جنگ قدرت میان ۱۴ شاهزاده آل سعود

به گزارش افکارنیوز به نقل از فارس، شاهزاده نایف بن عبدالعزیز ولیعهد ۷۸ ساله و مرد قدرتمند خاندان آل سعود که تنها ۷ ماه مسئولیت ولیعهدی را برعهده داشت، در بیمارستانی در ژنو درگذشت تا بار دیگر عربستان درگیر مسأله جانشینی و جنگ قدرت میان شاهزادگان شود. هرچند که مکانیسم شورای بیعت و منشور عبدالعزیز بنیانگذار آل سعود، مسأله جانشینی را تعریف و عملیاتی نموده و می نماید، اما رقابت های آشکار و پنهان میان فرزندان و نوادگان عبدالعزیز امری نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت و این مسأله می تواند در کنار ساختار خاص قدرت در این کشور و چالش مشروعیت، آبستن حوادث جدید در این کشور باشد.

بر مبنای تحلیل هایی که وجود داشت، شاهزاده سلمان بن عبدالعزیز، وزیر دفاع فعلی و استاندار سابق ریاض با حفظ سمت در وزارت دفاع بعنوان ولیعهد جدید برگزیده شد. وی به لحاظ سنی و داشتن وزن بالای حکومتی، دارای جایگاه خاصی بوده و از خانواده قدرتمند سدیری هاست. در واقع این سومین فرد از این خانواده است که ولیعهدی ملک عبدالله پادشاه عربستان را بر عهده خواهد داشت و با توجه به سلامت و قدرت شاهزاده سلمان و همچنین بیماری ملک عبدالله که منجر به مرگ وی خواهد شد، به احتمال فراوان سلمان بن عبدالعزیز ششمین پادشاه تاریخ عربستان خواهد شد.

مواضع احتمالی ولیعهد جدید

شاهزاده سلمان که پس از مرگ سلطان ولیعهد سابق به پست وزارت دفاع دست یافت، چهره بارز ماه های اخیر عربستان بوده است. سلمان مواضعی بر خلاف مواضع برادرش نایف دارد. ولیعهد متوفی به حمایت از روحانیون وهابی متعصب و خودداری از اجرای اصلاحات سیاسی و اجتماعی معروف بود. هر چند که شاهزاده سلمان از چهره های لیبرال محسوب می شود، اما این به منزله گرایش وی به سیاست های لیبرالی نیست و نمی توان امید داشت که وضعیت کنونی عربستان با وجود مقاومت های ساختاری که خاص جامعه عربستان است، تغییرات جدید را پذیرا باشد. هر چند که با توجه به شرایط دگرگون داخلی و منطقه ای نمی توان این مسأله را از نظر دور داشت که گرایش وی همچون رویه ملک عبدالله به اصلاحات خواهد بود.

وزیر دفاع عربستان همچنین مالک موسسه ناشر روزنامه الشرق الاوسط در لندن است. خانواده وی به لحاظ بیماری سابقه خوبی ندارد و در واقع شاهزاده سلمان دچار بیماری معده است و عارضه ای در دست چپ اوست که باعثشده تا نتواند از دست خود استفاده کند. در مورد این عارضه شاهزاده سلمان دو تحلیل وجود دارد: یکی این عارضه را مادرزادی می داند و دیگری آن را مربوط به زمان حاکمیت وی بر ریاض می دانندکه در یک حادثه دچار این عارضه شده است. فارغ از این بحثها آنچه که واقعیت دارد این است که سلمان بن عبدالعزیز از چهره های متنفذ دربار سعودی است و نسبت به دیگر برادران و شاهزادگان از سلامت کافی برخوردار می باشد.

ناکارآمدی فرمول جانشینی در عربستان

شیوه حکومت در عربستان بسیار متمرکز است. حکومت، پادشاهی مطلقه است، خاندان سلطنتی دارای سلطه کامل سیاسی¬اند و هیچ حزب سیاسی، پارلمان، و انتخابات در این کشور وجود ندارد. منشور عبدالعزیز به عنوان سنت سلطنتی مبنی بر تداوم سلطنت بین برادران لازم الاجراست و پادشاه از بین مُسن‌ ترین آنها انتخاب می ‌شود. برخلاف دیگر نظام‌ های سلطنتی که قدرت از پدر به پسر می ‌رسد؛ در این کشور قدرت به برادران شاه انتقال می‌ یابد. از این رو بین شاهزادگان و پادشاهان اختلاف سنی زیادی وجود ندارد. از سوی دیگر بافت قدرت در این کشور پیچیده است و این پیچیدگی همواره هوس رسیدن شاهزادگان سعودی به قدرت را تشدید کرده است.

پس از ملک فهد که پسر بزرگ خانواده سدیری‌ها بود، امیر عبدالله بن عبدالعزیز برادر ناتنی وی به پادشاهی رسید و این موضوع مخالفت‌هایی را با پادشاهی ملک عبدالله در میان اعضای خانواده سلطنتی سعودی بوجود آورد. به همین دلیل ملک عبدالله در سال ۲۰۰۶ شورای بیعت را با حضور بیش از نیمی از برادران ناتنی و فرزندان ارشد دیگر برادرانش تاسیس کرد. بنابراین چنین فرمول ناکارامدی باعثشده تا جنگ قدرت میان شاهزادگان سعودی به صورت آشکار و پنهان به وجود آید و بحران جانشینی به عنوان مسئله ای پیچیده و بحران زا، دورنمای سیاست و قدرت در عربستان را با چالش مواجه کند.

مکانیسم شورای بیعت

این شورا که مکانیزمی برای انتصاب ولی‌عهد و پادشاه در صورت عدم شایستگی بود، بطور غیررسمی تلاشی از سوی ملک عبدالله برای مقابله با سدیری‌های مدعی تصاحب تاج و تخت برشمرده شد. در راس این شورا مشعل بن عبد العزیز برادر ناتنی ملک عبدالله قرار دارد. این شورا ۳۵ امیر از فرزندان و نوادگان عبدالعزیز را در بر می‌گیرد و ماموریت آن تضمین انتقال مسالمت‌آمیز قدرت از پادشاه به ولی‌عهد است. در صورتی که یکی از اعضا به دلیل کهولت سن یا بیماری نتواند در هیئت حضور پیدا کند، یکی از فرزندان وی جانشین آن فرد می‌شود، علاوه بر این، یک نفر از فرزندان پادشاه و یک نفر از فرزندان ولی‌عهد نیز به اعضای فوق افزوده می‌شوند. در گذشته ولیعهد براساس معیار سن انتخاب می‌شد، اما هم اکنون یکی از مهمترین شاخصه‌های ولی‌عهد توانایی رسیدگی به کارهای اداری و سیاسی مملکت و آگاهی از اوضاع داخلی و خارجی است. هر چند که این شورا بر اساس مقتضیات موجود منطقی عمل می نماید، اما با توجه به تغییر نسلی در دهه آینده عربستان، با چالش های جدی مواجه خواهد شد.

گزینه های اصلی ولیعهدی و پادشاهی آینده عربستان

به دلیل در حاشیه بودن و بالا بودن سن برادران ملک عبدالله، افراد زیر به دلیل قرار گرفتن در پست های حساس و سابقه خانوادگی و جایگاه آنان در ساختار قدرت می توانند نقش ولیعهدی و پادشاهی عربستان را در سالهای آتی بازی کنند. اسامی زیر به خوبی گویای این مسأله می باشد که نوادگان عبدالعزیز عملاً در سالهای آینده منشور عبدالعزیز و مکانیسم شورای بیعت را نقض خواهند نمود و ساختار جدیدی از قدرت در دل شورای بیعت شکل خواهد گرفت که بیانگر تغییرات جدید در چرخه قدرت و ورود نوادگان عبدالعزیز به قدرت خواهد بود. اگر فرض بیماری را که امروزه به یک عامل اساسی در ساختار قدرت در عربستان تبدیل شده به کناری نهیم، قدرت در سالهای آینده بین مقامات زیر تقسیم خواهد شد:

سلمان بن عبدالعزیز ۷۷ ساله، ولیعهد کنونی، وزیر دفاع و معاون شورای وزیران

مقرن بن عبدالعزیز ۶۶ ساله، رئیس سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی

احمد بن عبدالعزیز ۷۰ ساله، معاون وطیر خارجه که وزارت کشور را در اختیار گرفت.

سطام بن عبدالعزیز ۷۰ ساله، امیر ریاض

سعود الفیصل، ۷۱ ساله وزیر امور خارجه

ترکی الفیصل ۶۶ ساله رئیس اطلاعات سابق و سفیر عربستان در انگلیس و آمریکا

بندر بن سلطان ۶۲ ساله، دبیر شورای امنیت ملی

خالد بن سلطان ۶۲ ساله، معاون وزیر دفاع

متعب بن عبدالله ۵۸ ساله، رئیس گارد ملی

محمد بن نایف ۵۲ ساله، معاون وزیر کشور

مشعل بن عبدالله ۳۰ ساله، امیر منطقه نجران

عبدالعزیز بن عبدالله ۴۸ ساله، معاون وزیر خارجه

محمد بن فهد ۶۱ ساله، امیر منطقه شرقی

خالد الفیصل ۷۱ ساله، امیر مکه

با این تفاسیر رقابت بر سر تعیین ولیعهدی و پادشاهی عربستان از بین این گزینه ها محتمل خواهد بود. شاهزاده سلمان بن عبدالعزیز در صورت مرگ ملک عبدالله، ششمین پادشاه عربستان خواهد بود. البته حتی اگر شاهزاده سلمان بتواند پادشاه عربستان شود، نخواهد توانست برای مدتی طولانی این تاج و تخت را حفظ کند. تصاویر و عکسهایی که از این شاهزاده سعودی منتشر شده نشان می دهد که وی نمی تواند از دست چپ خود استفاده کند. خانواده این شاهزاده نیز در زمینه ابتلا به بیماری های مختلف کارنامه خوبی ندارند.

پس از سلمان، نزدیک ترین گزینه، شاهزاده مقرن رئیس فعلی دستگاه اطلاعات است که البته با توجه به هویت مادرش که یمنی است، احتمال مخالفت با پادشاهی او زیاد است. هر چند که گزینه هایی چون بندر و خالد بن سلطان فرزندان ولیعهد متوفی سابق ادعای ولیعهدی و حتی پادشاهی دارند و هم سایر برادران که سال‌هاست مترصد این وضعیت هستند، از این پس فعال‌تر شده و احساس می‌کنند که شاید برای این مقام و منصب شایسته هستند. هر چند گزینه هایی چون طلال بن عبدالعزیز برادر ناتنی پادشاه شخصیت معروفی است، اما استعفای وی از هیئت بیعت و چهره ناراضی او از وضعیت موجود باعثگردیده تا عملاً در حاشیه قدرت قرار گیرد. همچنین مشعل بن عبدالعزیز چهره متنفذ آل سعود هم به دلیل کهولت سن نمی تواند صاحب پست ولیعهدی یا پادشاهی باشد.

سناریوهای محتمل آینده

با تحلیل بحران جانشینی در عربستان باید به این نکته کلیدی توجه داشت که ساختار قدرت در عربستان از آغاز تأسیس، فاقد یک نظام سیاسی کارآمد بوده و برای دهه های متوالی نتوانسته است فرمولی اقناع کننده برای جانشینی در قدرت سیاسی ارائه نماید که اگر نه مردم، لااقل شاهزادگان را بدان قانع نموده و هزینه های جنگ قدرت را کمتر نماید. در واقع این روند موجب ناکارآمدی وسیع در سیستم سیاسی این کشور شده است و دورنمای قدرت در این کشور را با چالش مواجه خواهد کرد. آنچه که برای تصمیم گیرندگان سعودی محتمل می نماید این است که هرم قدرت در خاندان آل سعود نیازمند یک مکانیسم جدید است، چرا که برادران شاه همگی افرادی سالخورده هستند و ضرورت ایجاد می کند که برادران پادشاه بیشتر برای به قدرت رساندن فرزندانشان تلاش نمایند. با توجه به سن بسیار بالای مسئولان ارشد سعودی و بویژه شاه و ولیعهدش، و نبود چارچوبی برای تعیین شاه و مقامات رده اول در این کشور، به نظر می آید که رهبری و ولیعهدی عربستان سعودی در دهه آینده به این سمت حرکت خواهد کرد:

۱ - قدرت بین شاهزادگانی چون سلمان، مقرن، خالد، متعب، بندر و چند شاهزاده دیگر رد و بدل خواهد شد.

۲ - بیماری اکثریت فرزندان عبدالعزیز باعثخواهد شد که در دهه آینده، عربستان صحنه رقابتهای سخت و جدی بین فرزندان عبدالله، نایف و سلطان برای رسیدن به پادشاهی باشد.

۳ - این تغییر نسلی تحولی در سیستم جانشینی این کشور به وجود خواهد آورد که قدرت به نسل سوم یعنی نوادگان عبدالعزیز خواهد رسید و سنت انتقال قدرت به برادران پادشاه عملاً از میان خواهد رفت.

۴- نسل جدیدی از شاهزادگان به قدرت خواهند رسید که خواسته های دموکراتیک تری دارند.