نفت و فروش آن به صورت خام از معضلات جدی اقتصاد ایران است؛ که در سالهای اخیر رهایی از این موضوع با تأکیدهای جدی مقام معظم رهبری همراه بوده است. تأکید مقام معظم رهبری فقط ناظر بر جلوگیری از خامفروشی نفت نیست بلکه مهم این است که بتوانیم دولت را مستقل از درآمدهای نفتی اداره کنیم. یکی از راهکارهای جلوگیری از خامفروشی سرمایههای کشور میتواند فروش داخلی این محصولات و تبدیل به دیگر محصولات قابل فروش به خارج از کشور است، زیرا محصولات پتروشیمی در لیست تحریمهای غرب نبوده و فقط نفت خام سبک و سنگین در این لیست
غیرقانونی قرار دارد.
با توجه به شرایط حساس کشور و فشارهای همهجانبهی دول غربی و هدف قرار دادن شریان اصلی اقتصاد کشور(صنعت نفت) در شرایط فعلی، وجود برنامهریزی منعطف و هدفمند با رویکرد گذر از تحریم امری حیاتی است. شاید، مدیریت در شرایط حاضر را بتوان به نوعی مدیریت بحران نامید که مطمئناً کار کردن در آن تفاوتهای فاحشی با روند معمول دارد و به تبع به مدیرانی زیرک و منعطف و عملگرا نیز نیازمند است.
ایران هم اکنون در مرکز ۷۵ درصد منابع انرژی جهان در خلیج فارس و دریای خزر قرار دارد. قرار گرفتن ایران در این منطقهی حساس امنیت کشورمان را با امنیت منطقه و جهان گره زده است. طبیعی است که بهرهگیری از این موقعیت استراتژیک و ایفای نقش مهم در مناسبات بینالمللی انرژی و سیاسی مستلزم شناخت و تدوین دستور کار مبتنی بر ژئوپلتیک و درایت سیاسی و آگاهی بر مسائل مهم جهانی است.
تلاش برای تضعیف صنعت نفت و در نتیجه اقتصاد کشور به هیچ وجه به اقداماتی مانند تحریم بانک مرکزی توسط آمریکا و تحریم خرید نفت و همچنین بیمهی نفتکشهای حامل نفت ایران توسط اتحادیهی اروپا در چند ماههی اخیر محدود نیست. این نوع تحریمها در حال حاضر با تحریم خرید نفت از ایران توسط اتحادیهی اروپا در حال افزایش است و غرب صهیونی سعی دارد با برهم زدن نظم اقتصادی کشور در حوزههای مختلف به اهداف خود یعنی وادار کردن کشور به عقبنشینی از مقاومت در برابر خواستههای به حق خود دست یابد.
اما مقام معظم رهبری در تدبیری بینظیر با طرح مدل اقتصاد مقاومتی این کارشکنیهای دنیای سلطه را از لحاظ تئوریک خنثی کردند و اکنون ضروری است دولتمردان و دیگر مسئولان با اجرایی کردن این راهبرد اثربخش ناکارآمدی تحریمهای غیر قانونی ایران را آشکارتر کنند.
یکی از مواردی که در این راستا به اصلاح اساسی نیاز دارد «خام فروشی نفت» است.
در همین راستاست که مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با پژوهشگران و مسئولان شرکتهای دانشبنیان همزمان با تأکید بر اهمیت اقتصاد مقاومتی تأکید کردند: «تحصیل ثروت از راه فروش منابع تمامشدنى مثل نفت و امثال نفت رونق نیست، پیشرفت نیست؛ این خودگولزدن است. ما در این دام افتادیم. باید اقرار کنیم، قبول کنیم که این یک تله است یک دام است براى ملت ما. ما دچار خامفروشى شدیم. یک واقعیتى براى ما به ارثگذاشته شد، کشور هم به آن عادت داده شده است. البته در این سالها سعى شده که یک مقدارى این اعتیاد مضر براى کشور کنار گذاشته شود لیکن به طور کامل پیش نیامده. ما باید
اول اعتقاد پیدا کنیم که باید کشور به جائى برسد که بتواند با اختیار، هرگاه اراده کرد، سر چاههاى نفت خودش را ببندد؛ ما باید به این باور برسیم. این حالا مسئلهى نفت است. خامفروشىها در بخشهاى مختلفِ مواد خام و معدنى همچنان وجود دارد؛ و این یکى از ضعفهاى ماست، یکى از مشکلات کشور ماست».
برنامههای توسعه و موضوعی به نام خامفروشی
در سیاستهای کلی برنامهی پنجم توسعه هم تأکید شده بود که در طول زمان اجرای برنامه دولت باید از نفت جدا شود و خود را بدون درآمدهای نفتی اداره کند، زیرا بیماری اقتصاد ایران در همین وابستگی به نفت ریشه دارد و از سال ۱۳۵۲ اقتصاد ایران مبتلا به این بیماری شده که همانا بیماری هلندی است.
این بیماری باعثافزایش نقدینگی، کاهش ارزش پول ملی، از بین رفتن تولید داخلی و بالا رفتن میزان واردات خواهد شد که عوارض آن را در حال حاضر میتوان مشاهده کرد. یادمان باشد که تدبیر رهبری نظام این بوده که وابستگی بودجهی جاری دولت به نفت قطع شود و درآمدهای نفتی برای سرمایهگذاری هزینه شود.
به بیتدبیریها ادامه ندهیم!
اگر از قبل به این مسئله با عقل و تدبیر و درایت فکر میکردیم، شاید گام برداشتن در مسیر کاهش وابستگی به نفت و جلوگیری از خامفروشی راحتتر و با حوصلهی بیشتری انجامپذیر بود، اما چون این کارها از قبل انجام نشده شرایط بینالمللی بهگونهای برای ما رقم خورده است که مجبوریم وابستگی به نفت را کم کنیم و به جلوگیری از خامفروشی بیندیشیم. البته جبر ایجادشده میتواند نقطهی آغازی باشد برای حرکت در مسیری که باید قبلا طی میکردیم و ببینیم دولت بدون نفت را چگونه میشود اداره کرد.
صادقانه، باید کسانی که از ارادهی لازم برای گام برداشتن در مسیر کاهش وابستگی به نفت و بازسازی ساختارهای اقتصادی برخوردار نیستند کنار گذاشته شوند. دیگر وضعیت کنونی شوخیبردار نیست. تا کی میتوان با میوهها و پوشاک وارداتی و با تکیه بر دلارهای نفتی ادامه داد؟ اینجاست که تولید ملی اهمیت پیدا میکند. به صراحت، اعلام میکنم که شهرکهای صنعتی در ایران با نصف ظرفیت کار میکنند و محصولاتی را وارد کشور میکنند که قبلاً همین واحدهای صنعتی تولید میکردند.
تکرار خطا یا استفاده از تجارب گذشته
به همین علت، خطاهای چند سال گذشته را دیگر نباید تکرار کرد. به جز کالاهای اساسی و دارو، باید نرخ ارز برای کالاها و محصولات دیگر به نحوی اصلاح شود که تولید داخلی تقویت شود و تولیدکنندگان بتوانند رقابت کنند. متوسط واردات کالا و خدمات در هفت سال گذشته بالغ بر ۷۵میلیارد دلار بوده است؛ یعنی حدود ۵۳۰ میلیارد دلار کالا و خدمات از خارج خریداری شده که تنها ۱۳درصد آن کالاها و خدمات سرمایهای بود و مابقی مصرفی یا واسطهای که عمدتاً مصرفی بود مانند خوراک دام. حالا، مشکل این است که وقتی درآمد نفتی کشور به ۲۵میلیارد دلار کاهش یابد چگونه میخواهیم کشور را به بهترین شکل ممکن
اداره کنیم؟
قبلاً هم تجربهی این دوران سخت را داشتهایم نظیر دوران جنگ تحمیلی و دوران انقلاب اسلامی و حالا هم به مردانی از جنس آن دوران نیاز داریم نه افرادی که مسئولیت را فقط به گونهای میخواهند که همهچیز وفق مراد خودشان باشد و تکیه و قدرتشان بر واردات با دلارهای نفتی است. جامه @ ی عمل پوشاندن به منویات رهبری برنامه و تدبیر و عقل و درایت میخواهد و کارهای هیجانی کار را خراب میکند.
چه باید کرد؟
یکی از راهکارهای جلوگیری از خامفروشی سرمایههای کشور میتواند فروش داخلی این محصولات و تبدیل به دیگر محصولات قابل فروش به خارج از کشور باشد، زیرا محصولات پتروشیمی در لیست تحریمهای غرب نیست و فقط نفت خام سبک و سنگین در این لیست غیر قانونی قرار دارد.
با تبدیل نفت خام در پالایشگاه داخلی و به دست بخش خصوصی میتوان به چندین هدف عمده، که سالهای سال جزء مطالبات رهبر انقلاب از دولت بوده است، دست پیدا کرد. اولین امری که میتوان به آن اشاره کرد خصوصیسازی صنایع بزرگ است که با این کار دولت تا حدود زیادی میتواند بنگاهداری را رها کند و به سمت سیاستگذاری در اقتصاد برای پیشرفت کشور برود.
مزیت دوم این رویکرد ایجاد اشتغال مولد در کشور است که از این طریق هزاران جوان که در رشتههای مرتبط تحصیل کرده و در این زمینه دارای مهارتاند شاغل خواهند شد و بدین ترتیب اصلیترین مشکل کشور یعنی بیکاری در حال حاضر تا حدودی کاهش یابد.
اما اصلیترین مزیت تبدیل نفت خام به محصولات دیگر و صادرات آن میتواند عبور از تحریمهایی باشد که غرب برای ضربه زدن به اقتصاد کشور وضع کرده است. با فروش داخلی نفت خام و صادرات محصولات فرآوری شده میتوان تا حدود زیادی از عرضهی نفت جلوگیری کرد؛ این موضوع میتواند باعثبالارفتن قیمت نفت خام شود و از طرف دیگر میتواند ضربهای اساسی به تحریمکنندگان ایران بزند.
به نظر میرسد به سبب ناتوانی و مشکلات ساختاریای که در شرکتهای داخلی وجود دارد، لازم است مسئولان وزارت نفت با یک برنامهریزی منسجم بخش خصوصی را در این امر فعال و توانمند کنند تا بتوانیم از این پیچ عظیم و تاریخی به سلامت عبور کنیم.
اقتصاد مقاومتی در لایههای متفاوتی قابل بررسی است و مدیریت کشور در سطح کلان میبایست با تدبیر این تئوری متفاوت اقتصادی را اجرایی کنند تا بتوانیم با عبور از دستاندازهایی که دشمنان قسم خوردهی نظام و ملت جمهوری اسلامی ایجاد کردهاند با موفقیت عبور کنیم و به اهداف مشخص شده در سند چشمانداز ۲۰ سالهی کشور برسیم.
گفتنی است یکی از مشکلات تشکیل بورس نفت هم نبود شرکتهای متعدد داخلی برای خرید نفت خام است که باید دید متولیان امر چه راهکاری را برای خروج از این بنبست ارائه خواهند کرد.
شناسه خبر:
۱۸۰۷۷۴
کاش به این توصیهها عمل میشد!
فکری برای خامفروشی نفت کنیم
با توجه به شرایط حساس کشور و فشارهای همهجانبهی دول غربی و هدف قرار دادن شریان اصلی اقتصاد کشور(صنعت نفت) در شرایط فعلی، وجود برنامهریزی منعطف و هدفمند با رویکرد گذر از تحریم امری حیاتی است. شاید، مدیریت در شرایط حاضر را بتوان به نوعی مدیریت بحران نامید که مطمئناً کار کردن در آن تفاوتهای فاحشی با روند معمول دارد و به تبع به مدیرانی زیرک و منعطف و عملگرا نیز نیازمند است.
افکارنیوز _ گروه اقتصادی:
۰