تلاش پنهان ایران و عربستان برای رشد قیمت نفت

کاهش قیمت نفت، گریبان همه تولیدکنندگان نفت را گرفته است. از عربستان و امارات تا ایران و روسیه و حتی تولیدکنندگان نفت شیل در آمریکا. عربستان با کسری بودجه 100 میلیارد دلاری روبروست. ایران بعد از لغو تحریم نفت با مشکل کاهش قیمت و درآمد ناکافی نفتی دست و پنجه نرم می‌کند. روبل روسیه زیر فشار کاهش قیمت نفت قرار گرفته و تولیدکنندگان نفت شیل هم بعضا ورشکست شده یا تا مرز ورشکستگی رفته‌اند.

بر اساس آنچه محمدصادق معماریان، رئیس سابق اداره بررسی‌های بازار نفت وزارت نفت می‌گوید، از بین رفتن ریسک هسته‌ای و پس از آن آشکار شدن عدم انسجام اوپک و به خصوص تقابل مستقیم ایران و عربستان به عنوان دو رهبر و ستون‌های اصلی این سازمان، ضربه دوم را به قیمت‌های نفت وارد کرد.

تبلیغات گسترده درباره تاثیر بازگشت ایران به بازار نفت پس از تحریم‌ها ضربه سومی است که در این فضا برای پایین‌تر کشیدن قیمت نفت طراحی شده است.

بر این اساس، قیمت نفت حتی از خط قرمز اقتصاد آمریکا هم عبور کرده است.به گونه‌ای که بیش از هزار میلیارد دلار سرمایه‌گذاری انجام شده در این کشور برای تولید نفت شیل نیز با قیمت‌های فعلی نفت دچار مخاطره جدی شده است.

اما در همین شرایط هم اثری از بهبود وضعیت قیمت‌ نفت در بازارهای مختلف دیده نمی‌شود. شرایط به گونه‌ای است که حتی درباره آینده بازار نفت هم پیش‌بینی‌های متناقضی در میان فعالان بازار مشاهده می‌شود چنانکه از یک سو تحلیلگران بازار انرژی می‌گویند تا یک سال آینده بخشی از تولید نفت به دلیل هزینه‌های بالای تولید و قیمت‌های پایین کاهش خواهد یافت و در اثر آن قیمت نفت افزایش خواهد یافت.

در طرف مقابل تجار و بازرگانان بازار انرژی با دلایل مبهمی ادعا می‌کنند شرکت‌های نفتی در حال کاهش هزینه هستند و تا آنجا که بتوانند در شرایط کنونی نیز تولید نفت را ادامه خواهند داد تا بتوانند بدهی‌های خود را پرداخت کنند. تجار و بازرگانان اعلام می‌کنند که مازاد عرضه در بازار موجب خواهد شد تا قیمت نفت برای مدت بیشتری در سطح پایین حفظ شود و امیدی به افزایش قیمت‌ها نخواهد بود.

اما همه این تحلیل‌های گیج‌کننده با پیش‌فرض عدم تاثیرگذاری اوپک در بازار نفت تنظیم شده‌اند. یعنی دقیقا با این فرض که قطب‌های اصلی کشورهای تولیدکننده نفت یعنی ایران، عربستان و روسیه هرگز نمی‌توانند به توافقی برای کنترل بازار نفت دست پیدا کنند و تنش‌ها بین این کشورها در منطقه بحرانی خاورمیانه به قدری تشدید شده است که هر نوع شانسی برای همکاری و تصمیم‌گیری موثر درباره بازار نفت را از بین برده است.

یک واقعیت بدیهی درباره بازار نفت وجود دارد. اگر ایران و عربستان در اوپک در کنار روسیه به عنوان یک تولیدکننده بزرگ غیر اوپکی به تصمیم مشترکی درباره کنترل عرضه نفت دست پیدا نکنند عملا هیچ شانسی برای برگرداندن قیمت نفت به یک سطح معقول در آینده قابل پیش‌بینی وجود نخواهد داشت. به عبارت دقیق‌تر، ایران و عربستان حتی اگر به صورت مستقیم هم با یکدیگر درگیر منازعه شوند، این نزاع باید کاملا بیرون از درهای اوپک باقی بماند تا منافع هر دو کشور تامین شود.

شاید به همین دلیل باشد که شیوه تقسیم قدرت و منافع در منطقه کلیدی خاورمیانه از چندین دهه قبل و حتی پیش از انقلاب اسلامی به گونه‌ای از سوی قدرت‌های بزرگ جهانی سازماندهی شده است که هیچ گاه منافع استراتژیک ایران و عربستان هم‌راستا نشوند تا این نزاع بی پایان از شکل‌گیری یک بلوک نفتی بزرگ هم‌سود در این منطقه جلوگیری کند.

با این وجود به نظر می‌رسد فشار قیمت‌های بیش از حد پایین نفت در کنار سیگنال‌های به موقع و روشنگری‌هایی که از سوی طرف‌های مختلف به خصوص در ایران به تصمیم‌گیران بازار نفت در کشورهای تولیدکننده ارسال شد، باعث هشیاری طرف‌های درگیر درباره طراحی‌های پشت پرده بازار نفت شده است.

در عین حال به نظر می‌رسد تحلیل‌هایی که بر استفاده استراتژیک از سفر خاص ولادمیر پوتین به ایران تاکید می‌کردند نیز اگرچه دیر اما بالاخره مورد توجه قرار گرفته است.

به عبارت دقیق‌تر، فارغ از لفاظی‌های متقابل و تند دیپلماتیک، سیگنال‌هایی از صحنه امروز خاورمیانه دریافت می‌شود که می‌توانند سیگنال‌هایی امیدبخش درباره بازگشت انسجام به ساختار اوپک و پررنگ شدن امکان رسیدن به یک تصمیم مشترک درباره بازار نفت تلقی شوند.

از میان این نشانه‌ها، بعضی سیگنال‌ها از بقیه واضح‌تر و مهم‌تر هستند.

شاید مهم‌ترین این سیگنال مثبت در این باره را بتوان اظهارات اخیر علی النعیمی وزیر نفت عربستان در روزنامه وال‌استریت‌ژورنال دانست. النعیمی پس از مدت‌ها سکوت، در مصاحبه با این روزنامه آمریکایی سکوت خود را شکسته و گفته است:«نیروهای حاکم بر بازار به علاوه همکاری کشورهای تولید کننده همیشه می‌تواند به ثبات بازار منجر شود که این مساله همیشه مساله‌ای زمان‌بر بوده است.»

تحلیلگران این گفته‌های النعیمی را یک چرخش آشکار از مواضع قبلی و پاسخی به سیگنال‌های ارسال شده از دیگر طرف‌ها برای همکاری در بازار نفت ارزیابی می‌کنند. این نخستین باری است که وزیر نفت عربستان در سال‌های اخیر درباره همکاری کشورهای تولیدکننده نفت برای تثبیت قیمت‌ها در بازار نفت سخن می‌گوید.

نشانه دوم، ارزیابی مثبت ایران و عربستان از میانجیگری نواز شریف نخست‌وزیر پاکستان است. چنانکه «نواز شریف» اعلام کرد که ایران موافقت کرده‌ است با مسئولان عربستان سعودی در پاکستان دیدار کند. پیش از میانجیگری‌های پاکستان، روسیه، عراق و عمان رد شده و مورد قبول قرار نگرفته بود.

در عین حال، سید عباس عراقچی معاون حقوقی و بین‌الملل وزارت امور خارجه برای شرکت در نشست فوق‌العاده سازمان همکاری‌های اسلامی هفته گذشته راهی جده شد.

در کنار این موارد تثبیت روند نرمال شده نسبت قیمتهای نفت وست تگزاس اینترمیدیت WTI به Brent دریای شمال را می‌توان به عنوان نشانه‌ای برای رسیدن به کف سقوط قیمت‌های نفت ارزیابی کرد.

به نظر می‌رسد بازار هوشمند نفت هم این نشانه‌ها را بسیار سریع دریافته است. تا کنون کسی از خود نپرسیده است چرا در شرایطی که روند قیمت نفت کاملا نزولی بوده و چیزی از میزان عرضه مازاد نفت در بازار کاسته نشده، در پیش بینی‌های رشد اقتصادی جهان تغییری اتفاق نیفتاده و حتی 500 هزار بشکه نفت جدید ایران هم در حال ورود به بازار است چرا باید ناگهان روال طبیعی سقوط قیمت تغییر کند و نفت اوپک 2.5 دلار در یک روز گران شود؟

نشانه‌های دیگری نیز وجود دارند که همگی نشان از هشیارتر شدن دو کشور از بازی پیچیده غرب به رهبری آمریکا در منطقه برای به دست گرفتن کنترل نفت دارند.

از جمله این نشانه‌ها می‌توان به اظهارات حسن روحانی رئیس‌جمهور و علی لاریجانی رئیس مجلس ایران درباره احتمال اختلاف‌افکنی آمریکا و اسرائیل بین کشورهای خاورمیانه اشاره کرد.

کشیده شدن ترمز تعجیل در عقد قراردادهای نفتی با خارجی‌ها که اختیار بخش قابل توجهی از نفت ایران را برای 20 سال آینده به شرکت‌های نفتی خارجی می‌سپرد از سوی دولت و مجلس و هشیار شدن عربستان درباره واگذار کردن شرکت آرامکو و حذف بخش بالادستی این شرکت از فهرست واگذاری را می‌توان از جمله دیگر نشانه‌ها در این باره ارزیابی کرد.

اگر این فرض صحت داشته باشد که نشانه‌های واضحی هم برای صحت آن وجود دارد، بدیهی خواهد بود که صحنه‌گردان‌های اصلی اختلاف‌افکنی بین تولیدکنندگان اصلی نفت و اعضای اوپک به سرعت نسبت به نزدیک شدن مواضع ایران و عربستان و روسیه درباره بازار نفت واکنش نشان دهند.

شاید اظهارات اخیر نتانیاهو درباره اتحاد استراتژیک با عربستان و اخبار منتشر شده در رسانه‌های آمریکایی درباره تامین هزینه‌های CIA از سوی عربستان را بتوان در این راستا ارزیابی کرد.

البته تردیدی وجود ندارد که عربستان ممکن است با رژیم صهیونیستی و آمریکا در زمینه‌هایی منافع مشترک داشته باشد اما هم‌زمان تردیدی هم وجود ندارد که در زمینه‌های مهم بسیاری نیز ایران، عراق، عربستان، کویت، قطر و دیگر کشورهای منطقه نیز منافع مشترک دارند.

به همین دلیل، همانگونه که اشاره شد، هرگونه تقابل سیاسی و درگیری نیابتی بین ایران و عربستان باید خارج از درهای اوپک باقی بماند تا اوپک طبق تجربه تاریخی نسبتا موفق این سازمان جهان سومی غیر سیاسی بماند و منافع اعضای آن حفظ شود.