به نوشته روزنامه شرق،در ابتداي جلسه محاكمه، روشن نماينده دادستان، در جايگاه حاضر شد و در حضور هيات قضات شعبه ۱۱۳ دادگاه كيفرياستان تهران گفت: ماموران كلانتري گاندي ۲۸مرداد سال گذشته در جريان قتل مرد جواني به نام آرش قرار گرفتند. جسد توسط صاحب شركتي پيدا شد كه قتل در آن رخ دادهبود. با انتقال جنازه به پزشكي قانوني تحقيقات پليس آغاز شد. آنها متوجه شدند آرش شب حادثه با جواني به نام امير كه قبلا در همان ساختمان در شركت ديگري كار ميكرد ديدار كردهاست. همچنين مشخص شد مبلغ ۳۵هزار تومان پول و دو گوشي تلفنهمراه و دو دستگاه لپتاپ از محل قتل به سرقت رفتهاست. زماني كه پليس به محل زندگي امير مراجعه كرد متوجه شد اين جوان از آنجا فرار كردهاست تا اينكه بعد از چند ماه سرانجام امير شناسايي و بازداشت شد. او به قتل دوستش اعتراف كرد و گفت براي سرقت به محل شركت رفته و آرش آبدارچي شركت را به قتل رسانده و دست به سرقت زدهاست. نماينده دادستان تهران گفت: با توجه به مداركي كه در پرونده وجود دارد بهعنوان نماينده دادستان تهران درخواست صدور حكم قانوني را دارم. در ادامه مادر مقتول در جايگاه حاضر شد و براي متهم درخواست صدور حكم قصاص كرد. سپس متهم از خودش دفاع كرد و گفت اتهام قتل را قبول دارد و ادامه داد: ۱۴سال بود اعتياد داشتم و هر سال اعتيادم بدتر ميشد. اين اواخر شيشه مصرف ميكردم كسي كه شيشه مصرف ميكند اول حالش خوب است اما بعد افكارش به هم ميريزد من هم اينطور شدهبودم. هربار كه شيشه مصرف ميكردم، به خودم ميگفتم ديگر اين كار را نميكنم. او در مورد قتل آرش گفت: من و آرش چند سال بود كه با هم رفاقت داشتيم يكجا كار ميكرديم اما مدتي بود كه من از آنجا رفتهبودم تا اينكه يك روز دوباره او را ديدم و به من گفت با صاحبكارم صحبت ميكند تا دوباره سركار برگردم. آن شب را پيش آرش ماندم فردا صبح كه شد رفتم. امير در ادامه گفت: دوباره شب نزد آرش رفتم البته قبل از آن شيشه مصرف كردم حالم خوب بود و فكر نميكردم دست به جنايت بزنم. اما دوباره حالم بد شد اعصابم به هم ريخت و نميدانم چطور شد كه نتوانستم خودم را كنترل كنم. ناگهان چشمم به چكش افتاد آن را برداشتم و به سمت آرش رفتم، يك ضربه به سرش زدم او گيج شد و روي زمين افتاد. بعد هم وسايل را برداشتم و فرار كردم. متهم در مورد اينكه چطور مقتول نتوانست مقاومت كند گفت: آرش غافلگير شد نميتوانست مقاومت كند چون به محض اينكه چكش را ديدم برداشتم و به سرش كوبيدم. در ضربه اول او كاملا گيج شد و روي زمين افتاد ضربات بعدي را بعد از گيج شدنش زدم، حدود ۲۵ ضربه زدم و تمام اين ضربات به سرش خورد. بعد كه او را كشتم دو موبايل و دو لپتاپ و ۳۵هزارتومان پول هم از جيب مقتول برداشتم و رفتم. من تحت تاثير شيشه بودم حالا كه ۶ ماه است پاك شدهام ميفهمم در آن زمان چقدر آدم بدي بودم. او در مورد اينكه حرفي با اوليايدم دارد گفت: من هيچ حرفي نميتوانم به آنها بزنم چون حق دارند من را قصاص كنند. من خيلي از كارم پشيمان هستم اما نميتوانم درخواست بخشش كنم. آرش بچه سالم و پاكي بود، اعتياد نداشت و اهل سرقت و اينجور كارها هم نبود. ما رفيق بوديم و من از كارم پشيمان هستم اما به اوليايدم حق ميدهم درخواست قصاص كنند و آن را اجرا هم بكنند. بنا بر اين گزارش بعد از پايان جلسه محاكمه هيات قضات شعبه ۱۱۳ براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند.