به گزارش خبر آنلاین ،البته این نقص تاریخی اقتصاد ماست که همواره به جای سرمایه مولد، در خود سرمایه در گردش غیر مولد و دارای خصایص تورم آفرین تولید کرده است.

وقتی یک اقتصاد به دلایل ساختاری نتواند از سرمایه های خود در جهت تولید استفاده کند لاجرم هر ارزش افزوده ای که از کار دلالی و واسطه گری به وجود آید موجبات ایجاد تورم و از طرف دیگر رکود را فراهم می آورد. که مشکل چند ساله اقتصاد ماست.

اما نسخه بدیل این مشکل اقتصادی، در سطح جامعه جوانان ما نیز مشاهده می شود.
ما در عرصه جامعه خود نیز سرمایه های سرگردان بسیار داریم که به دلایل بسیار نقش مولدی در جامعه ندارند و لاجرم موجبات ایجاد امراض اجتماعی را فراهم می آورند.

اگر پای صحبت مسئولان امر بنشینیم همواره صحبت از آمار بالای اعتیاد، مصرف مخدرهای صنعتی، ورود موج سوم ایدز(از طریق تماس جنسی)، شیطان پرستی، مد گرایی عجیب و غریب و…به میان می آید. اما تاکنون کسی از خود نپرسیده است آیا ما توانسته ایم به قشر جوان جامعه خود به عنوان سرمایه های اجتماعی بنگریم؟

گرچه همواره هر مسئولی علی الخصوص هنگامی که به این قشر احتیاج سیاسی دارد در عرصه شعار این قشر را پوشش می دهد. اما آیا تاکنون کسی جوانان را فارغ از دیدگاههای سیاسی وبه عنوان فرصتی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور نگریسته است؟

تلاش برای ازدواج آسان و افزایش ظرفیت دانشگاهها و… اقداماتی از این دست گرچه بسیار دهان پر کن است و قسمت اعظم تلاش های دولت را در مورد جوانان به خود اختصاص می دهد اما در نهایت امر نمی تواند از حجم فزاینده تقاضاهای قشر جوان برای مولد بودن وکسب در آمد را بکاهد.

نرخ رشد بالای ما در دهه شصت و ورود متولدان آن به بازار کار و اشتغال و نهایتا نیافتن کاری در خور تحصیلات و علایق باعثایجاد نابسامانی های فراوانی در سالیان اخیر شده است.

به نحوی که گویا مفهوم سرمایه اجتماعی به انبوه جمعیت بلا تکلیف تغییر شکل داده است.
این انبوه جمعیت بلاتکلیف مستعد مخاطرات اجتماعی فراوانی هستند که اتفاقا در به وجود آمدن آن از لحاظ معیارهای جامعه شناختی، چندان مقصر نیستند.

آسان است که بگوییم مشکل اشتغال تا فلان سال حل می شود و یا اینکه روند خروج نخبگان دانشگاهی از کشور متوقف شده است.
آسان است که با افزایش ظرفیت دانشگاهها به جوانان نوید دهیم که هیچ کدام از کنکور جا نخواهند ماند ویا این که با تسهیل ازدواج هرچه زودتر سرش را به تشکیل خانواده گرم کنیم.
اما بسیار مشکل است که این مفهوم را برای خود جا بیاندازیم که قشر جوان یک سرمایه اجتماعی است سرمایه ای که می تواند در صورت فراهم آمدن شرایط مناسب، یک کشور را در مسیر توسعه چنان به جلو پرتاب کند که کشورهای رقیب را متحیر کند.
اما تا هنگامی که این سرمایه های اجتماعی مانند پولهای سرگردان در اقتصاد بلاتکلیفند ، نمی توان از افزایش نرخ انحرافات اجتماعی گله کرد و جوانان را مقصر اصلی دانست.همانطور که نمی توان در گریز ازعارضه تورم رکودی در عرصه اقتصاد از زمین و آسمان مقصر پیدا کرد.