به گزارش مهر، لزوم توجه ویژه به آثار باستانی ایران و حفظ میراث ملی کشور، یک وظیفه همگانی است که عزمی ملی می طلبد. به خصوص در شرایطی که بسیاری از آثار عهد عتیق ایران، در حراج های جهانی به تاراج می رود و گنجینه های فاخر این مرز و بوم با دلارهای سرمایه داران غیر وطنی معاوضه می شود، لزوم گردآوری مجموعه آثار ملی و مذهبی به جا مانده از سده های پیشین، جهادی فرهنگی و قابل ستایش است.

در حال حاضر، سه موزه خصوصی برجسته در سطح کشور وجود دارد که در این موزه ها، بسیاری از آثار باستانی و نسخ خطی از تاریخ کهنسال ایران(قبل و پس از اسلام) به نمایش درآمده است.

بدیهی است که صاحبان این سه موزه پرگنجینه، می توانستند منابع مالی خود را به بازارهای پردرآمد داخلی و خارجی منتقل و سودهای سرشاری کسب کنند اما آنها با خرید آثار باستانی ایران از حراجی های بین المللی و انتقال این آثار برجسته به خاک کشور، به حفظ و اعتلای فرهنگ و تاریخ این دیار، خدمت شایانی کرده اند.

چندی قبل در مراسمی با عنوان " بزرگداشت و تجلیل از موزه داران " از تلاش های چندین ساله " محمدتقی هاشمیان "، " محمد صادق محفوظی " و " صادق خرازی " تقدیر شد و مدیر کل امور موزه های کشور و رئیس کمیته ملی موزه های ایران از خدمات فرهنگی این سه موزه دار خصوصی تجلیل کردند.

همین موضوع بهانه ای شد تا دگربار، کتاب یادگارهای این کهن بوم را ورق بزنیم و در خصوص وضعیت فعلی موزه داری خصوصی در ایران و دغدغه های حفظ میراثملی، پای صحبت های فعالان فرهنگی و موزه داران خصوصی کشور بنشینیم.

میراثگرانبهایی برای آیندگان به جا گذاشتیم

محمد تقی هاشمیان، مدیرعامل موسسه پژوهشی تاریخ و تمدن شرق، مدیر یکی از مطرح ترین موزه های خصوصی کشور است که در این موزه خصوصی، گنجینه ای شامل نسخ و نمونه های خطی کلام الله مجید، آثار علمی و ادبی سده های پیشین، کلکسیونی از مهره ها و نگین های تاریخی، سکه های باستانی و مجموعه‌ای از آثار نقاشی، تجسمی و خوشنویسی دیروز و امروز ایران را گردآوری کرده است.

وی به خبرنگار مهر گفت: متاسفانه در طول یکی دو سده‌ اخیر، بخش قابل توجه و جبران ناپذیری از میراثتمدن و فرهنگ ما به دلیل بی‌توجهی عمومی، نبود برنامه ریزی و عنایت ویژه مسوولان، از کشور خارج شده و در بازارهای بین المللی تاراج شد که واقعا جا دارد انسان بر این ماجرای ناگوار بگرید.

هاشمیان بر این باور است که باید به گونه‌ای برنامه ریزی کنیم که در کنار عرضه ‌آثار هنری مدرن خود در نمایشگاه‌های بین المللی، بتوانیم آثار کهن حوزه‌ فرهنگی و هنری ایران اسلامی را نیز معرفی کنیم. این گونه برنامه ریزی و فعالیت ها، درنهایت به ترسیم شمایلی واقعی و درست از مردم ایران اسلامی و فرهنگ غنی و ارجمند آنان در جهان می انجامد.

وی، حمایت قاطع از صنایع ظریفه کشور را یک وظیفه خطیر برای حفظ میراثملی دانست و اظهار داشت: یکی از فعالیت این موسسه، ایجاد کارگاه هایی‌ است که صنایع ظریفه‌ در حال نابودی و انقراض را احیا می کند. برخی از این هنرهای خاص، بخشی از هویت و جهان بینی ما را در سطح جهانی باز می تاباند و به گمان من، حمایت از این دسته هنرمندان، وظیفه‌ خطیری است که نمی توان به راحتی از آن چشم پوشید.

مدیریت " میراثملی ایران " غیر تخصصی است!

صادق محفوظی، یکی دیگر از موزه داران خصوصی کشور است که از سال ۱۳۶۰ تاکنون، مدیریت " موسسه پژوهشی ابن سینا " را به عنوان یک مرکز علمی و فرهنگی بر عهده دارد. مرکز دایرة المعارف انسان شناسی و گنجینه نسخ خطی و فرهنگی این موسسه، به عنوان یکی از بزرگترین موزه های خصوصی کشور شناخته می شود.

در این موزه حدود ۱۰۰ هزار اثر خطی و فرهنگی وجود دارد که در فضای این موزه خصوصی، کتب خطی، نسخ قرآنی، خطوط ایرانی و اسلامی، نقاشی و کتیبه ها، انگشتری و مهر، آثار لاکی و نقاشی های پشت شیشه، حرز و ادعیه در معرض نمایش عموم قرار گرفته است.

محفوظی در گفتگو با مهر نسبت به بی توجهی به میراثملی و باستانی کشور انتقاد کرد و گفت: اگر عصاره تمام متولیان آثار و میراثملی کشور را بگیرید، یک قطره اندیشه مفید نیز برای عرصه میراثفرهنگی کشور چکانده نخواهد شد. متاسفانه یکی از غیر تخصصی ترین مدیریت ها در سالیان اخیر، حوزه میراثفرهنگی در کشور بوده است که در این زمینه، بی توجهی کلانی به میراثملی می شود.

وی یکی از عمده مشکلات موزه های خصوصی در ایران را نا امن بودن ساختمان موزه ها در مقابل زلزله و آتش سوزی دانست و بیان کرد: قاچاق آثار باستانی نیز، یکی دیگر از مشکلات حوزه میراثملی کشور است که برای رفع این معضل هم، بارها پیشنهاد داده ایم که آثار باستانی ایران را شناسنامه دار کنند تا دیگر هیچ سودجویی نتوانند آثار فاخر ملی را به خارج از کشور منتقل کند.

تخریب میراثملی، از مرز هشدار گذشته است

وجود آثار متعدد ایران باستان در حراجی های جهانی، شاخص قابل تاملی است که نشان می دهد، قاچاق اموال ملی و تاراج هویت ایرانی، رفته رفته به روندی ادامه دار و غیر قابل توقف تبدیل شده است.

در هر حال، در این شرایط که میراثملی ایران از سوی زمین و آسمان و انسان، مورد تهاجم گسترده قرار گرفته است، حمایت وافی از موزه داران خصوصی می تواند در نهایت به حفظ و حراست از اشیای باستانی کشور کمک کند.

در حالی که مطابق قانون، دولت موظف است به موزه داران خصوصی در مرمت آثار یاری رساند و با اعطای " تنخواه " از آنان حمایت کند، اما اغلب موزه داران خصوصی ترجیح می دهند که از این کمک های ناچیز چشم پوشی کنند.

همچنین، مطابق قوانین باید وام های مناسبی نیز جهت افتتاح و تجهیز موزه های خصوصی در کشور پرداخت شود اما تعداد محدود موزه های خصوصی در کشور، قرینه واضحی است که نشان می دهد تدوین این دسته از قوانین نیز تاکنون نتوانسته است موزه داری خصوصی را که مستقیما با حراست از میراث ملی ما مرتبط است، توسعه ببخشد.