عربستان با برگزاری «مذاکرات صلح اوکراین» به دنبال چیست؟

اعلام آمادگی عربستان سعودی برای میزبانی از نشست مذاکرات صلح اوکراین ، یکی دیگر از نشانه‌های عزم و هدف گذاری نظام پادشاهی آل سعود برای کنشگری در نظام بین الملل است.

قرار است مقامات سی کشور جهان به دعوت محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی به جده سفر کنند و مهمان نشست مذاکرات صلح اوکراین باشند. هنوز لیست رسمی مهمانان اعلام نشده اما پیش‌بینی می‌شود که مقاماتی از مکزیک، شیلی، زامبیا، مصر، آفریقای جنوبی، انگلیس، لهستان و اتحادیه اروپا نیز مهمان بن سلمان شوند و احتمالاً جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا هم در این جمع حاضر خواهد شد.

یکی از موانع مهم برای پایان دادن به مناقشه و جنگ بین روسیه و اوکراین، این است که کی‌یف خواهان بازگشت نیروهای روسیه به پشت مرزهای ۱۹۹۱ است و اعلام کرده که بدون اجرای این شرط، مذاکره نمی‌کند. اما مسکو با چنین پیش شرطی مخالف است و خواستار آن است که پس از این جنگ نسبتاً طولانی، اوکراین حاضر شود که برخی تغییرات مرزی و سرزمینی را بپذیرد.

اعلام پیش شرط‌های دولت اوکراین برای صلح با روسیه، کار را برای هدایت و مدیریت مذاکره دشوار کرده اما گویی عربستان سعودی، چندان به فکر نتیجه نیست و می‌خواهد هر جوری شده میزبان این نشست شود. در نتیجه، تحلیل و ارزیابی اهداف و انگیزه‌های ریاض برای ورود به این مسیر جالب توجه است. در این مطلب تلاش می‌کنیم در آغاز به طور مختصر و اجمالی به اهمیت موضوع میانجی گری در روابط بین الملل اشاره کنیم و سپس، ابعاد و زوایای مختلف هدف دیپلماتیک پادشاهی سعودی را بررسی کنیم.

عربستان با برگزاری «مذاکرات صلح اوکراین» به دنبال چیست؟

میانجی‌های دیگر نتوانستند، آیا عربستان می‌تواند؟

یکی از مهمترین راهکارها و ابزارهای دیپلماتیک برای پایان دادن به اختلاف و تخاصم در روابط بین الملل «میانجیگری» (mediation) است.

کشورها، سازمان‌ها و افراد سرشناسی که برای حل مناقشات و اختلافات بین المللی از راه میانجی گری و مذاکره وارد میدان می‌شوند، پیش از هر چیز به دنبال آن هستند که امنیت و ثبات مورد تهدید قرار نگیرد و علاوه بر بقا و منافع طرفین ستیز و تخاصم، ثبات و امنیت دنیای پیرامونی آنان نیز حفظ شود، خون ریخته نشود، آرامش مستولی گردد و مرزها و بازارها در امن و امان باشند.

در مورد اهداف و انگیزه‌های شخص حقیقی یا حقوقی میانجی، می‌توان دلایل فراوانی ذکر کرد اما در هر حال، آنچه که اهمیت دارد، این است که ایفای نقش میانجی گری، نوعی اعتبار و احترام بین المللی به دنبال می‌آورد و می‌تواند یاری دهنده یک دولت، برای برجسته کردن «نقش» و «جایگاه» خود باشد. اهمیت این موضوع، در مناقشات بزرگی که یک منطقه گسترده را تحت تأثیر قرار می‌دهند، بسیار بیشتر است. به ویژه در مورد جنگ روسیه و اوکراین و توجه به اثرات چند هزار میلیارد دلاری آن بر بازارهای جهانی انرژی و غلات. در نتیجه کشوری که بتواند خود را به عنوان یک میانجی داوطلب به نظام بین الملل معرفی کند و دنبال حل چنین مناقشه‌ای باشد، توجه همگان را به سوی نقش خود جلب می‌کند و می‌تواند در دیگر میادین دیپلماسی نیز، با چنین کارنامه‌ای، امتیاز کسب کند. کما اینکه ترکیه، توانست با راضی کردن مقامات روسیه و اوکراین برای انتقال غلات از دریای سیاه به بازارهای جهانی، علاوه بر مسئولین روسی و اوکراینی، پای دبیرکل سازمان ملل را به استانبول بکشاند و به جهانیان بگوید که با این اقدام، در حفظ امنیت غذایی جهان، نقش مهمی ایفا کرده است. اگر چه پوتین در دور بعدی حاضر به تمدید این توافقنامه نشد اما در هر حال، دولت اردوغان، بارها در میادین دیپلماتیک و در مذاکره با مقاماتی از ناتو، آمریکا و اتحادیه اروپا، به آنها یادآوری کرده که قبلاً در این میدان پیروز شده و اگر شرایط فراهم شود، باز هم می‌تواند ایفای نقش کند.

عربستان سعودی در حالی مقدمات نشست جده را مدیریت می‌کند که کمتر از چهل روز پیش در کپنهاگ پایتخت دانمارک، نشست دیگری به منظور خاتمه دادن به اختلافات روسیه – اوکراین برگزار شده و دیپلمات‌های چندین کشور از جمله برزیل، هند، آفریقای جنوبی و ترکیه در آن حضور داشتند اما نماینده‌ای از روسیه بدانجا نرفت.

ولیعهد عربستان سعودی که بارها با انحا و ابزارهای مختلف به دنبال جلب توجه نظام بین الملل بوده، این بار به دنبال ایفای نقش میانجیگری است و به این منظور، سراغ پرونده‌ای رفته که قبلاً، بازیگرانی همچون چین، ایران، ترکیه، قطر، اتحادیه اروپا و چندین کنشگر دیگر، یا به طور مستقیم به عنوان میانجی اقدام کرده یا اعلام آمادگی کرده اند. حالا سوال اینجاست: آیا دلیل روشن و قانع کننده‌ای وجود دارد که عربستان سعودی را به حصول نتیجه در مورد پایان دادن به جنگ مسکو – کی‌یف، امیدوار کند؟ سوالی که شاید از این مهم‌تر باشد، این است که آیا اساساً عربستان برای رساندن پوتین و زلنسکی به نقطه توافق و صلح، نقشه راه و مجموعه پیشنهادهای بدیع و قابل قبولی دارد؟ در پاسخ به سوال اول باید گفت دلیل روشن و امیدبخشی برای نتیجه گیری مثبت میانجی گری عربستان وجود ندارد و اساساً اختلافات موجود، بسیار عمیق‌تر از آن هستند که بتوان در میان مدت به نتیجه رسید. اما به هر حال، نفس میزبانی از مذاکرات برای عربستان مهم است و کنشگران دیگر نیز می‌توانند دست کم به این وضعیت امیدوار باشند که با وجود تداوم درگیری‌ها، تلاش برای صلح نیز متوقف نشده و هر جا که حرکات نظامی به بن بست برسد، می‌توان به سرعت به پشت میز مذاکره بازگشت.

به آسانی مبادله اسرا نیست...

عربستان سعودی، قبلاً در مبادله اسرای روسی – اوکراینی، نقش اثرگذاری داشته و به موازات آنکه از زلنسکی میزبانی کرده، در همراهی با کشورهای حاشیه خلیج فارس، به تحریم غرب علیه روسیه نپیوسته است. دکتر دیانا گالیوا از تحلیل گران بنیاد بین المللی مطالعات خلیج فارس، بر این باور است که «بن سلمان، حالا هم به عنوان ولیعهد و هم در مقام نخست وزیر، تلاش می‌کند تا میانجی گری را نیز به ابزاری برای تقویت مشروعیت خود تبدیل کند».

پایگاه تحلیلی خبری تللر ریپورت به این اشاره کرده که «تلاش بن سلمان برای مبادله اسرا، اقدام ارزشمند و موفقی بود اما مدیریت مذاکرات صلح، به آسانی مبادله اسرا نیست. ولی در هر حال، کنشگری و نقش آفرینی بازیگران تغییر یافته و عربستان هم می‌خواهد نقش میانجی ایفا کند».

دکتر صادق الفقیه دیپلمات سودانی و دبیرکل سابق مجمع اندیشه عرب، معتقد است که تلاش بن سلمان برای میانجی گری بین روسیه و اوکراین، نشانه‌ای از توجه جدی ریاض به اهمیت «قدرت نرم» است.

همچنین دکتر عبدالعزیز بن صقر رئیس مرکز تحقیقات خلیج فارس، معتقد است که میزبانی عربستان سعودی در راستای فعالیت‌های دیپلماتیک اخیر این کشور برای ایفای نقش در عرصه بین المللی است. بن صقر در مصاحبه خود با الشرق الاوسط اشاره کرد که «پادشاهی سعودی سعی دارد شرایطی را برای حل و فصل اختلافات ایجاد کند که نزد همه طرف‌ها احترام و قدردانی به وجود آورد». الشرق الاوسط، همچنین به نقل از وال استریت ژورنال و اندیشکده های آمریکایی، از این موضوع خبر داده که آمریکایی‌ها امیدوارند، ریاض پای چین را هم به میان آورد و کاری کند که پکن نیز برای خاتمه دادن به مناقشه روسیه – اوکراین، ایفای نقش کند.

یک هم‌زمانی معنی‌دار

همراهی و همفکری جالب توجه عربستان سعودی و روسیه در مورد بهای نفت، یکی از موضوعاتی بود که موجب خشم واشنگتن شد و در شرایط عادی، چنین موضوعی می‌توانست بر روابط ریاض – واشنگتن، تأثیر منفی بگذارد. اما حالا پای پروژه‌های منطقه‌ای دیگر نیز در میان است و سعودی‌ها به دنبال آن هستند که از نقش خود در بازار نفت و بازار سرمایه غرب، استفاده کنند. مخصوصاً وقتی که پای منافع صهیونیست‌ها به میان می‌آید.

عربستان سعودی در شرایطی برای خاتمه دادن به مناقشه روسیه – اوکراین اعلام آمادگی کرده و میزبان مذاکرات می‌شود که به تازگی، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا با یک پیام مهم به جده رفته بود. سالیوان به نمایندگی از جو بایدن، مقامات سعودی را تشویق کرده که روابط خود با رژیم صهیونیستی اسرائیل را عادی کنند. آن هم درست در زمانی که رژیم صهیونیستی با جنایات و اقدامات نتانیاهو، حتی صدای انتقاد دموکرات‌ها و جمهوری خواهان آمریکایی را درآورده است.

عربستان سعودی، دست کم به صورت آشکار، تصمیمات و مواضع خود در مورد پیشنهاد بایدن را علنی نکرده اما در هر حال، گفتگوها در جریان است و کار به جایی رسیده که نتانیاهو، حتی رؤیای اتصال ریلی سرزمین‌های اشغالی به عربستان را با رسانه‌ها در میان گذاشته است. بنابراین در چنین شرایطی، عجیب نیست که آمریکا اجازه دهد پادشاهی سعودی، نقش‌های منطقه‌ای و بین المللی تازه ای را برای خود تعریف کند. در سوی دیگر ماجرا، اتحادیه اروپا نیز با نگرش عملگرایانه خود در مورد بازارهای نفتی، به میانجی گری عربستان، نگاه مثبتی دارد.

بن سلمان و سیاست موازنه

محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی، پس از فرونشستن موج واکنش‌های جهانی به قتل جمال خاشقچی، یک بار دیگر برای تحقق اهداف چشم انداز ۲۰۳۰ به صحنه منطقه‌ای و جهانی بازگشته و علاوه بر آنکه به اختلافات خود با جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی سوریه پایان داده، نوعی از سیاست موازنه پویا و فعال را در پیش گرفته است. او در این مسیر، تلاش می‌کند با قدرت‌های جهانی همچون آمریکا، روسیه، چین، اتحادیه اروپا و قدرت‌های منطقه همچون ایران و ترکیه، روابط حسنه داشته باشد و در مسیر اهداف خود پیش برود.

با آنکه بین بازیگرانی همچون آمریکا، چین و روسیه، تنازع منافع و اختلافات جدی و بنیادین وجود دارد، اما ولیعهد عربستان، می‌خواهد همچون بندبازی ماهر تعادل را نگه دارد و با همه آنان همکاری کند و چنین به نظر می‌رسد که دست کم در مورد تنظیم روابط با چین، تاکنون کارنامه قابل دفاعی داشته است. حال باید دید بن سلمان در راه حفظ همزمان سیاست موازنه و تنش زدایی، چه اندازه ثابت قدم خواهد بود.