تیر خلاص گمرک به هوشمندی سامانه تجارت

در روزهای اخیر گزارشی تحت عنوان «عقب‌نشینی گمرک مقابل قاچاقچیان/ یک مفر مهم قاچاق در پنجره واحد تجارت فرامرزی باز شد» منتشر شد که بحث آن مربوط به اعمال فشار و نفوذ برخی افراد و شرکت‌ها به گمرک برای برداشته شدن قفل بارنامه الکترونیکی روی تعرفه با اظهارنامه بود که می‌تواند محمل قاچاق‌هایی مانند ورود لاستیک خودرو به جای کائوچو در کشور باشد.

براساس این گزارش قفل اطلاعات بارنامه روی اظهارنامه در گمرک مشکلی را حل نمی‌کند بلکه راه تخلف را همانند گذشته که بارنامه روی اظهارنامه قفل نبود باز می‌گذارد. در این حالت یک شخص بدون اینکه نیاز به تبانی با شرکتهای حمل ونقل داشه باشد می تواند ده ها کانتینر لاستیک را با عنوان کائوچو از گمرک خارج کند.

بر این مسئله پافشاری کردیم که edifact (استاندارد تعیین شده از سوی سازمان ملل متحد برای روابط تجاری بین المللی) مهمترین استاندارد تبادلی است که توسط سازمان ملل تدوین شده است و بی اعتبار کردن آن می تواند ضربات سنگینی به تجارت وارد کند چنانچه در حال حاضر بعضی از شرکتها از ارسال تعرفه به گمرک خودداری کرده و عملا این استاندارد را به سخره گرفته اند.

از طرف دیگر برقراری کریدور سبز با اعتماد به تبادل الکترونیکی اطلاعات است و اگر این سند مهم را در تبادل اطلاعات بی اهمیت بدانیم چگونه ممکن است به تفاهم نامه برای ایجاد کریدور سبز پایبند باشیم؟ آن هم در حالی که اسناد حمل و نقل بین المللی را بی اعتبار میدانیم.

همچنین باز کردن قفل و چک دستی به جای چک سیستمی باعث باز شدن راه تخلف و تبانی می شود و با یک غفلت یا تبانی ارزیابان گمرکی، می شود مقدار زیادی قاچاق وارد کشور کرد. همانند پرونده لاستیک های قاچاق که به آن اشاره شد.

حال آنکه اگر چنین اتفاقاتی بیفتد مسئولیت آن نه تنها برعهده شخص متخلف، بلکه بر عهده مسئولان فنی گمرک نیز خواهد بود.

در حال حاضر مسئولان گمرک بر اساس یک فرافکنی بسیار خطرناک سعی در جایگزینی ثبت سفارش به جای بارنامه می کنند حال آنکه ثبت سفارش تنها یک مجوز است و قطعا کارکرد بارنامه را ندارد.

واقعیت این است بارنامه خبر از ماهیت واقعی کالا میدهد، ثبت سفارش یک نوع مجوز بوده که از کشور مبدا تا مقصد هیچ کنترل و بررسی نداشته است ولی بارنامه سندی است که با مشخصات و جزئیات به ماهیت کالا می پردازد.

همچینن این سند با توجه به ماهیت کالا در کشور مبدا طبق لیستی که فروشنده به شرکت حمل ارائه کرده صادر می شود و در نهایت به دست گمرک رسیده است. دقیقا با تصمیم مسئولان گمرک، اطلاعات این سند غیرواقعی و بدون کیفیت و جزئیات اصلی وارد سامانه شده و عملا کراس چک و تطبیق اطلاعات در این بخش معنا و مفهوم خود را از دست می دهد.

 نکته قابل توجه و حائز اهمیت این است که در پرونده قاچاق لاستیک ها که قبل از قفل شدن بارنامه روی اظهارنامه اتفاق افتاد، تعرفه بارنامه درست اظهار شده بود ولی در اظهارنامه اطلاعات تعرفه اشتباه بود و اصلا نیازی به تبانی نبود و به راحتی بالای 67 کانتینر لاستیک را با عنوان کائوچو اظهار کرده و از گمرک خارج کرده اند در حالی که اطلاعات بارنامه درست بوده ولی تمامی مراحل کارشناسی و ارزیابی بدون جلوگیری پیش میرود که منجر به آن فاجعه و امثال آن می شود.

به گزارش فارس اما واکنش مسئولان گمرک ایران به جای بررسی این نقد دلسوزانه و اصلاح مشکلات گمرک این توجیه بود که ما اصلاح را برای شرکتهای حمل و نقل بسته ایم. بدون ذکر این نکته که قبلا تغییر در بارنامه و سابقه تغییرات به اطلاع کارشناس می رسید.

ضمن اینکه شرکت ها برای تغییرات با محدودیت های جدی رو به رو بودند و صاحب کالایی که درخواست تغییرات داشت مجبور به پرداخت جریمه بود بهانه کردن تخلف زا بودن تغییر این موضوع مضحک ترین بهانه برای باز کردن قفل تعرفه روی اظهارنامه تلقی می شود.

با فرض انجام این کار، برای کارشناسان و ارزیابان گمرک چه باید بکنند؟ تا وقتی این رویه ها قابل دور زدن باشد و زنجیره به هم پیوسته اطلاعات تشکیل نشود باز عده ای با تبانی این کار را خواهند کرد و فرقی نمی کند که این کار توسط ارزیاب گمرک و یا مسئول شرکت حمل و نقل انجام شود.

 آیا وقت آن نرسیده به جای توجیه، به حل مشکلات و جلوگیری از تخلفات سازمان یافته پرداخته شود و تا بیش از پیش مشکلات ناشی از قاچاق کالا به اشتغال و اقتصاد کشور لطمه بیشتری نزده تصمیم جدی در این زمینه گرفته شود؟ وآیا وقت آن نرسیده تدبیر دولت به کمک مردم بیاید و از نفوذ سودجویان جلوگیری کند؟