زیان حقوق بگیران از کاهش نرخ سود سپرده
افکارنیوز

- تلاشهای پنهان و پیدا طی چند روز گذشته برای کاهش نرخ سود سپرده بانکی هرچند عده ای را خوشحال خواهد کرد اما نگرانی هایی را در جامعه دامن زده است. هرچند دلیل کاهش سود سپرده های سرمایه گذاری، کاهش تورم عنوان شده است اما فارغ از اینکه این نرخ تورم چقدر واقعی است، بر مبنای آن نمی توان نسبت به اثر بخشی کاهش نرخ سپرده ها مطمئن بود.

در طول سالهای گذشته هر زمان که دولت تصمیمی برای رونق اقتصادی و افزایش تولید داشت فقط این سپرده های سرمایه گذاری مردم بود که باید هزینه این تصمیم تبلیغاتی دولت را پرداخت می کرد.

راهکار برای تحریک تولید طی سالهای گذشته فقط یکی بوده است. تفاوتی نمی کرد که دولت سردار سازندگی بر سر کار است یا دولت احمدی نژاد و یا دولت روحانی. جالب آنکه با وجود تکرار این راه خطا هنوز هم مرغ تولید یک پا دارد! در هیچ دوره ای تسهیلات ارزان قیمت نتوانسته محرکی برای تولید باشد و فقط به رانت دامن زده است.
این در حالی است که عوامل زیادی روی تولید اثرگذار است که نرخ سود سپرده تنها یکی از این عوامل است.

فساد اداری و اقتصادی، ساختار بروکراسی در کشور، بهره وری پایین در تولید، هزینه های بالای تولید، قوانین دست و پاگیر، ناتوانی تولید کننده ها در بازار شناسی، عدم خلاقیت تولید کننده ها و در کل فضای نامساعد کسب‌وکار عمده دلایلی است که کاهش نرخ سود تسهیلات نمی تواند بر آنها اثر گذار باشد.

باید از بخش تولید پرسید چقدر در راستای کاهش هزینه های تولید و افزایش بهره وری خلاقیت داشته و ایده پردازی کرده اید؟! تولید کننده ایرانی چقدر در بخش تحقیق و توسعه سرمایه گذاری کرده است؟! بخش تولید چقدر تلاش کرده که از توانایی دانشگاه استفاده کند؟!
متاسفانه تولید کننده داخلی در شرایطی که بازار داخلی کامل در انحصارش قرار دارد نتوانسته سرپا بماند. تحریمها هم نشان داد که تولید داخل برخلاف بلوف های قبلی خیلی هم خود کفا نیست!
اما پر سود ترین خواسته تولیدکننده و راحت ترین کاری که دولت می تواند انجام دهد ارائه تسهیلات ارزان قیمت است. لذا هر زمان که صحبت از حمایت از تولید می‌شود، سراغ سود بانکی. بعد از آن هم می‌گوییم متهم اصلی نرخ تسهیلات ۲۲ درصد را پیدا کردیم و نرخ را پایین آوردیم. اما سوال این‌جاست که چه کسانی در بانک‌ها سپرده‌گذاری می‌کنند؟ در این‌جا پای مردم به میان می‌آید.

فردی که ۱۰،۲۰ یا ۵۰ میلیون تومان در بانک‌ها سپرده‌گذاری کرده است و می‌خواهد از بانک‌ها سود بگیرد، چند ویژگی دارد. این فرد یک کارمند یا کارگر حقوق بگیری است که با زحمت و مشقت توانسته مبلغی را پس انداز کند. وی به شدت ریسک‌گریز و محافظه‌کار است و هرگز بنگاه‌داری نکرده و البته سرمایه اش هم کفاف هیچ سرمایه گذاری و یا تولید را هم نمی دهد.

هرچند سرمایه گذار خرد در بازار بورس همیشه محکوم به ضرر و زیان است اما با این وجود وی قطعا دانش سرمایه گذاری در بورس را هم ندارد. بر این اساس، وقتی نرخ سود سپرده بانکی کاهش می‌یابد این افراد دو راه بیشتر ندارند. یا همچنان اندک پس انداز خود را در بانک حفظ کنند و با سود کم قانع شوند و یا کمی جرات پیدا کنند و وارد بازار شوند. اما کدام بازار؟؟
اگر با وعده سود بالا در دام کلاه برداران هرمی و غیر هرمی گرفتار نشود، با این سرمایه اندک جز بازار طلا و ارز کجا می تواند برود؟!
از طرفی کاهش نرخ سپرده سرمایه گذاری در نهایت کاهش درآمد مصرف کننده و کاهش تقاضا را در پی خواهد داشت که خود موجب کاهش تولید می شود. در این شرایط دولت با کاهش نرخ سود سپرده بانکی ابتدا به این قشر حقوق بگیر ضربه خواهد زد. قشری که باید مورد حمایت هم قرار بگیرند.

اما در نهایت اگر دولت بر کاهش سود سپرده ها دارد ، سپرده گذاران را طبقه بندی کند و آن را فقط برای سپرده گذارانی اجرا کند که مبالغ بالایی را در بانک سپرده گذاری کرده اند. برای مثال، گروهی مبالغ کمی سپرده گذاری کرده اند مشمول کاهش سود سپرده نشوند ، اما در مقابل نرخ سود برای گروهی که ارقام چند میلیاردی در بانکها دارند، پایین آید.