حذف صفرهای پول ملی؛گول زدن خود است

 محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران و رئیس شورای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی و بخش خصوصی طی تحلیلی به زمزمه های اخیر مقامات دولتی جهت حذف صفر اسکناسهای رایج کشور، واکنش نشان داد و گفت: هر از چند گاهی اعضاء محترم تیم اقتصادی دولت سوژه ها و مواردی را مطرح میکنند که وقتی به اصل قضیه و پشت پرده آن سوژه ها دقت میکنیم در می یابیم که دوستان محترم دولتی از حل معادلات اصلی عاجز مانده و لیکن جهت توجیه عدم توانائی خود در حل و فصل معادلات، ظاهری حق به جانب گرفته و سریعاً معادله آسان دیگری را که فکر میکنند پاسخ آنرا میدانند طرح و اذهان عموم را از اصل قضیه منحرف و صاحب نظران سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی را درگیر واکاوی موضوع مطروحه جدید مینمایند.

وی افزود: حدود پنج سال پیش سوژه ای از طرف مسئولین وزارت اقتصاد و بانک مرکزی دولت دهم طرح شد مبنی براینکه چنانچه چند صفر از اسنکاسهای ایران حذف شود، ارزش پول ملی ایران در برابر سایر ارزهای جهان بالا میرود و قدرت خرید مردم نیز افزایش میابد که این موضوع بدلیل اینکه پشتوانه فکری و اجرایی درستی نداشت در حد همان حرف خلاصه گردید و رفته رفته به ورطه فراموشی سپرده شد اما با این وجود مجدداً این موضوع طی چند روز گذشته و در دولت تدبیر و امید هم نبش قبر شد و زمزمه دوباره آن در روزهای اخیر رسانه ای و تحت عنوان حذف سه و یا چهار صفر از اسکناسهای کشور به گوش رسید، که مطمئنم هنوز خود آقایان هم دقیقاً نمیدانند که بالاخره میخواهند چند صفر کم کنند؟ سه صفر و یا چهار صفر!؟

لاجرم دلیل اینکار را افزایش قدرت پول ملی و بازگرداندن آن به جایگاه واقعی آن اعلام میکنند و قصد دارند تا از این گذر نیز بتوانند میزان نقدینگی و حجم اسکناسهای رایج در جامعه را کنترل نمایند. تا اینجای کار نه تنها اشکالی وجود ندارد بلکه بسیار مفید نیز میباشد. اما ای کاش واقعیت داستان و هدف واقعی طراحان همین باشد و بس!؟ لکن با کمی تأمل و مطالعه، دقیقاً در مییابیم که آقایان از کنترل نرخ تورم عاجز مانده و با قبوض چند صد هزار تومانی که پس از هدفمندی یارانه ها بدست مردم عزیزمان میرسد که بجزء ناراحتی، نگرانی و عصبانیت چیز دیگری در پی نداشته و نخواهد داشت فقط بدنبال مرفین و یا داروی مسکنی هستند تا موقتاً درد مردم و جامعه را تسکین داده تا ببینند بعدها چه کاری میتوانند انجام دهند، بقول معروف شیوه کلاه کلاه کردن را در پیش گرفته اند تا فقط روز را با خوشی و کمترین آسیب و خطر بگذرانند، برای آینده نیز خدا بزرگ است.

وی گفت: هرچند که دیروز معاون وزیر امور اقتصاد و دارایی در جدیدترین اظهارات خود گفته که این موضوع (حذف صفرهای پول ملی) نظر شخصی خودش میباشد و هنوز بحث جدی در دولت درباره حذف صفرها از پول ملی صورت نگرفته است اما تصور من بر این است که آقایان با آغاز این زمزمه ها قصد دارند تا با یک تیر چند هدف دیگر را با هم بزنند، اولاً حجم پول و نقدینگی را در جامعه کم و بنوعی کنترل کنند، ثانیاً قیمت اجناس را بظاهر ارزان و ناچیز جلوه دهند و دست آخر یک دلار آمریکا را با یک و یا ده ریال ایران هم تراز نشان دهند. مورد اول با اجرای این طرح خود بخود و بطور طبیعی اتفاق می افتد یعنی وقتی چهار صفر از روی اسکناسها برداشته شود دیگر نیازی به ایران چکها و اسکناسهای درشت نخواهد بود که همین امر حجم نقدینگی را در جامعه کم میکند پس در این خصوص کار شق القمری صورت نخواهد گرفت تا کسی از بابت انجام اینکار بدنبال مدال و کسب افتخار باشد، اما دو مورد بعدی بسیار مهم و در اصل هدف نهائی دولتمردان از اجرای اینکار میباشد، بطوریکه وجود گـرانی و نرخ بالای تـورم و همچنین افزایش قیمت بـرخی از خدمات و کالاهای مصرفی در پی اجرای ناقص طرح هدفمندی یارانه ها موجب ناراحتی و دلنگرانی مردم شده لکن مسئولین اقتصادی کشور تصور میکنند که چنانچه چهار صفر از اسکناسها کم شود بطور طبیعی تمامی نرخها نازل و ارزان بنظر خواهند رسید و از نظر روانی بر روحیه اکثر مردم تأثیر مثبت خواهد گذاشت تا شاید چنین فکر کنند که مثلاً کالائی را که تا امروز برای خرید آن پانصد هزار تومان و یا بعبارتی دیگر پنج میلیون ریال پرداخت میکردند، امروز همان کالا را پانصد ریال میخرند پس مردم غرق در شادی خواهند شد چونکه ارزانی سرتا پای کشور را فرا گرفته و دولت هم دیگر نگران صدور قبوض گاز و برق و آب و.... آنهم با قیمتهای سرسام آور نخواهد شد زیرا بدون چهار صفر، مبالغ قبوض برای مردم بسیار ارزان و ناچیز خواهد بود پس دیگر کسی از بابت گرانی گاز و برق و آب و.... شکایت و اعتراضی نخواهد داشت.

و اما مورد دوم که برای دولت نیز خیلی مهم میباشد این است که با کم کردن صفرها میخواهند به دنیا علی الخصوص دولت آمریکا ثابت کنند که پول ایرانی از ارزش بسیار بالائی در دولت تدبیر و امید برخوردار شده بطوریکه یک دلار آمریکا برابر با یک یا ده ریال ایران شده است در نتیجه اسکناس آمریکا دیگر هیچ ارجحیتی بر اسکناس ایران ندارد در ضمن به مردم ایران نیز این موضوع را القاء کنند که حدود چهل سال پیش، رژیم پهلوی هر دلار آمریکا را به قیمت هفتاد ریال در اختیار متقاضیان قرار میداده اما تدبیر و حسن مدیریت مسئولین اقتصادی دولت یازدهم کار را بجائی رسانده که یک دلار ارزشی معادل چند ریال و یا چند تومان ناقابل پیدا کرده است.!! درنتیجه بواسطه دلایلی که به آنها اشاره شد قدرت و برتری اقتصادی ایران از نظر دولتمردان، بر همه کشورها علی الخصوص دولت آمریکا به اثبات خواهد رسید که میتوانند این مهم را نیز ثمره و محصول جدیدی از برجام بنامند.

علیپور تصریح نمود: هیچ دلیلی وجود ندارد که اگر کشوری دارای اسکناسهائی با صفر کمتری باشد پس وضعیت اقتصادی آن نیز بهتر و برتر از کشورهای دیگری که دارای اسکناسهای درشت میباشند باشد، چه بسا کشوری با اسکناسهای درشت از قدرت اقتصادی بالائی برخوردار بوده، تراز تجاری مثبت داشته و اوضاع معیشتی مردم آن کشور هم بسیار خوب باشد و برعکس کشوری با اسکناسهای کم صفر دارای اقتصادی ضعیف باشد بطور مثال در اعلان نرخ ارزها، هیچگاه نشنیده ایم که بگویند نرخ یک ین ژاپن برابر با اینقدر دلار و یا یورو میباشد بلکه همیشه از نرخ برابری هزار و یا ده هزار ین ژاپن صحبت به میان آمده پس آیا وضع اقتصادی ژاپن نسبت به کشورهای حاشیه خلیج فارس آنهم با اسکناسهای کم صفر و با ارزش که فقط از پشتوانه نفت بهره مند هستند بدتر است یا  بهتر؟

ضمناً باید بر این موضوع تأکید کنم که دوستان دولتمرد بنده که تا حدودی با عدد و رقم کار کرده و مثلاً بر کارهای بانکی اشراف دارند و بهتر از بنده نیز به عدد و رقم و موضوعات پولی و بانکی و بحث اسکناس آشنایی دارند! حال خود قضاوت نمائید آیا مواردی را که اینجانب در ارتباط با اسکناس و پول رایج کشور متذکر شدم را این دوستان نمی دانند؟ بعید میدانم که ایشان از موارد مطروحه بهتر از من اطلاع نداشته باشند. شاید این سوأل و پرسش به ذهنتان خطور کرده باشد پس چرا آقایان با این همه اطلاعات بانکی بر اجرای اینکار ابرام و پافشاری میکنند؟ پاسخ این سوأل را اینگونه میتوانم بدهم که حذف صفرها از پول ملی کشور، بیش از اینکه کاری اقتصادی و بانکی باشد پروژه ای کاملاً سیاسی و روانی است و بهمین دلیل نیز مسئولین وزارت اقتصاد و بانک مرکزی بی سر و صدا و بدون هیچ اعتراضی اجرای آنرا برعهده گرفته اند زیرا آقایان دولتمرد اقتصادی دو راه بیشتر ندارد: 1- یا نسبت به انجام اینکار آنهم با ادله منطقی و قابل قبول اعتراض کرده و با تجربه اقتصادی و پولی و بانکی خویش استدلال نمایند که انجام این کار تا زمانیکه تورم در این کشور یکه تازی کرده و بطور افسارگسیخته به پیش میرود معنا ومفهومی ندارد، که درصورت مخالفت با این طرح،  تصور اینجانب بر این است که قطعاً باید دست از کار در تیم اقتصادی دولت برداشته و بدنبال فعالیت در یک بنگاه و مجموعه خصوصی باشند تا فعالیت جدیدشان را در آنجا آغاز کنند.!؟ 2- و یا اینکه به درست و یا غلط بودن طرح کاری نداشته باشند و اجرای آنرا علیرغم میل باطنی خویش برعهده بگیرند تا شاید با اینکار خود، چند صباحی بیشتر جایگاه دولتمردی را در اختیار داشته باشند که امیدوارم بهترین راه را انتخاب نمایند.

البته نکته مهم این است که بحث کم کردن صفر اسکناسها، چند سال پیش زمانی مطرح شد که هنوز آقایان تیم اقتصادی دولت قبل علی الخصوص وزیر سابق اقتصاد دسته گلهائی همچون کاهش چند صد درصدی پول ملی، برهم زدن بازار ارز و در نتیجه افزایش گرانی همه جانبه را به آب نداده بودند لکن با وضعیت فعلی باید بجای چهار صفر، حداقل شش صفر از اسکناسهای کشور کم کنند تا شاید چند صباحی مرهم دردی برای مشکلات اقتصادی مردم باشد چون چهار صفر دیگر جواب نمیدهد.

ریاست مرکز تجارت جهانی ایران در پایان به این نکته بسنده نمود که اجرای این طرح شاید چند ماهی مردم را بظاهر خوشحال و راضی نشان دهد اما تا زمانیکه تورم کنترل نشده و به عدد تک رقمی حقیقی و قابل قبول و با نرخی ثابت نرسد رفته رفته بازگشت و افزایش مجدد صفرها را برروی اسکناسها شاهد خواهیم بود پس اگر کشوری همچون ترکیه به یکباره بیش از چند صفر را از اسکناسهای خود کم کرده و تا به امروز نیز موفق عمل نموده، تنها دلیل آن کنترل نرخ تورم و کاهش نرخ ریسک سرمایه گذاری در آن کشور بوده است. بطور قطع حذف صفرهای پول ملی زیر چتر تورم فعلی، گرهی از مشکلات اقتصادی ایران باز نمی کند.

ختم کلام اینکه برتری اقتصادی ایران در گرو صفرهای اسکناسها نیست که با کم کردن آنها بتوانیم قدرت و برتری اقتصادی خود را به سایر کشورها ثابت کنیم. لذا تا زمانیکه افسار این تورم سرکش، از دست تیم اقتصادی دولت خارج شده و برخی از مقامات محترم دولتی نیز با افتخار گرانفروشی و کم فروشی را جرم و تخلف نمیدانند، مسلماً کم کردن چند صفر از اسکناسهای رایج کشور نه تنها مشکلات اقتصادی ایران و نابسامانی های بازار و معیشت مردم را مرتفع نمیکند بلکه بنوعی گول زدن خویش و عوض کردن صورت مسئله میباشد.!! ضمناً قدرت اقتصاد ایران و سربلندی ایران و ایرانی، هرگز در گرو چند صفر و آمارهای خلاف واقع نیست بلکه فقط و فقط اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی راه علاج کار و قدرتمند شدن اقتصاد ایران میباشد.