سن ازدواج در دنیای امروز بالا رفته است. این جمله کوتاه حقیقت بزرگی است که هرچه جهانی تر می شود، نتایجش نیز بیشتر خود را نشان می دهد. این وضعیت به ویژه در دو دهه اخیر در آمریکا هم مثل بسیاری از کشورهای توسعه یافته دنیا تقویت شده است.

 بر اساس بررسی جمعیتی که اداره آمار آمریکا انجام داده است، متوسط سن ازدواج در این کشور اکنون برای مردان 29 سال و برای زنان 27 سال است. این ارقام کاملاً گویای این است که بسیاری از دختران و پسران آمریکایی در سن بالای 30 سال ازدواج می کنند؛ روندی که کاملاً برعکس نسل های قبل پیش می رود.

 

بسیاری می گویند تأخیر در ازدواج روندی مثبت است و فرصت بلوغ و آمادگی برای ازدواج را به ویژه در زمینه اقتصادی و شغلی فراهم می کند. به همین دلایل دیر ازدواج کردن از جانب دیگران حتی پدر و مادر به افراد توصیه می شود.

 

اما دلایلی هم وجود دارد که نشان می دهد دیر ازدواج کردن آنقدرها هم که دیگران توصیه می کنند، خوب نیست. وقتی سخن ثبات در خانواده، فرزندپروری و الگوهای شکل گیری خانواده به میان می آید، دیر ازدواج کردن به شدت نکوهش می شود.

 

رابطه سن ازدواج و سطح درآمد در زنان

براساس بررسی تحلیلی انجام شده از سوی اداره آمار آمریکا وقتی سخن از درآمد شخصی زنان آمریکایی به میان می آید، زنان ترجیح می دهند ازدواج خود را به تأخیر انداخته و به کسب درآمد بپردازند، چون بیشتر به نفع شان است. زنانی که تحصیلات دارند بیشتر ترجیح می دهند کار کنند و درآمدزایی داشته باشند تا اینکه تن به ازدواج داده و خود را از درآمد بالا محروم کنند.

 

برای مثال خانم های فارغ التحصیل دانشگاهی که در بین 24 تا 26 سالگی ازدواج کرده اند درآمدی بالای 40 هزار دلار دارند، حال آنکه آنها که اصلاً ازدواج نکرده اند، نزدیک به 55 هزار دلار درآمد دارند. نگاهی به جمعیت دارای تحصیلات پایین و قشر متوسط آمریکا نشان می دهد که تفاوت چندانی میان میزان درآمد افرادی که زود ازدواج می کنند با آنها که ازدواج شان را به تأخیر می اندازند یا اصلاًازدواج نمی کنند، نیست.

 

کسانی که زیر 20سال ازدواج می کنند و تحصیلات شان پایین است حدود 9 هزار دلار درآمد دارند، حال آنکه کسانی که اصلاً ازدواج نمی کنند و همان تحصیلات را دارند، درآمد 12 هزار دلاری دارند. در واقع تأخیر در ازدواج برای این افراد نفع چندانی ندارد.

 

به این نکته هم باید اشاره کرد که به طورکلی خانم هایی که ازدواج می کنند تعهدات اقتصادی کمتری دارند و می توانند ادامه تحصیل دهند یا بچه دار شدنشان را به تأخیر بیندازند. اما کسانی که دیر ازدواج می کنند یا اصلاً ازدواج نمی کنند بار بیشتری روی دوش شان است و مسئول تأمین هزینه های زندگی خود هستند.

 

رابطه سن ازدواج و سطح درآمد در مردان

برای مردان اما الگوی ارتباط سن ازدواج با سطح درآمد متفاوت است. در میان مردانی که تحصیلات کمتری دارند سطح درآمد بین زود ازدواج کرده ها، دیرازدواج کرده ها و ازدواج نکرده ها چندان تفاوتی ندارد. حتی مردان دارای تحصیلات کم که بین 20 تا 23 سالگی ازدواج کرده اند درآمدشان بیشتر از کسانی است که ازدواج نکرده اند.

 

گروه اول براساس آمار ارائه شده، 20هزار دلار درآمد دارند، حال آنکه گروه دوم درآمدی 30هزار دلاری کسب می کنند. درباره مردان تحصیلکرده اما الگوی جالبی به دست آمده است. درحالی که در نمودار زنان سیر صعودی تدریجی وجود دارد و بالا رفتن تحصیلات ارتباط مستقیمی با سطح درآمد پیدا کرده است، برای مردان خبری از این سیر صعودی نیست و هر گروه ساز خودشان را می زنند.

 

در نمودار زنان، هرچه تحصیلات بالاتر باشد، چه فرد زود ازدواج کرده باشد و چه اصلاً ازدواج نکرده باشد، سطح درآمد بالاتر می رود. اما برای مردان، برای مثال مردانی که در 25 – 24 سالگی تا 29 سالگی ازدواج می کنند، درآمدی مشابه با کسانی دارند که بعد از 30 سالگی تازه تصمیم به ازدواج می گیرند.

 

بنابراین برای مردان اوضاع پیچیده تر از آن است که تصور می شود. این نشان می دهد که ازدواج برای مردان انگیزه ای قوی در جهت افزایش درآمد ایجاد کرده و آنها را تشویق به استفاده از مزایای تحصیلات و موقعیت شغلی می کند.