شرق:اين نوع افسردگي براي نخستينبار در سال ۱۸۴۵ مورد بررسي قرار گرفت و سرانجام در سال ۱۹۸۴ به اسم افسردگي فصلي نامگذاري شد. بروز اين افسردگي از اواخر پاييز آغاز و تا اوايل بهار طول ميكشد كه متخصصان اوج شدت آن را در ماههاي دي و بهمن معرفي كردهاند.

برای تشخیص این اختلال باید چندین نکته را نیز لحاظ کرد: نخست آنکه استرس خاصی در این فصل نظیر بیکاری و زمینه‌های روانی و اجتماعی دیده نشود و دوم آنکه رابطه درمانی منظمی بین شروع دوره‌های افسردگی و زمان خاصی از سال وجود داشته باشد و شخص در دو سال گذشته از زمان مصاحبه تشخیص روان‌شناسانه حداقل دو دوره، چنین نوعی از افسردگی را در آن برهه زمانی تجربه کرده باشد و در آن مقطع زمانی در خارج از آن برهه فصلی به افسردگی مبتلا نبوده است. پژوهشگران معتقدند آنچه که در افسردگی فصلی نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند، روشنایی و نور ناشی از تغییر فصل است که باعثعدم تطابق ساعت فیزیولوژیکی بدن با برنامه روزانه شخص می‌شود. همچنین متخصصان در معرض قرار گرفتن نور را برای درمان این بیماران تجویز می‌کنند چراکه معتقدند این نوع افسردگی مربوط به ترشح هورمون ملاتوتین است که از غده پینه‌آل در مغز ترشح می‌شود و وابسته به خواب بوده که هنگام خواب شبانه دارای بیشترین میزان ترشح است.

یک ساعت قدم زدن در نور آفتاب در سپیده دم و دو ساعت قرار گرفتن در معرض نور سفید فلورسنت در بهبود این بیماری بسیار موثر است و اگر فتوتراپی موثر واقع نشد استفاده از داروهای ضدافسردگی با تشخیص روانپزشک، پیشنهاد بعدی است. همچنین ۷۵درصد موارد افسردگی فصلی را زن‌ها تشکیل می‌دهند که سن متوسط رجوع به کلینیک‌ها و متخصصان ۴۰ سال است.
علايم شايع افسردگي فصلي عبارتند از تغييرات خلقي، پرخوري، افزايش وزن و افزايش ميزان خواب.