به گزارش دنیای اقتصاد، درواقع توسعه انسانی به عنوان ابزاری برای توسعه اقتصادی منظور میشد؛ اما بعدها محبوب الحق، اقتصاددان فقید پاکستانی عنوان کرد که مردم ثروت واقعی کشورها هستند و هدف از توسعه خلق محیطی است که مردم بتوانند توانمندیهایشان را به منظور هدایت یک زندگی خلاق و مولد در جهت دستیابی به نیازمندیها و علایق به کار گیرند.

به اعتقاد وی، موضوع توسعه گسترش دامنه انتخاب‌های مردم است برای رسیدن به زندگی که سزاوارش هستند و در این زمینه، رشد اقتصادی تنها یکی از ابزارهای انتخاب مردم است.

بنیان‌های گسترش دامنه انتخاب‌های مردم مبتنی بر توانمند‌سازی مردم است که مهم‌ترین جنبه‌های آن، دستیابی به یک زندگی سالم و طولانی، دانش و داشتن منابع مورد نیاز برای فراهم شدن استانداردهای مناسب یک زندگی مناسب اجتماعی است. بدون در اختیار داشتن این موارد، انتخاب‌های زندگی محدود می‌شوند و بسیاری از فرصت‌ها خارج از دسترس افراد خواهند بود.

در واقع، محبوب الحق هدف از توسعه را خلق محیطی می‌داند که مردم در آن از یک زندگی سالم و طولانی لذت ببرند. همان گونه که ارسطو بیان می‌کند: در واقع ثروت کالایی نیست که ما به دنبال آن هستیم، بلکه ثروت به خاطر موضوعات دیگری اهمیت می‌یابد.

آمارتیا سن(۱۹۹۸) توسعه انسانی را به عنوان رویکرد اساسی مباحثتوسعه، بر پایه غنی‌سازی انسان می‌داند؛ نه غنی‌سازی اقتصادی که انسان در آن زندگی می‌کند؛ چرا‌که این فقط یک بعد قضیه است. ساکیکو فوکودا تعریف دیگری از توسعه انسانی ارائه کرد.

وی عنوان کرد توسعه انسانی فرآیند گسترش انتخاب‌های مردم است که مبتنی بر سه محور اساسی شامل دستیابی به یک زندگی سالم و طولانی، دستیابی به دانش و نیز دسترسی به منابع مورد نیاز برای افزایش استانداردهای زندگی است. اگر مردم نتوانند به این موارد دست پیدا کنند بسیاری از فرصت‌ها برای آنها دور از دسترس خواهد بود.

پس می‌توان گفت موضوع توسعه انسانی، خلق فرصت‌ها برای مردم است تا امکان لذت بردن از زندگی برای آنها فراهم شود. امروزه، دیگر کشورها فقط بر اساس رشد اقتصادیشان ارزیابی و رتبه‌بندی نمی‌شوند، بلکه توسعه انسانی تصور جامع‌تری از وضعیت توسعه کشورها ارائه می‌کند. توسعه انسانی کشورها، با شاخص توسعه انسانی(HDI) اندازه‌گیری می‌شود که در واقع ترکیبی از سه بعد مهم توسعه یعنی سلامت، دانش و درآمد است. نظریه پردازان این شاخص محبوب الحق و آمارتیا سن می‌باشند.

این شاخص تاکید می‌کند که معیار ارزیابی توسعه یک کشور، مردم و میزان توانمندی آنها است. با توجه به اهمیت شاخص توسعه انسانی، سازمان ملل هر سال اقدام به رتبه‌بندی کشورها بر اساس شاخص توسعه انسانی آنها می‌نماید.

در این خصوص، چهار گروه مشتمل بر: کشورهای با توسعه انسانی خیلی بالا، کشورهای دارای توسعه انسانی بالا، متوسط و پایین تعیین شده است.

در سال ۲۰۱۱ ج. ا. ایران با شاخص ۷۰۷/۰ در گروه دوم قرار گرفته و در بین ۱۸۷ کشور از رتبه هشتاد و هشتم برخوردار است. هر چند که نسبت به بسیاری از کشورهای منطقه نظیر ترکیه، عمان، آذربایجان و تاجیکستان دارای جایگاه برتری است، ولی برخی دیگر از کشورها مانند: عربستان، قطر، کویت و بحرین شاخص بالاتری دارند. از نظر منطقه‌ای منطقه اروپا و آسیای مرکزی با متوسط(۷۵۱/۰) با بهترین وضعیت و صحرای آفریقا(۴۶۳/۰) با بدترین وضعیت مواجهند.

شاخص توسعه انسانی ج. ا. ایران از متوسط جهانی(۶۸۲/۰)، متوسط کشورهای عربی(۴۶۱/۰) و آسیای شرقی(۶۷۱/۰) بالاتر است. همان گونه که گفته شد شاخص توسعه انسانی بر اساس ترکیبی از شاخص‌های امید به زندگی در بدو تولد، متوسط سال‌های تحصیل، سال‌های مورد انتظار تحصیل و درآمد سرانه‌اندازه‌گیری می‌شود.

بالاترین امید به زندگی در سال ۲۰۱۱ مربوط به کشور ژاپن با ۴/۸۳ سال و کمترین در کشور سیرالئون با ۸/۴۷ سال و میانگین جهان ۸۰ سال می‌باشد. در این خصوص، ج. ا. ایران با ۷۳ سال در جایگاه نود و چهارم قرار گرفته است.

متوسط سال‌های تحصیل در جهان ۴/۷ سال، در اروپا و آسیای مرکزی ۷/۹، در آفریقا ۵/۴ سال می‌باشد. بهترین وضعیت در خصوص این شاخص، به کشور نروژ با ۶/۱۲ و بدترین آن به موزامبیک با ۲/۱ سال اختصاص دارد. مقدار این شاخص برای کشور ایران ۳/۷ می‌باشد که قدری از متوسط جهانی بالاتر است.

متوسط سال‌های مورد انتظار تحصیل در کشور ۷/۱۲ سال می‌باشد که در واقع متناسب با دیپلم است. بدترین وضعیت مربوط به کشورهای آفریقایی است؛ به طوری که در سودان مقدار این شاخص ۴/۴ سال می‌باشد. در بین کشورهای منطقه، پاکستان نیز با متوسط ۹/۶ سال از وضعیت نامطلوبی برخوردار است. نیوزیلند، استرالیا، ایرلند و ایسلند با متوسط ۱۸ سال بهترین وضعیت را در سطح جهان دارند که تفاوت چشمگیری با متوسط جهانی(۳/۱۱) دارند.

بالاترین درآمد سرانه جهان(بر اساس برابری قدرت خرید) در سال ۲۰۱۱ به کشور قطر به میزان ۱۰۷۷۲۱ دلار اختصاص دارد که بیش از ۱۰ برابر متوسط جهانی است. هر چند که اغلب کشورهای عربی مانند امارات، کویت، عربستان و بحرین از درآمدهای سرانه‌ بالایی برخوردارند؛ ولی به لحاظ منطقه‌ای، کشورهای اروپایی و آسیای مرکزی با متوسط ۱۲۰۰۴ دلار از جایگاه برتری در مقایسه با کشورهای عربی با متوسط ۸۵۵۴ دلار برخوردارند.

ج. ا. ایران از این نظر با متوسط ۱۰۱۶۴ دلار در جایگاه هفتاد و ششم در بین ۱۸۷ کشور قرار میگیرد.