افکارنیوز:پیش از این که نقش انگشتری امامان معصوم (ع) ذکر شود، توجّه به دو نکته لازم به نظر می آید:

۱. نقش نگین انگشتری، گزیدۀ شعارها، نماد باورها و ارزش ‏های پذیرفتۀ هر شخص است؛ باورهایی که امید آفرین هستند و با جهت گیری خاصّ سیاسی، همگان را به دعوتی خاصّ فرا می ‏خوانند. در گذشته، پیشوایان دین و مردان الهی، عبارتی خاصّ بر روی نگین انگشترشان نقش می‏ کردند و تاریخ نگاران، آن را ثبت و گزارش نموده ‏اند.[۱]

۲. هر یک از امامان معصوم(ع) انگشترهای مختلفی داشتند که بر آن عبارت هایی نوشته و حَک شده بود، و - چنانچه خواهیم دید - محتوای بیشتر این عبارات، نشانگر تکیه و توکّل ائمّه اطهار(ع) بر خدای متعال و بندگی اوست و بدین وسیله مردم را نیز به این حقیقت دعوت می فرمودند.

در روایات، نقش نگین انگشتری امامان(ع)، با عبارت های مختلفی توصیف و ترسیم شده است. در اینجا نمونه ای از آنان در زیر ذکر می شود که برخی از آن عبارات، در انگشتری چند امام معصوم(ع) مشترک است:

نقش انگشترى:

۱. امام علی(ع): «اللَّهُ‏ الْمَلِکُ‏ وَ عَلِیٌّ‏ عَبْدُه»؛[۲] در نقلی دیگر فقط «اللَّهُ‏ الْمَلِکُ» آمده است.[۳] و «أَسْنَدْتُ‏ ظَهْرِی‏ إِلَى‏ اللَّه».[۴]

۲. امام حسن مجتبی(ع): «الْعِزَّةُ لِلَّهِ»؛ ‏[۵] و «حَسْبِی اللَّه».[۶]

۳. امام حسین(ع): «حَسْبِی اللَّه»،[۷] و «إِنَ‏ اللَّهَ‏ بالِغُ‏ أَمْرِه‏».[۸]

۴. امام سجّاد(ع): آن حضرت انگشتر امام حسین(ع) را که نقش «إِنَ‏ اللَّهَ‏ بالِغُ‏ أَمْرِه‏» داشت، در دست می کردند.[۹]

همچنین دارای انگشترهایی با نقش های دیگری مانند «وَ ما تَوْفِیقِی‏ إِلَّا بِاللَّه»،[۱۰] و «خَزِی‏ وَ شَقِی‏ قَاتِلُ الْحُسَینِ بْنِ عَلِی»[۱۱] بودند.

۵. امام باقر(ع): «رَبِّ‏ لا تَذَرْنِی فَرْداً»،[۱۲] و «الْقُوَّةُ لِلَّهِ‏ جَمِیعاً».[۱۳]

۶. امام جعفر صادق(ع): «اللَّهُ‏ خالِقُ‏ کُلِ‏ شَی‏ء»،[۱۴] و «اللَّهُمَّ أَنْتَ‏ ثِقَتِی‏ فَقِنِی‏ شَرَّ خَلْقِک‏».[۱۵]

۷. امام موسی کاظم(ع): «الْمُلْکُ‏ لِلَّهِ‏ وَحْدَه».[۱۶]

۸. امام رضا(ع): «ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ».[۱۷]

۹. امام جواد(ع): «حَسبیَ اللهُ حافِظی».[۱۸]

۱۰. امام هادی(ع): «الله رَبّی و هو عِصمَتی مِن خَلقِه»[۱۹] و «حِفْظُ الْعُهُودِ مِنْ‏ أَخْلَاقِ‏ الْمَعْبُود».[۲۰]

۱۱. امام حسن عسکری(ع): «سُبْحَانَ‏ مَنْ‏ لَهُ‏ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض».[۲۱]

۱۲. امام زمان حضرت حجت(عج): «أنا حجة الله و خالصته»،[۲۲] و به نقلی «أنا حجّة الله»[۲۳] است.

البته، روایات مختلف دیگری نیز دربارۀ نقش انگشترى ائمّه اطهار(ع) نقل شده است که می توان به منابع حدیثی و تاریخی مربوط به سیرۀ معصومان(ع) مراجعه کرد.


[۱]. قربانی، علی اصغر، امام کاظم(ع) از دیدگاه اهل سنّت، ص ۱۵، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، تهران، ۱۳۸۵ش.

[۲]. «خداوند، فرمانروا و على، بندۀ اوست»؛ شریف الرضی، محمد بن حسین، خصائص الائمه(ع)(خصائص امیرالمؤمنین علیه السلام)، محقق و مصحح: امینی، محمدهادی، ص ۳۹، آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۶ق؛ ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص ۳۱، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.

[۳]. شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر – آخوندی، محمد، ج ۶، ص ۴۷۳، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.

[۴]. «پشت من به خداوند متّکى است»؛ فیروزآبادى‏، سید مرتضى، فضائل پنج تن(ع) در صحاح ششگانه اهل سنت‏، ترجمه: ساعدى، محمدباقر، ‏ ج ۱، ص ۳۴۴، نشر فیروزآبادى، قم، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.

[۵]. «عزّت و قدرت از آن خداست»؛ الکافی، ج ۶، ص ۴۷۴؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا(ع)، محقق و مصحح: لاجوردی، مهدی، ج ۲، ص ۵۶، نشر جهان، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.

[۶]. «خدا مرا بس است»؛ الکافی، ج ۶، ص ۴۷۳.

[۷]. همان.

[۸]. «همانا خدا امر و فرمان خود را[به همه جا] رسانده است»؛ عیون أخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۵۶؛ الکافی، ج ۶، ص ۴۷۴.

[۹]. الکافی، ج ۶، ص ۴۷۴.

[۱۰]. «و توفیق من، جز به خدا نیست»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۱۴، دار إحیاء التراثالعربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.

[۱۱]. «رسوا و بدبخت شد کشندۀ حسین بن علی(ع)»؛ همان، ص ۴۷۴؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، الأمالی، ص ۱۳۱، نشر کتابچی، تهران، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.

[۱۲]. «پروردگارا! مرا تنها مگذار»؛ بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۳۴۵.

[۱۳]. «تمامِ قدرت، از آنِ خداست»؛ ‏ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج ۲، ص ۱۳۳، نشر بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، ۱۳۸۱ق.

[۱۴]. «خدا آفریننده همه چیز است»؛ الکافی، ج ۶، ص ۴۷۳.

[۱۵]. «خدایا! تو مورد اعتماد من هستی پس مرا از شرّ خلق تو نگهدار»؛ الکافی، ج ۶، ص ۴۷۳؛ و در برخی منابع حدیثی عبارت «ربّ أَنْتَ‏ ثِقَتِی‏ فَقِنِی‏ شَرَّ خَلْقِک»؛ نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۳، ص ۳۰۲، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۸ق؛ ‏ و نیز «رَبِّ یَسِّرْ لِی أَنْتَ‏ ثِقَتِی‏ فَقِنِی‏ شَرَّ خَلْقِک» آمده است؛ ابن حیون، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام‏، محقق و مصحح: فیضی، آصف، ج ۲، ص ۱۶۵، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.

[۱۶]. بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۱۱.

[۱۷]. «هر چه خدا بخواهد قوّت(و نیرویى) جز از ناحیه خدا نیست»؛ الکافی، ج ۶، ص ۴۷۴.

[۱۸]. «بس است مرا خدایی که حافظ من است»؛ طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص ۹۱، نشر شریف رضی، قم، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ق.

[۱۹]. «خدا، پروردگار من است و او پناه من از خلقش است»؛ ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، ج ۲، ص ۴۶۰.

[۲۰]. یعنی، حفظ اموری که خدا در ترک یا انجام آن با ما عهد بسته است، از خُلقیاتیست که خدا دوست دارد؛ حسینى عاملى‏، سید تاج الدین، التتمة فی تواریخ الأئمة(ع)، ص ۱۳۶، نشر بعثت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق؛ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۱۷.

[۲۱]. «پاک و منزه است خدایی که کلیدهاى آسمان ها و زمین از آن اوست»؛ ‏ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۳۸.

[۲۲]. «من حجّت و خالص خدا هستم»؛ یزدی حایری، علی، إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب(عج)، محقق و مصحح: عاشور، علی، ج ۱، ص ۴۲۸، مؤسسة الأعلمی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق؛ محدّثنوری، میرزا حسین، نجم الثاقب فی أحوال الإمام الغائب‏، ج ۱، ص ۱۰۱، نشر مسجد جمکران، قم، چاپ دهم، ۱۳۸۴ش.

[۲۳]. شيخ عباس قمى،‏ منتهی الآمال، ج ۳، ص ۱۹۷۵، نشر دلیل ما، قم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.