پشت پرده انحلال شرکت ملی صادرات گاز
سرویس اقتصادی افکارنیوز

- " شرکت ملی صادرات گاز ایران منحل شد " این تیتری بود که چندی پیش در بسیاری از رسانه ها منتشر شد و بسیاری با این توجیه که فعالیت آن به شرکتهای دیگر محول شده است از کنار این مساله گذشتند.

اما آیا انحلال شرکتی که قرار است در چشم انداز ۲۰ ساله سهم عمده ای در تامین مالی کشور، از طریق صادرات گاز داشته باشد کار صحیحی است و می توان این شرکت را ادغام کرد؟

نگاهی به چشم انداز شرکت ملی صادرات گاز نشان می دهد که شرکت ملی صادرت گاز ایران یک شرکت کوچک و یا بی هدف نبوده و نقش آن در صادرات گاز بسیار حیاتی است.

در چشم انداز این شرکت آمده است: " شرکت ملی صادرات گاز ایران در افق ۱۴۰۴ شرکتی است بین ­المللی، دارای ۱۶ درصد سهم از بازار جهانی گاز، محصولات جانبی آن و گاز طبیعی مایع شده(LNG)؛ و کانونی موثر در خرید، فروش، معاوضه و انتقال گاز طبیعی و محصولات جنبی آن با بهره جستن از جغرافیای ممتاز انرژی کشور… "

شرکت ملی نفت در سال ۱۳۸۱ تصمیم گرفت تا سهم صادرات گاز ایران در جهان را افزایش داده و از همین رو اقدام به تاسیس یک شرکت تخصصی در این زمینه کرد.

از آن زمان تاکنون پروژه هایی همچون خط لوله ایران - پاکستان - هند؛ خط لوله ایران - اروپا و پروژه های بزرگ ال ان جی در دست شرکت ملی صادرات گاز ایران قرار گرفت تا صنعت گاز کشور گام های نخست خود را برای تامین مالی کشور در کنار صنعت نفت بردارد.

تراز صادرات گاز ایران منفی بود
یکی از دلایل مهمی که برای انحلال شرکت ملی صادرات گاز ایران مطرح می شود، منفی شدن تراز تجاری صادرات و واردات گاز ایران است.

اگر چه جواد اوجی در نشست خبری خود گزارش سه ماهه اول امسال را مثبت اعلام کرد اما گزارش های منتشر شده از سالهای گذشته نشان می دهد که وضعیت صادرات گاز در ایران چندان مطلوب نیست.

به عنوان مثال حسن تربتی، مدیر امور دیسپاچینگ شرکت ملی گاز ایران در سال ۸۹ در گفت و گو با واحد مرکزی خبر از یکسان بودن میزان صادرات و واردات گاز خبر داده بود.

این در حالی است که ایران دومین منابع بزرگ گازی در جهان را در اختیار دارد و نام وارد کننده گاز برای ایران شایسته نیست.

با این وجود این دلیل قانع کننده ای برای انحلال این شرکت نیست؛ در چنین شرایطی مدیریت شرکت را باید تقویت کرد نه اینکه به صورت کلی شرکت منحل شود.

صنعت نفت نگران چیست؟
توسعه بخش گاز کشور از یک سو و تلاش مهندسین ایرانی در پیشبرد اهداف پارس جنوبی باعثشد تا زمزمه استقلال شرکت ملی گاز از وزارت نفت مطرح شود و سخن از تشکیل وزارت گاز بر سر زبانها بچرخد.

هر چه باشد گاز مهمترین منابعی است که ایران در اختیار داشته و با آن می تواند تا سالهای سال ارزآوری کند و داشتن یک وزارت خانه مستقل برای این بخش کمک می کند تا درآمد ایران از این بخش به سرعت افزایش یابد. اما این مساله چرا برای وزارت نفت و به دنبال آن شرکت ملی نفت نگران کننده است؟

بر اساس آخرین آمار موجود ایران برای حداقل ۲۰۰ سال آینده توانمندی تولید و صادرات گاز دارد. این آمار به جز میدانهای جدید گازی است که در شمال کشور کشف شده اما هنوز به صورت در لیست منابع ایران قرار نگرفته اند.

از طرفی وزارت نفت در سالهای گذشته بیشتر از آنکه بر توسعه منابع نفتی تاکید کرده باشد در عسلویه به فکر توسعه میادین گازی بوده است و یکی از امیدهای آینده این وزارتخانه افزایش درآمد از این بخش است.

گویا نفتی ها نگران از استقلال صنعت گاز و منزوی شدن خود بودند که به سرعت اقدام به انحلال کردند بدون آنکه حتی گزارشی در این خصوص ارایه کنند.

" شرکت ملی صادرات گاز " باید خصوصی می شد!
شرکتی که بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی باید خصوصی می شد چرا منحل شد؟ این موضوع نیز مانند بسیاری دیگر از سوالات نادیده گرفته شد.

بر اساس قانون اصل ۴۴ شرکت ملی صادرات گاز ایران باید به بخش خصوصی واگذار می شد اما آیا کسی حاضر بود این شرکت را با زیان های سنگین ایجاد شده و عملکرد ضعیفی که داشته است از بخش دولتی بخرد؟

بر اساس قانون، شرکت های بزرگی از این قبیل باید از طریق شفاف سازی صورت مالی و از طریق عرضه در بازار بورس به فروش گذاشته شوند.

این شرکت چه زیان ده و چه سود آور باید در بورس کشف قیمت شده و سپس خرید آن برای عموم سرمایه گذاران آزاد شود اما شرکت ملی صادرات گاز قبل از رسیدن به این مرحله منحل شد.

علت آن نیز مشخص است و آن چیزی نیست به جز شفاف سازی صورت های مالی؛ همان چیزی که در سالهای گذشته بر سر خصوصی سازی هر بخش از بدنه وزارت نفت به عنوان مهمترین مانع شناخته می شد.

در موضوع خصوصی سازی برخی پتروشیمی ها موضوع شفاف سازی صورتهای مالی تا به آنجا اهمیت داشت که برخی با دستاویز کردن موضوعاتی کلیشه ای در کار خصوصی سازی گره انداختد.

سنگ اندازی در کار خصوصی سازی تا جایی پیش رفت که پیمان نوری، رئیس سازمان خصوصی سازی در اولین نشت خبری خود گفت: " برای خصوصی سازی در حوزه گاز بسیار عقب هستیم و تا پایان سال کار جدی نمی توانیم در این حوزه انجام دهیم ".

حال اینکه عدم تمایل شرکت گاز برای خصوصی سازی تا چه حد در انحلال این شرکت اثر گذار بوده است را باید منتظر بود تا از زبان رئیس شرکت ملی گاز شنید.

انحلال یک شبه این شرکت بزرگ و ادغام آن نیز مهمترین مساله است. اکنون فعالیتهای صادرات گاز از مسیر خط لوله را به مدیریت بازرگانی شرکت گاز و صادرات LNG را به امور بینالملل شرکت نفت واگذار کردند این درحالی است که این ۲ نهاد به طور کلی با وظایف شرکت ملی صادرات گاز بیگانه هستند و شرح وظایف آنها با یکدیگر همسو نیست.