برق ایران، ارزان‌تر از ۲۰۰ کشور دنیا

کاهش 10 درصدی مصرف برق برای صنعتگران، کشاورزان و بخش خانگی کار دشواری نیست اما توجه به آن می‌تواند کشور را براحتی از مرحله اوج مصرف و بحران عبور دهد

اقتصاد برق و رشد بیش از حد مصرف آن سال‌هاست که به یکی از دغدغه‌های اصلی دولت تبدیل شده است. به طوری که برق به‌عنوان یک کالای مصرفی خانوار مانند نان است و باید هر مصرف‌کننده‌ای قیمت تمام شده آن را پرداخت کند. اما در طول بیش از 3 دهه گذشته هیچگاه وزارت نیرو نتوانسته قیمت تمام شده برق آن را از مصرف‌کنندگان بگیرد، حتی تعرفه برق برای برخی از مشترکان مطابق قانون صفر است.

هوشنگ فلاحتیان، معاون وزیر نیرو در امور برق و انرژی در این باره  گفت: «تجربه نشان می‌دهد که رشد مصرف برق به طور متوسط 6 درصد در طول سال‌های گذشته بوده و ما هر 12 سال یک بار تقریباً تأسیسات صنعت برق را باید دو برابر کنیم تا بتوانیم پاسخگوی نیاز جامعه در بخش‌های مختلف صنعت، تجارت، مسکن و کشاورزی باشیم. این موضوع نیازمند سرمایه گذاری‌های کلان است؛ آن هم در شرایطی که نمی‌توانیم پول برق فروخته شده را از مصرف‌کننده بگیریم.» بنابراین بزرگترین مشکل صنعت برق از نظر وی در وهله اول، روند افزایش مصرف برق در کشور است که تهدیدی برای توسعه کشور است و موضوع دیگر نبود توازن بین منابع و مصارف برق است. از طرفی نبود منابع مالی کافی در این صنعت زیان ده را همه می‌توانیم درک کنیم. زیرساخت‌های برقی کشور برای بازسازی نیازمند منابع مالی هستند اما به خاطر نامتوازن بودن اقتصاد این صنعت، پولی برای بازسازی آنها وجود ندارد. لذا مشکلاتی نظیر قطع برق بر اثر بارش برف یا باران رخ خواهد داد که در روزهای اخیر نیز شاهد نمونه‌های آن بودیم. تاکنون نیز اگر این مشکلات نمایان نشده بود به خاطر تلاش شبانه روزی متخصصان این صنعت بود که آن را در هر شرایطی و به صورت وصله پینه مدیریت می‌کردند. لذا امید است که هرچه سریعتر اقتصاد این صنعت اصلاح شود و ما نیز در این موضوع همراه دولت باشیم.

فلاحتیان می‌گوید: قانونگذار در طول برنامه ششم توسعه دولت را مکلف کرده که قیمت حامل‌های انرژی را به قیمت تمام شده آن برساند و امیدواریم که این قانون اجرایی شود. اما همزمان مشترکان صنعتی، کشاورزی و خانگی باید مصرفشان را بهینه کنند تا این انرژی با ارزش به بهترین نحو مصرف شود. گفت‌و‌گوی معاون وزیر نیرو را با روزنامه ایران در ذیل بخوانید.

 

سال 95 نخستین سال پس از اجرای برجام بود. در فضای پسابرجام توانستید چقدر سرمایه در صنعت برق جذب کنید؟

صنعت برق توانست هدف اصلی برجام را در همان سال ابتدایی محقق کند. فقط در بخش برق ، وزارت نیرو توانست 3 میلیارد دلار سرمایه خارجی را جذب کند. گمان نمی‌کنم در هیچ یک از صنایع دیگر این حجم از قرارداد مبادله شده باشد. البته بخش آب و آبفا نیز توانست قراردادها و موافقتنامه‌های خوبی برای جذب سرمایه خارجی منعقد کند. لذا مجموعه وزارت نیرو در بخش آب و برق موفقیت‌های بزرگی بعد از برجام کسب کرد که در سطح عملکرد دولت طی یک سال بعد از برجام قابل ملاحظه است. در این یک سال هزاران ساعت مذاکره شد و در نتیجه این مذاکرات پسابرجامی، موافقتنامه‌هایی با شرکت‌های متعدد از کره جنوبی، ژاپن، ترکیه، چین و روسیه امضا کرده‌ایم. بعضی از این موافقتنامه‌ها تا آنجا پیش رفته که سرمایه‌گذار خارجی زمین گرفته است تا مطالعات اقتصادی را انجام دهند و در حال مذاکرات قرارداد نهایی با آنها هستیم. سرمایه‌گذاری 2 نیروگاه از این تعداد که یکی از آنها با روس هاست، نیز تقریباً نهایی شده است. نیروگاهی1400 مگاواتی در استان هرمزگان گه قرار است روس‌ها با وام کم بهره روسی به میزان یک میلیارد و 600 میلیون دلار بسازند.

در خصوص نیروگاه‌های تجدیدپذیر نیز با استفاده از تمایلاتی که بعد از برجام ایجاد شد حداقل بین 30 تا 50 مگاوات نیروگاه خورشیدی در نقاط مختلف کشور وارد شبکه سراسری کردیم. به این ترتیب بعد از برجام مجموعاً سه میلیارد دلار سرمایه خارجی یا تأمین مالی از خارج کشور محقق شد که بیش از یک میلیارد دلار آن مربوط به نیروگاه سیکل ترکیبی روسیه و مابقی نیروگاه‌های تجدیدپذیر بود.

چرا فرهنگ‌سازی در زمینه کاهش مصرف برق با وجود تلاش‌هایی که انجام می‌شود چندان موفق نبوده است و ما هر سال باید نگران تأمین آن باشیم؟

در حال حاضر برقی که در اختیار مشتری قرار می‌دهیم ارزان‌ترین نوع برق در دنیاست. شاید بتوان گفت که در 200 کشور دنیا برقی ارزان‌تر از برق ایران وجود ندارد. امسال قیمت تمام شده برق بدون احتساب هزینه سوخت مصرفی در نیروگاه‌ها عددی در حدود 105 تومان به ازای هر کیلووات ساعت است و این در شرایطی است که متوسط قیمت فروش برق 66 تومان است. به عبارت دیگر حدود 40 تومان در هر کیلووات ساعت ضرر می‌کنیم. با توجه به اینکه در طول یک سال ما حدود 240 میلیارد کیلووات ساعت برق در اختیار مصرف‌کنندگان قرار می‌دهیم؛ در مجموع رقمی بالغ بر 10 هزار میلیارد تومان در سال مابه‌التفاوت قیمت تمام شده و فروش تکلیفی است که باید پرداخت شود. اما به دلیل کاهش قیمت نفت و شرایطی که بر اقتصاد حاکم است این امکان فراهم نشده که دولت به این ردیف آمده در بودجه عمل و مابه التفاوت را به صورت نقدی به ما پرداخت کند. این بند قانونی هم در قانون برنامه پنجم توسعه و هم در قانون حمایت از صنایع کشور که سال گذشته در مجلس تصویب شد، آمده است.

البته اگر هزینه سوخت مصرفی نیروگاه‌ها را نیز محاسبه کنیم طبیعتاً قیمت هر کیلووات ساعت برق از 200 تومان نیز فراتر خواهد رفت. این در حالی است که ما برق را متوسط 66 تومان می‌فروشیم. حتی در مناطق گرمسیری و به بخش کشاورزی قیمت فروش برق به 17 تومان نیز می‌رسد. کمترین یارانه که به مصرف‌کنندگان پرداخت می‌شود در بخش تجاری است و تا حدودی قیمت تمام شده را جبران می‌کند. قیمت برق برای این بخش 150 تا 160 تومان در هر کیلووات ساعت است.

به همین دلیل است که فعالیت‌هایی که انجام می‌دادیم تا رفتار مصرف‌کنندگان را در حوزه آب و برق تغییر دهیم همواره موفق نبوده و مردم به صورت بهینه از آب و برق استفاده نمی‌کنند. هنوز ساختمان‌هایی می‌سازیم که تلفات برق آن بسیار بالاست. کارخانجاتی که در کشور می‌سازیم میزان مصرف انرژی به تولید آن منطقی نیست. لذا شدت مصرف انرژی در ایران نسبت به کشورهای توسعه یافته صنعتی بسیار بالاست. به عبارت دیگر ما انرژی بسیار زیادی را نسبت به تولید ناخالص داخلی کشور مصرف می‌کنیم. این موارد شرایطی را برای کشور ایجاد کرده که هر سال مجبور به ساخت 4 تا 5 هزار مگاوات نیروگاه جدید باشیم و سوخت بیشتری را در نیروگاه‌ها مصرف کنیم. از طرف دیگر قیمت پایین برق ایجاد نیروگاه‌های تجدیدپذیر را هم غیر اقتصادی کرده است.

قیمت برق در کشورهای صنعتی چقدر است؟

در کشورهای صنعتی متوسط قیمت برق خانگی به ازای کیلووات ساعت 20 سنت یورو (800 تومان) است. در کنار آن برقی که از نیروگاه‌های تجدیدپذیر تولید شود هزینه‌ای بالغ بر 10 سنت یورو برای مصرف‌کننده دارد. بنابراین اگر کسی برای تأمین مصرف خود اقدام به ساخت نیروگاه تجدیدپذیر نظیر خورشیدی کند مقرون به صرفه‌تر از برقی است که از دولت یا بخش خصوصی می‌خرد. اما در ایران وقتی قیمت متوسط هر کیلووات ساعت برق 66 تومان اما قیمت برق تولیدی نیروگاه‌های تجدیدپذیر 400 تومان باشد، طبیعی است که مصرف‌کنندگان رغبتی به استفاده از برق تجدیدپذیر نداشته باشند. لذا امیدوارم با توجه به برنامه ششم توسعه سهم این نیروگاه‌های تجدیدپذیر افزایش یابد. این قانون وزارت نیرو را مکلف کرده است که 5 درصد از ظرفیت نیروگاهی کشور را به نیروگاه‌های تجدیدپذیر اختصاص دهد.امیدواریم که در طول سال‌های آینده شرایطی داشته باشیم که برق پاک هم در سبد تولیدی کشور داشته باشیم.

آیا رشد مصرف برق در کشورهای دیگر نیز مانند ایران است؟

در بسیاری از کشورها بخصوص کشورهای توسعه یافته صنعتی رشد منفی مصرف هم مشاهده می‌شود. به جای آنکه نیروگاه جدید احداث کنند در حوزه بهینه‌سازی تقاضا و مصرف سرمایه‌گذاری می‌کنند. با بهینه شدن مصرف، برقی که قبلاً تلف می‌شده پاسخگوی تقاضای جدی خواهد شد و تولید افزایش نمی‌یابد. ولی ما هر سال بویژه در فصل تابستان با این مشکل مواجه هستیم که مصرف رشد می‌کند و باید با ساخت نیروگاه جدید این نیاز را پاسخ دهیم. مخصوصاً بار سرمایشی در فصل تابستان هر سال در حال افزایش است. چراکه رویکرد مردم به سمت استفاده از کولرهای گازی و اسپیلیت‌ها در حال حرکت است و به همین خاطر مصرف برق کشور بشدت در حال افزایش است. این موضوع باعث شده که نتوانیم استفاده مفیدی از برق تولیدی نیروگاه‌ها داشته باشیم.

در حالی که بیشترین استفاده از ظرفیت نیروگاه‌هایی کشور در فصل تابستان اتفاق می‌افتد و در بقیه فصل‌های سال این ظرفیت بی‌استفاده می‌ماند و ضرر زیادی از این بابت متوجه کشور و اقتصاد برق است.

مصرف برق ایران چه تفاوت‌هایی با مصارف کشورهای صنعتی دارد؟

میزان مصرف برق در کشورهای مختلف بستگی به صنعتی بودن آنها دارد. هر چه یک کشور به سمت صنعتی شدن پیش برود، یعنی مصرف برق در صنعت بیشتر شود بهره‌وری و استفاده بهینه از نیروگاه‌ها میسر می‌شود و اقتصاد برق سروسامان پیدا می کند. همین‌طور در مجموع میزان مصرف برق نسبت به درآمد کشور و تولید ناخالص داخلی معنا دار می‌شود. اما امان از روزی که بگوییم از نظر اقتصادی در شرایط رکود قرار داریم اما بازهم هر سال مصرف برق بالا رود. کشورهایی هستند که 10 برابر ایران برق مصرف می‌کنند اما صنعتی هستند و صادراتشان صدها برابر ماست.

چند درصد از برق کشور در بخش خانگی مصرف می‌شود؟سایر بخش‌ها چطور؟

تقریباً 5/34 درصد ازبرق کشور در بخش خانگی، 32 درصد در بخش صنعت و 17 درصد در بخش کشاورزی مصرف می‌شود و مابقی مربوط به بخش تجاری و خدمات عمومی است.

ما وقتی می‌گوییم 32 درصد مربوط به نیاز بخش صنعت است میانگین کل کشور را بیان کرده‌ایم. در صورتی که بیش از 50 درصد از برق مصرفی برخی از استان‌ها به صنعت اختصاص دارد؛ مانند استان‌های مرکزی و اصفهان. البته استان‌هایی را هم داریم که کمتر از 15 درصد از برق مصرفی آنها مربوط به بخش صنعت است.

البته اقدام خوبی که دستاورد دولت یازدهم مخصوصاً در سال‌ جاری به حساب می‌آید، رشد مصرف برق در بخش صنعت است. برآوردها نشان می‌دهد در 8 ماهه نخست امسال 8/5 درصد مصرف بخش صنعت نسبت به دوره مشابه رشد کرده که پیام آن بهبود فضای کسب و کار و فعالیت‌های صنعتی در سال‌جاری است.

ما هرچه بتوانیم این سهم را در صنعت بالا ببریم در واقع انرژی را در جایی مصرف کرده‌ایم که تبدیل به ارزش افزوده شده است. اما اگر افزایش تولید برق را فقط به بخش خانگی و اداری اختصاص دهیم فقط رفاه اجتماعی را افزایش داده‌ایم و ثروتی به کشور افزوده نشده است. هرگاه برق چرخ یک کارخانه را بچرخاند بهره‌وری انرژی کشور نیز بهبود خواهد یافت.

اولویت با کدام است، صادرات برق یا گاز؟

از نظر وزارت نیرو ما باید هم صادرات برق و هم صادرات گاز داشته باشیم. چراکه هر کدام مزیت‌های خاص خودشان را دارند. ما اگر بتوانیم برق صادر کنیم شرایط به گونه‌ای پیش می رود که وابستگی کشورهای پیرامون به انرژی و در نهایت به تعامل و رابطه با ایران افزایش پیدا می‌کند. این موضوع امنیت ما را در میان کشورهای همسایه تقویت می‌کند.

از طرف دیگر صادرات برق می‌تواند به اقتصاد این صنعت نیز کمک کند. به طوری که می‌توانیم از محل درآمدهای حاصل از صادرات برق فاصله درآمدی صنعت را تا حدی جبران کنیم. به صورت طبیعی ما صاحب کشوری هستیم که منابع گازی قابل توجهی دارد و مایل هستیم که به کشورهای همسایه و حتی کشورهای دورتر در اتحادیه اروپا و شرق آسیا گاز صادر کنیم. بنابراین منافاتی میان صادرات برق و گاز وجود ندارد و احساسمان این است که اگر اقتصاد ما را با صادرات همزمان برق و گاز متنوع کنیم می‌توانیم هم ارزش افزوده در صنعت گاز ایجاد کنیم و هم به اقتصاد صنعت برق کمک کنیم.

از ابتدای دولت یازدهم چقدر به ظرفیت نیروگاهی کشور افزوده شده است؟

حدود 6 هزار و 500 مگاوات ظرفیت نیروگاهی وارد مدار شده و قبل از پایان کار این دولت ان‌شاءالله تقریباً 700 تا هزار مگاوات دیگر نیروگاه جدید وارد مدار می‌کنیم که با این حساب مجموع ظرفیت نیروگاهی ایجاد شده در این دولت به بیش از 7 هزار مگاوات (ظرفیت واقعی 5 هزار و 500 مگاوات) خواهد رسید.

کل ظرفیت نیروگاهی نصب شده کشور اکنون بیش از 76 هزار مگاوات است که تا پایان دولت به 77 هزار مگاوات خواهد رسید. این رقم در ابتدای دولت حدود 69 هزار مگاوات بود.

رشد مصرف برق در حالت طبیعی بیشتر از ظرفیت جدید نیروگاهی بوده است. پس چرا در اوج مصرف (پیک) با قطع برق مواجه نشدیم؟

کاری که در این دولت کلید خورد مدیریت طرف تقاضا و مصرف بود. یعنی از آخرین روش‌هایی که در کشورهای مختلف برای مدیریت بار استفاده می‌شود تا بدون خاموشی از پیک بار سال عبور کنند، بهره بردیم. خوشبختانه امسال توانستیم از این طریق پیک بار را 3 هزار مگاوات کاهش دهیم. به این ترتیب که با صنایع بزرگ قرارداد دوجانبه بستیم تا در پیک بار که در تابستان اتفاق می‌افتد 30 درصد مصرف برقشان را کاهش دهند. در عوض به آنها اجازه می‌دهیم که به همین مقدار در سایر اوقات و با تعرفه‌های پایین مصرف کنند. همچنین از صنایع خواستیم که تعمیرات اساسی را به تابستان موکول کنند و از کشاورزان نیز درخواست کردیم که استفاده از برق برای مواردی نظیر پمپ‌های برقی چاه آب را به ساعات غیر پیک منتقل کنند. سایر اقدامات فرهنگی برای مدیریت تقاضای مشترکان خانگی نیز انجام شد. خوشبختانه امسال با اینکه پیش‌بینی می‌کردیم پیک بار به 55 هزار مگاوات برسد این اتفاق رخ نداد و همان‌طور که اشاره کردم با مدیریت طرف تقاضا بدون آنکه نارضایتی ایجاد شود 3 هزار مگاوات از پیک بار کاسته شد. در غیر این صورت مصرف بیش از 5 هزار مگاوات رشد می‌کرد و ما مجبور بودیم به میزان 2 تا 3 هزار مگاوات خاموشی اعمال کنیم و این موضوع نارضایتی عمومی در پی داشت.

بنابراین ما بر خلاف دولت‌های قبل در دو بخش فعالیت کردیم. اول، ایجاد زیرساخت‌های جدید نیروگاهی و شبکه‌های برق رسانی؛ دوم، مدیریت طرف تقاضا. همین موضوع سبب شده تا ما در دولت یازدهم با قطعی برق مواجه نشویم.

تابستان سال آینده شرایط به چه صورت خواهد بود؟

مثل سال‌های گذشته فعالیت‌های خودمان را در مدیریت بار ادامه خواهیم داد و انتظارمان از مردم این است که با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری در طول ماه‌های تیر و مرداد حداقل 10 درصد مصرف خود را مدیریت کنند. کاهش 10 درصدی مصرف برق برای صنعتگران، کشاورزان و بخش خانگی کار دشواری نیست اما اندکی توجه به آن می‌تواند کشور را براحتی از پیک سال عبور دهد.

به هر حال ما تلاش کردیم که نیروگاه را آماده کنیم. تعمیرات اساسی نیروگاه‌های موجود در حال انجام است. با وجود آنکه از ابتدای سال نیروگاه‌های جدیدی را وارد مدار کردیم، بازهم نیروگاه‌های دیگری در حال اتصال به شبکه سراسری داریم. نیروگاه ماهشهر در خوزستان با ظرفیتی بالغ بر 320 مگاوات، فاز اول نیروگاه برقآبی رودبار لرستان با ظرفیتی بالغ بر 250 مگاوات، 100 مگاوت نیروگاه خورشیدی و بادی، 200 مگاوات نیروگاه کوچک مقیاس در شهرک‌های صنعتی از جمله این نیروگاه‌ها هستند.

در عین حال شرکت‌های برق منطقه‌ای و توزیع در سراسر کشور پیگیر آن هستند که قراردادهایی با مشترکین پرمصرف مبادله کنند که در قالب میثاق نامه یا قرارداد بنا بر درخواست شبکه سراسری برق در تابستان مصرفشان را 30 درصد کاهش دهند و ما هم در خارج از ساعات پیک برق را با قیمت‌های مخفف به آنها تحویل دهیم. قطعاً این موضوع در اقتصاد کارخانجات اثر دارد و هزینه هایشان را کاهش می‌دهد.

موضوع مهمی که در طول سال‌های گذشته و هم اینک ما به‌عنوان یک مشکل با آن مواجه هستیم، بحث اقتصاد برق است. همانطور که شما اشاره کردید این موضوع مانع اصلاح مصرف برق شده است آیا برنامه‌ای برای این بخش دارید؟

تجربه سال‌های گذشته نشان می‌دهد که رشد مصرف برق در طول سال‌های گذشته به طور متوسط 6 درصد بوده و ما هر 12 سال یک بار تقریباً تأسیسات صنعت برق را باید دو برابر کنیم تا بتوانیم پاسخگوی نیاز جامعه در بخش‌های مختلف صنعت، تجارت، مسکن، کشاورزی باشیم.

چراکه دولت همواره با موضوع  اصلاح تعرفه برق محتاطانه برخورد کرده و تلاشش این است که در فضای رکودی برق ارزان تری را به صنعت، کشاورزی و بخش خانگی تحویل دهد. اما این موضوع وزارت نیرو را با چالش‌های جدی روبه رو کرده است البته قانونگذار در طول برنامه ششم توسعه دولت را مکلف کرده که قیمت حامل‌های انرژی را به قیمت تمام شده آن برساند. برای رفع مشکلات صنعت برق کشور همزمان مشترکان صنعتی، کشاورزی و خانگی باید مصرفشان را بهینه کنند.