پوست اندازی مسکن در فصل برگ ریزان

 بررسی‌‌ها نشان می‌دهد معاملات مسکن در آخرین ماه تابستان کاهش ۱۵ درصدی را تجربه کرده است. این در حالی است که اظهار نظر‌های زیادی در این باره منتشر شده بود که هر چه به پایان سال نزدیک می‌شویم مسکن پر رونق‌تر خواهد شد. اگر رکود مسکن که موتور محرک اقتصاد به شمار می‌آید ادامه یابد، می‌توان عنوان کرد که سیاست‌های دولت در این بخش به ویژه پرداخت وام‌های متنوع شکست خورده است. 

 

رکودی که امروز اقتصاد ایران به آن دچار شده یکی از عمیق‌ترین رکودهای چند دهه گذشته است. رکود نه تنها در بخش مسکن، بلکه در تمام بخش‌های اقتصادی کشور حاکم شده است. البته باید توجه داشت که رکود عمیق شکل گرفته به دولت روحانی مربوط نمی‌شود و باید همه شهروندان دست به دست هم دهند تا این پدیده را از بین ببرند. متاسفانه اقتصاد ایران به بیماری دچار شده است که برای بهبود آن نیازمند یک بسیج ملی هستیم. برای اینکه بتوانیم به اقتصاد کشورمان رونق دهیم باید مانند زمان جنگ تحمیلی، همه یک هدف را دنبال کنند؛ هدفی که بتواند تمام مشکلات امروز ما را به تنهایی برطرف کند. به عنوان مثال، همه برای ایجاد اشتغال قدم بردارند. امروز اقتصاد ما نیازمند تولید است. آمارها از نظام تولیدی کشور حکایت از آن دارد که اگر این بخش را سامان ندهیم چند سال دیگر با مشکلات بزرگ‌تر رو به رو هستیم. متاسفانه اوضاع بخش‌های مولد ما خوب نیست. البته تلاش‌های دولت با وجود کمترین درآمدها جای تقدیر دارد. اقتصاد کشور در سال‌های اخیر وضعیت منحصربه‌فردی را تجربه کرده است. تدابیر غیرکارشناسی دولت‌های قبلی، آثار ناشی از تحریم‌ها و کاهش قیمت نفت در رکود بی‌سابقه‌ بخش واقعی و مالی اقتصاد نمایان شده است. در این سال‌ها شاهد آن بودیم که نرخ بیکاری به طرز وحشتناکی افزایش پیدا کرده و بازار مسکن در حالی از شرایط رونق بازار دور شده است که میلیون‌ها متقاضی خانه در کشور می‌بینیم. بخش‌های مولد مانند صنعت، معدن، مسکن و تمام بخش‌های اقتصادی کشور امروز در وضعیت خوبی به سر نمی‌برند. در بخش پولی و مالی کشورمان پیمانکارانی را می‌بینیم که در حدود ۹۴ هزار میلیارد تومان به دولت بدهکارند. از یک طرف دولت بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان به بانک‌ها بدهکار است؛ بانک‌هایی که خودشان بیش از ۸۰ هزار میلیارد تومان به بانک مرکزی بدهکارند. بانک مرکزی هر روز برای تامین نیازهای نقدینگی بانک‌ها پول بیشتری چاپ می‌کند و بدون پشتوانه به اقتصاد تزریق می‌کند. حجم نقدینگی از حجم یک تریلیون گذشته و پایه پولی به طرز غیرمتعارفی متزلزل شده است. به هر حال در این گزارش این موارد را بررسی نمی‌کنیم، بلکه قصد داریم به رکود طولانی مدت مسکن که این روزها حتی پیش‌بینی می‌شود حجم معاملات آن افزایش داشته باشد، بپردازیم. مهم‌ترین مشکل امروز مسکن به گفته کارشناسان نبود تقاضا و عرضه است. بیماری هلندی که امروز بخش مسکن ما به آن دچار شده روز به روز عمیق‌تر شده و با شوک‌های موقتی دولت نیز حل نمی‌شود. بر اساس بررسی‌‎هایی که مراکز آماری کشور از رشد جمعیت، هرم سنی، میزان ازدواج و طلاق و... ارائه کرده‌اند، کشور برای ۱۰ سال آینده به ۱۰ میلیون واحد مسکونی احتیاج دارد. در نگاه اول این مقدار عرضه برای تقاضای جمعیت ۱۰ ساله قدری زیاد است. 

 

پس‌انداز، راه‌حلی مرده برای رونق مسکن 

 

راهکارهای زیادی برای برون‌رفت از رکود مسکن از سوی کارشناسان و مسئولان ارائه می‌شود.  به گفته وزیر راه و شهرسازی مطرح‌شدن نظام پس‌انداز به عنوان اصلی‌ترین راه خانه‌دارشدن، موضوعی است که باید در طول سال‌های آینده در جامعه ایران پیگیری شود. خرید خانه امری است که باید برای آن از سال‌ها قبل برنامه‌ریزی و هدفگذاری کرد. عباس آخوندی می‌گوید:«خرید خانه برای بخشی از مردم سخت و دشوار است و بدون شک این موضوع به شرایطی برمی‌گردد که باید فکری جدی به حال آن کرد. متاسفانه در ایران پس‌انداز طولانی مدت برای مسکن چندان مورد توجه نبوده و این امر باعث می‌شود زمانی که متقاضی برای خرید اقدام می‌کند منابع مالی چندانی در اختیار نداشته باشد.» درست است که نظام پس‌انداز بلند مدت یکی از راه‌هایی است که خانه‌دارشدن اقشار متوسط و کم درآمد را محقق می‌سازد، اما در شرایط کنونی این امر غیرممکن است؛ به این دلیل که کشور در سال‌های اخیر دچار رکود تورمی بسیار شدیدی شده است و این موضوع فشار مضاعفی را هم از بابت افزایش سطح عمومی قیمت‌ها و هم از بابت کاهش درآمدها، بر قدرت خرید خانوارها وارد کرده است. به طوری که علائم کاهش قدرت خرید عمومی نه تنها در بخش مسکن، بلکه در تمام بخش‌ها به خوبی قابل مشاهده است. بنابراین عموم مردم پولی در اختیار ندارند که بتوانند پس‌انداز کنند. اگر در دهه ۷۰ و یا ابتدای دهه گذشته، خانواده‌های ایرانی می‌توانستند مبلغی را برای پس‌انداز در نظر بگیرند، امروز دیگر آن مبلغ به قدری ناچیز شده است که پس‌اندازی شکل نمی‌گیرد تا خانواده‌ها روی آن حساب کنند. یافته‌های مرکز آمار از میزان درآمد و هزینه سالانه خانوار‌ها در سال گذشته نشان می‌دهد متوسط درآمد یک خانوار شهری حدود ۲۴ میلیون تومان و هزینه متوسط آن حدود ۲۳ میلیون و ۴۸۶ هزار تومان بوده است که به‌طور متوسط هر خانوار شهری توانسته نزدیک به ۶۴۵ هزار تومان(ماهانه ۵۳ هزار تومان) پس‌انداز کند. این در حالی است که از کل هزینه‌های سالانه خانوارهای شهری، حدود شش میلیون تومان آن مربوط به هزینه‌های خوراکی و اندکی دخانی و حدود ۱۸ میلیون تومان نیز مربوط به هزینه‌های غیرخوراکی بوده است. از سهم ۲۵ درصدی هزینه‌های ‌خوراکی و دخانی، ۲۱ درصد مربوط به هزینه‌های گوشت و از سهم بیش از ۷۵ درصدی هزینه‌های غیرخوراکی، ۴۴/۴ درصد مربوط به مسکن بوده است. در چنین شرایطی که می‌توانیم فقط چند هزار تومان به پس‌انداز اختصاص دهیم، چگونه در بلندمدت صاحب خانه شویم؟ در نظر داشته باشید با پولی که هر روز از ارزش آن کاسته می‌شود و تورمی که نوسان دارد چگونه پول‌ پس‌انداز شده ما که مطمئنا بی‌ارزش می‌شود،‌ ارزش خود را در بلندمدت حفظ کند؟ 

 

بن‌بستی به نام شوک‌درمانی در مسکن 

 

مکانیزم‌های تحریک تقاضا یکی دیگر از روش‌هایی است که می‌توان به اتکای آن مسکن را از خواب خرگوشی بیدار کرد. شوک‌های موقتی فقط بحران را در بخش مسکن به عقب می‌اندازد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که حتی وام‌های ۱۶۰ میلیونی هم باعث نشده است مردم به خانه‌دار شدن روی خوش نشان دهند. در طرح صندوق پس‌انداز مسکن یکم که تا سقف ۱۶۰ میلیون تومان تسهیلات رهنی در اختیار زوجین خانه‌اولی قرار گرفت، طی یک‌ سال گذشته تنها حدود ۵۰ هزار نفر ثبت نام کردند که بسیار پایین‌تر از میزان موردانتظار بود. وزارت مسکن پیش‌بینی کرده بود که حداقل و در بدترین حالت ۱۰۰ هزار متقاضی در هر سال در این طرح ثبت نام می‌کنند. با وجود آنکه دولت میزان تعیین شده برای بازپرداخت این وام را کاهش داد، اما دوباره ما شاهد بی‌توجهی مردم به این طرح بودیم. این در حالی است که پیش‌بینی‌ها نشان می‌داد قرار است در نیمه دوم امسال رونقی هر چند اندک به مسکن بازگردد، اما شوک دوباره معاملات مسکن در آخرین ماه تابستان این نگرانی را در دل مسئولان و کارشناسان ایجاد کرد که رشد این بخش متوقف شده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد معاملات مسکن در شهریور سال جاری کاهش ۱۵ درصدی را تجربه کرده است. متاسفانه باید گفت سیاست‌های دولت با پرداخت وام‌های متنوع شکست خورده است و باید بپذیریم که شوک‌درمانی دیگر پاسخگوی اقتصاد ما نیست و تنها بروز مشکلات مسکن را به تاخیر می‌اندازد. کارشناسان بر این باورند اگر دولت بتواند مسکن را رونق دهد، مشکلات دیگر بخش‌ها برطرف می‌شود. باید ببینیم دولت برای به راه‌انداختن موتور محرک اقتصاد کشور چه برنامه‌هایی را در نظر گرفته است؟ آیا مسکن در پاییز امسال پوست می‌اندازد؟