار می‌شود. او خیلی زحمت می‌کشد، ولی خب کار نیست. وقتی هم که کار نیست نمی‌تواند کار دیگری انجام دهد.

 یارانه دارید؟

بله. ما یارانه داریم. ولی مگر چقدر است؟ ما مستاجر هستیم و ماهیانه ۴۵۰ هزار تومان اجاره می‌دهیم. حتی رقم یارانه به اندازه کرایه خانه مان هم نمی‌شود. همه چیز هم که گران شده، خرج هم خیلی زیاد است.

یک پسر دارم که به مدرسه می‌رود و پسر کوچک ترم را، چون که پول نداشتیم نتوانستم او را در پیش دبستانی ثبت نام کنم. خیلی دلش می‌خواهد به مدرسه برود، ولی خب نمی‌توانیم پول مدرسه اش را تهیه کنیم؛ و واقعا پولی نداریم.
 
چرا بچه دار شدید؟

اوایل وضعیت زندگیمان اینقدر بد نبود. اجاره خانه مان کمتر بود. همسرم بیکار نبود. اینقدر گرانی نداشتیم. برای همین بچه دار شدم. هم خودم و هم شوهرم بچه دوست داشتیم. ولی الان ۴ ماه باردار هستم، ولی قصد نداشتیم فرزند دیگری بیاوریم. الان نمی‌دانم با او چه کار کنم؟

خودت نمی‌توانی سرکار بروی؟

قبلا خودم هم سرکار می‌رفتم. درست است که حقوق کمی به من می‌دادند. فقط ۳۰۰ هزار تومن دستمزد من بود. ولی الان شرایط طوری است که کار پیدا نمی‌شود اگر هم باشد حقوق خوبی نمی‌دهند و کل پول ماهیانه را باید برای هزینه رفت و آمد خرج کنم. 

همسرتان تلاش کرده تا به غیر از کارگری، شغل دیگری پیدا کند؟

بله او سال هاست دنبال کار است. حتی حاضر است کارگری کند. یا کار‌های سخت انجام دهد. اما کار نیست. کارگری هم که می‌کند وقتی که باران می‌آید بیکار می‌شود و به خانه برمی گردد. بخاطر اینکه حقوق ثابت ندارد هم نمی‌دانیم چطور زندگی مان را بچرخانیم. 

 شما قصد دارید بچه تان را واگذار کنید یا در ازای آن پول بگیرید؟

اگر کسی بچه ندارد و می‌تواند به خوبی از بچه من نگه داری کند، او را به آن خانواده واگذار می‌کنم. اگر هم خانواده ثروتمندی هستند و می‌توانند پولی پرداخت کنند، پول می‌گیرم تا بتوانم از پس خرج این دو بچه‌ای که دارم بر بیایم. 

تا الان چطور زندگی خود را چرخاندید؟

خدا کمکمان کرد که تا الان زنده ماندیم. زندگی فقیرانه چگونه است؟ ما داریم می‌سوزیم و می‌سازیم. یک روز داریم و روز دیگر نداریم. زندگی نمی‌کنیم، فقط نفس می کشیم.
 
بچه هایتان را چطور توجیه کردید که پول ندارید؟

اوایل بچه هایم برای خواسته هایشان خیلی گریه می‌کردند. راستش را بخواهید خودم هم بغض می‌کردم از اینکه هیچی نمی‌توانم برایشان بخرم. وقتی بچه‌تر بودند برایشان توضیح می‌دادم که پول نداریم، ولی باز بهانه می‌گرفتن. اما حالا دیگر به این نداری عادت کرده اند.

گاهی تلویزیون که می‌بینند. غذا‌هایی که در فیلم‌ها نشان می‌دهند. اسباب بازی‌ها یا آدم‌هایی که مرفه هستند و اینقدر مثل ما بی پول نیستند. حسرت می‌خورند. نمی‌دانم چه جوابی به آن‌ها بدهم، پیش شان شرمنده ام.

پرداخت ۳۵۰ هزار تومان برای نگهداری هر بچه در خانواده توسط بهزیستی

متاسفانه گاهی فقر باعث می‌شود تا یک مادر از جگر گوشه خود بگذرد و بخاطر اینکه گریه‌ها و بیماری او را نبیند تصمیم می‌گیرد که از او دل بکند. در ادامه خبرنگار با آقای دکتر محمد نفریه، مدیرکل امور کودکان و نوجوانان گفتگو کرده است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

چه تعداد کودک از ابتدای سال تا به حال توسط بهزیستی پذیرش شده است؟

از ابتدای سال تا به حالا ۲ هزار و ۶۵۷ کودک در کل کشور توسط بهزیستی، پذیرش شده است. از این تعداد آن‌هایی که به دلیل فوت سرپرست پذیرش شده اند ۱۸۶ نفر، زندانی بودن سرپرست ۲۶۳ نفر، مفقودالاثر شدن سرپرست ۱۸۹ نفر، مجهول الهویه بودن کودک ۴۹۵ نفر، عدم صلاحیت سرپرستان ۶۱۲ نفر، بیماری واگیردار یا لاعلاج پدرو مادر ۱۸۶ نفر و ۸۴۴ نفر هم در اثر اعتیاد سرپرست و یا سرپرستان پذیرفته شده است. 

غیر از این مواردی که گفتید، به دلیل دیگری کودکی به بهزیستی سپرده نشده است؟ مثل در اثر فقر کودکی به بهزیستی آورده نشده است؟

این‌ها دلایلی است که ما بر اساس آن آمار می‌گیریم. مثلا شما می‌گویی در اثر فقر، شامل مجهول الهویه ها، اعتیاد سرپرست و دیگر موارد می‌شود که البته ریشه در بسیاری از موارد دارد. 

امسال نسبت به سال گذشته پذیرش کودکان در بهزیستی افزایش داشته است؟

نه! آمار کلی هیچ تفاوتی با سال قبل ندارد. تنها تفاوت آن این است که کودکانی که در اثر اعتیاد سرپرست به بهزیستی آمده اند، تعدادشان افزایش پیدا کرده است. در غیر این صورت بقیه موارد نسبت به سال‌های گذشته تغییری پیدا نکرده است. 

به نظر شما «فقر» چقدر در واگذاری سرپرستی این کودکان به بهزیستی اثرگذار است؟

فقر قسمتی از آسیب‌های اجتماعی است. چون می‌دانید که آسیب‌ها به تنهایی منجر نمی‌شوند، بلکه زنجیره‌ای هستند. یعنی فرد وقتی معتاد می‌شود، فقر را در کنار خود به همراه دارد. یا وقتی که بیماری واگیردار و یا بیماری لاعلاج بگیرد باز شاهد آن هستیم که فقر را در کنار خود دارد. وقتی که فرد به زندان منتقل می‌شود و نمی‌تواند در آمدی کسب کند، فقر را در کنار خود می‌بیند. به همین دلیل نمی‌توانیم به لحاظ آماری بگوییم، فقر تنها دلیل پذیرش بچه‌ها بوده است. تمام این دلایل زنجیره وار است. فرد یا زندانی است، یا اعتیاد دارد. حتی می‌توان به کودکان مجهول الهویه هم اشاره کرد که از آمار بالایی هم برخوردار هستند. بسیاری از این‌ها می‌تواند از فقر ناشی شده باشد. اما فقر را به عنوان یک دلیل نمی‌توانیم محسوب کنیم. 

راهکاری هست برای کاهش آمار کودکان بهزیستی وجود دارد؟

همان طور که آمار نشان می‌دهد، بیشترین آسیب‌ها مربوط به آسیب‌های اجتماعی است. چه افرادی که اعتیاد دارند، چه زندانیان و چه افراد مجهول الهویه. اما عدم صلاحیت سرپرستان اکثرا غریب به اتفاق آسیب اجتماعی است.
در بررسی این موارد می‌توان گفت، به غیر از بیماری واگیردار و فوت سرپرست بقیه موارد خیلی رابطه تنگاتنگی با آسیب‌های اجتماعی دارد. اگر در پی کاهش این تعداد هستیم، باید پیشگیری کرده و به توانمندسازی افراد آسیب دیده اجتماعی بپردازیم. 

 چه تعداد افرادی هستند که بچه‌های خود را به بهزیستی واگذار می‌کنند؟

طبق قانون خانواده‌ای نمی‌تواند در اثر فقر بگوید که نمی‌تواند از کودکش نگهداری کند و او را به بهزیستی واگذار کند. سیاست سازمان بر این است که تا جایی که در توان دارد بچه‌ها را در خانواده‌ها تربیت کند.

ما از ۲۶ هزار کودکی که تحت پوشش داریم، ۱۶ هزار نفر آن‌ها در دامن خانواده‌ها هستند. کمتر از ۱۰ هزار کودک در مراکز ما نگهداری می‌شوند. یعنی ما به جای اینکه بچه را در مراکز نگهداری کنیم، کسانی که به خاطر فقر توانایی نگهداری ندارند، امداد بگیر می‌کنیم. یعنی هزینه نگهداری کودک را به خانواده می‌دهیم که عدد قابل توجهی هم دارد. هر بچه ۳۵۰ هزار تومان اختصاص داده شده است. به تعداد بچه‌ها یاین مبلغ تعلق می‌گیرد که قابل مقایسه با مستمری نیست. چون در مستمری بگیران یک خانواده ۴ یا ۵ نفره ۳۵۰ هزار نفر می‌گیرند، اما ما برای نگهداری یک بچه در خانواده ۳۵۰ هزار تومان اختصاص داده ایم. بچه‌هایی که با حکم قاضی باید توسط دولت نگهداری شوند، برای همین مبلغ بیشتری داده می‌شود تا در دامن خانواده‌ها پرورش یابند. یعنی حدود ۶۰ درصد از بچه‌ها در خانواده‌های جایگزین نگهداری می‌شوند به اضافه اینکه ۴۰ درصد مابقی در مراکز نگهداری می‌شوند. علاوه بر این سالی ۱۳۰۰ الی ۴۰۰ تعداد فرزندخوانده داریم. یعنی خانواده‌هایی که تمکن مالی دارند، از لحاظ جسمی و روحی در سلامتی کامل به سر می‌برند و شرایط قانونی را دارند به فرزندخواندگی می‌دهیم. 

 چه مراحلی برای مددجویی از بهزیستی برای بزرگ کردن کودک باید طی شود؟

باید سرپرست خانواده به نزدیک‌ترین مرکز بهزیستی مراجعه کند و تحت پوشش قرار بگیرد. اگر شرایط را دارا بود، قطعا خود و خانواده تحت پوشش قرار می‌گیرند. علاوه بر این بچه‌ها بیش از ۲۰۰ هزار کودک هم در خانواده‌های زنان سرپرست خانوار است که تحت پوشش سازمان بهزیستی داریم. خانم‌های خودسرپرست و یا سرپرست خانوار که نمی‌تواند خود را پوشش دهد، تحت پوشش بهزیستی قرار می‌گیرد و به او آموزش داده می‌شود، حتی هزینه نگهداری کودک او در مهدکودک پرداخت می‌شود تا این خانواده ظرف دو الی سه سال بتواند به جایی برسد که بتواند خودکفا شود و سرپا بایستد. 

 این مراحل چقدر طول می‌کشد؟

بستگی به شرایط دارد. اگر شرایط بحرانی باشد، حتی اگر کمک مستمر هم صورت نگیرد، کمک موردی انجام می‌شود، تا روال قانونی صورت بگیرد. حتی اگر طرف جا و مکان نداشته باشد مرکاز اسکان موقت وجود دارند که فرد با دو الی سه بچه زیر ۷ سال هم می‌تواند در آنجا مستقر شود. بستگی به شرایط و حاد بودن دارد. هر چقدر شرایط حاد باشد سریعتر منجر به مداخله می‌شود.