زنگ کشت و کار نواخته شد

به گزارشافکارخبر، همزمان با آغاز فصل پاییز و برگ‌ریزان به موازات شروع سال تحصیلی برای دانش‌آموزان، سال زراعی جدید برای کشاورزان و سال آبی برای صنعت آب و برق آغاز می‌شود.

طبق سیاست‌های کلی چشم‌انداز و سیاست‌های برنامه ششم باید خودکفایی در محصولات اساسی مانند گندم، جو، چغندر قند و شکر، برنج و سیب‌زمینی به عنوان غذاهای اصلی مردم محقق شود.

گر چه برخی از کارشناسان اعتقاد دارند نمی‌توان در همه محصولات خودکفا شد که با توجه به محدودیت آبی و کاهش بارندگی و نیز خشکسالی حرف درستی است.

اما انتظار سیاست‌گذاران و مقامات کشور این است که حداقل در تولید محصولات اساسی مانند پروتئین شامل گوشت سفید و قرمز، تخم‌مرغ و نیز غذاهای اصلی مردم شامل گندم و برنج خودکفایی حاصل شود.

بر اساس آمارهای وزارت جهاد کشاورزی سطح زمین قابل کشت در کشور حدود ۱۸ میلیون هکتار است که از این رقم تنها ۸ میلیون هکتار آبی و بقیه به صورت دیم است که وابسته به اقلیم و بارش‌های آسمان است، بنابر این نیاز به مدیریت و برنامه‌ریزی دقیق و عالمانه دارد. همچنین میانگین بارندگی در کشور از حدود ۲۵۰ میلیمتر سال‌های گذشته به حدود ۲۳۰ میلیمتر کاهش یافته و این نشان می‌دهد، حجم ذخایر آبی کشور کاهش پیدا کرده است.

با کاهش حجم آب قابل دسترس، هم نیاز به برنامه‌ریزی برای استفاده بهینه از منابع کمیاب آب است و هم باید با تغییر روش‌های سنتی کشت به سمت روش‌های صرفه‌جویی در مصرف آب کشاورزی حرکت شود.

همچنین باید از بذرهایی استفاده شود که نیاز آبی کمتر و مقاوم به تنش خشکی داشته باشند.

امروزه مدیریت کشاورزی تنها به تهیه کود، سم و بذر نیست، بلکه باید روش‌های کشت و نیز زمان دقیق کشت و الگوی کشت طراحی شود که هم هدف خودکفایی در محصولات اساسی و غذای مردم حاصل شود و هم بتوان از آب موجود در کشور به نحو بهینه استفاده کرد.

بر اساس آمارهای وزارت جهاد کشاورزی هر سال حدود ۹۵ میلیون تن محصول کشاورزی از گندم، جو، ذرت، برنج گرفته تا سیب‌زمینی پیاز و گوشت، مرغ و تخم‌مرغ و سایر محصولات تولید می‌شود و خودکفایی در برخی محصولات مانند گوشت مرغ و تخم‌مرغ حاصل شده و حتی مازاد تولید برای صادرات نیز وجود دارد.

گرچه خودکفایی در تولید گندم سال ۸۳، حاصل شد، اما به دلیل عدم مدیریت و سپس کاهش بارندگی در سالهای بعد، پایداری در خودکفایی نبود و سالهای قبل با کاهش گندم مواجه شد، به گونه‌ای که واردات گندم در دو سال قبل به ۶.۹ میلیون تن هم رسید.

در دو سال اخیر به دلیل اصلاح نرخ خرید تضمینی گندم، کشاورزان رغبت بیشتری به کشت پیدا کردند و در سال جاری حدود ۸.۲ میلیون تن گندم به صورت تضمینی از کشاورزان خریداری شد.

با توجه به گندم خود مصرفی نزد کشاورزان این رقم تقریباً‌ کفایت نان مردم را می‌کند و انتظار می‌رود تولید گندم با برنامه‌ریزی دقیق، در سال‌های آینده نیز حمایت شود و خودکفایی در گندم به دست آید.

در حال حاضر مشکل اصلی کشور در بخش روغن و دانه‌های روغنی است که حدود ۹۰ درصد وابستگی و تنها ۱۰ درصد تولید داخل است که لازم است، برنامه دقیقی برای تنوع‌سازی مصرف روغن در کشور بر اساس روغن گیاهی، حیوانی و روغن زیتون تعریف شود و ضریب وابستگی در روغن به حداقل ممکن کاهش یابد.

به موازات این برنامه باید مصرف روغن در کشور نیز با توجه به بیماری‌های قلبی و عروقی کاهش یافته و به اندازه استاندارد بهداشت جهانی برسد.

یکی از مشکلات بخش کشاورزی مباحثپس از برداشت، شامل نگهداری، انبارداری، فرآوری و فروش محصولات کشاورزی است که به دلیل کمبود فضای استاندارد برای نگهداری و ذخیره‌سازی محصولات کشاورزی گفته می‌شود، بین ۲۰ تا ۳۰ درصد محصول پس از برداشت از بین می‌رود و ضایع می‌شود، این هم نمونه‌ای از بد مصرف کردن آب در کشاورزی است که باید مدیریت و اصلاح شود.

همچنین نبود نظام شفاف و روشن برای بازار رسانی و توزیع محصول کشاورزی مشکل دیگری برای بخش کشاورزی است.

گر چه وزیر اسبق کشاورزی ادعا می‌کرد، درس اقتصاد کشاورزی خوانده و می‌خواهد به این مشکل پایان دهد و کسب و کار کشاورزی را به عنوان یک کسب و کار اقتصادی و سودآور تبدیل کند، اما ظاهرا هنرش در ۴ سال وزارت، فروختن ساختمان ۲۰ طبقه شیشه‌ای وزارت جهاد کشاورزی بود که بهای آن را هم نتوانست دریافت کند، بخش کشاورزی و کشاورزان همچنان از دلالان زیاده خواه رنج می‌برند و دسترنج شان به بهای ناچیز خریده می‌شود.

در حال حاضر مدیریت آب به عنوان مهمترین نهاده کشاورزی در اختیار وزارت نیرو است که با نگاه تولید برق در پشت سدها جمع شده و استفاده می‌شود. اما بخش کشاورزی که به گفته خودشان مصرف‌کننده ۹۰ درصد آب کشور است، در بخش آب، قدرت اعمال مدیریت ندارد.

تصمیم‌گیران بخش کشاورزی به جای توجه به مدیریت آب، به فکر گرفتن برخی تصدی‌های بازاری در طرح قانون انتزاع بودند و مدیریت کارهایی مانند خرید و فروش گندم را بر عهده گرفتند که در آن هم پول کشاورز را نتوانستند به طور تمام و کمال و به موقع به کشاورز پرداخت کنند و سال زراعی تمام شد اما هنوز کشاورزان گندم کار ۳۵۰ میلیارد تومان طلب دارند و کشاورزان دانه روغنی با تهدید یک انجمن خصوصی روغن نباتی مبنی بر نخریدن دانه روغنی تهدید می‌شوند.

همچنین یکی از دلایل اینکه کشاورزان به ویژه نسل جوان به کشت و کار رغبت کمتری دارد این است که زحمت اصلی را کشاورز می‌کشد و بین ۶ ماه تا یکسال چشم به آسمان می‌دوزد و زحمت می‌کشد و شب و روز نمی‌شناسد، اما وقت برداشت محصول عده‌ای دلال و واسطه دسترنج آنها را به ثمن بخس و بهای ناچیز خریداری می‌کنند که در این معامله ناعادلانه دسترنج و زحمت نصیب کشاورز و سود و ارزش افزوده نصیب دلال می‌شود که این بر اساس هیچ یک از معیارهای انسانی و اسلامی سازگاری ندارد.

کشاورز صاحب اصلی محصول است و طبق قاعده «النما تابع للاصل» یعنی هر رشد و نموی در یک محصول به اصل آن بر می‌گردد که همان صاحب و تولید‌کننده است، در حالی که در عمل می‌‌بینیم مثلا محصول کشاورزی که مصرف‌کننده خریداری می‌کند، سهم کشاورز و تولید‌کننده در بهترین حالت بین ۲۰ تا ۳۰ درصد است و سهم دلالان بدون فرآوری و ارزش افزوده، بقیه ۷۰ تا ۸۰ درصد است و این یک ظلم آشکار است که نظام معیوب توزیع و نگهداری محصولات کشاورزی حاکم شده و مهمترین دلیل روی گردانی نسل جدید از کار و کشت کشاورزی به شمار می‌رود، چون کشاورزی در اکثر موارد یک کار اقتصادی به شمار نمی‌رود.

تنها انتظار از مدیران بخش کشاورزی این است که خودکفایی در محصولات اساسی را محقق کنند و همچنین اجازه دهند، در یک شرایط عادلانه سهم کشاورز و تولید‌کننده از محصول مصرفی مردم بر اساس حق و عدل باشد.