نشریه فوربز در مطلبی نوشت: اظهارات دوپهلو و متناقض خالد فالح – وزیر نفت جدید عربستان – که یک روز باعث افزایش بهای نفت و روز دیگر موجب کاهش بهای آن در بازار می‌شود، نشان می‌دهد ریاض بازی نفتی جدیدی را در دستور کار قرار داده است. 

 

عربستان از زمانیکه در دهه 70 میلادی، جای آمریکا را به عنوان بزرگترین تولیدکننده نفت جهان گرفت، برای حفظ تسلط خود بر بازار نفت بازی‌های زیادی را انجام داده است. این کشور زمانی نقش یک "تولیدکننده پشتیبان" را بازی می‌کرد و در راستای ایفای این نقش، هر زمان که کمبودی در بازار نفت بوجود می‌آمد - مانند سال‌های 1970 تا 1972 به دلیل کاهش تولید نفت آمریکا،‌ سالهای 1978 تا 1980 به دلیل وقوع انقلاب اسلامی در ایران و سالهای 1990 تا 1991 به دلیل جنگ عراق و کویت - با افزایش تولید نفت خود آن را جبران می‌کرد. 

 

سپس در مقطع دیگری این کشور به بازی "شمشیر" روی آورد؛ یعنی از نفت به عنوان یک سلاح علیه کشورهایی که با سیاست‌های خاورمیانه‌ای آن مخالف بودند، استفاده می‌کرد. تحریم نفتی سال 1973 تا 1974 نمونه‌ای از این بازی بود که با هدف تنبیه کشورهای حامی اسرائیل در دستور کار ریاض قرار گرفت. در این بازی، عربستان دوست خود آمریکا را نیز تحت تحریم نفتی قرار داد. 

 

به تازگی نیز عربستان بازی در نقش یک "رقیب نفتی بی‌رحم" را برای خود انتخاب کرده است؛ رقیبی که به هیچ وجه حاضر نیست برای مقابله با عرضه مازاد نفت در بازار که به دلیل کاهش تقاضای جهانی و افزایش تولید نفت آمریکا و همچنین بازگشت ایران به بازار نفت رخ داده است، تولید خود را کاهش دهد. 

 

اما تفاوت بزرگی که اکنون وجود دارد این است که عربستان دیگر بزرگترین تولیدکننده نفت جهان نیست و تا زمانیکه نتواند سلطه آمریکا بر بازار نفت را از میان ببرد، عملاً نمی‌تواند هیچ یک از این سه بازی را با تاثیرگذاری مطلوبی که انتظار دارد انجام دهد. 

 

به همین دلیل، عربستان به نظر پس از تجربه این سه بازی به یک بازی جدید روی آورده است و آن گیج کردن خریداران و سرمایه‌گذاران نفتی و ابهام‌آفرینی در بازار نفت است تا هیچ تحلیلگری نتواند حرکت بعدی آن در این بازار را پیش‌بینی کند. البته این نخستین باری نیست که عربستان این بازی را انجام می‌دهد. این کشور در سالهای 1997 تا 1999 نیز با مهندسی بازار نفت به نفع خود، توانست بهای نفت را در پی کاهش شدیدی که در سال 1997 تجربه کرده بود، با یک افزایش قابل‌توجه در ابتدای سال 1999 مواجه کند. 

 

آنچه که به عربستان اجازه این بازی را می‌دهد، فقدان آمار دقیق درباره تولید نفت این کشور است. برآوردی که آژانس بین‌المللی انرژی و اداره اطلاعات انرژی آمریکا از میزان تولید نفت خام این کشور دارند به هیچ وجه با آماری که شرکت نفت آرامکو به عنوان متولی اصلی تولید نفت در عربستان ارائه می‌دهد، همخوانی ندارد و همین مسئله به عربستان کمک می‌کند تا با ایجاد تردید در میان کشورهای عضو اوپک و خارج از آن و به اشتباه انداختن سرمایه گذاران و تحلیلگران نفتی، معادله بها در بازار نفت را به نفع خودش حل کند.