به گزارش افکارنیوزبه نقل از الف، دیویدسون که نویسنده کتاب «پس از پادشاهان خلیج فارس» است، در بخشی از این مقاله نوشت: در نخستین نگاه، گویا اوضاع در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس آرام و با ثبات است؛ دست‌کم در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه؛ اما واقعیت این است که پایه‌های سیاسی و اقتصادی که حامی اصلی این رژیم‌های استبدادی و دیکتاتوری هستند، اکنون زیر فشارند و روز به روز بر این فشار افزوده می‌شود. فشار اصلی از سوی شهروندانشان وارد می‌شود؛ فشارهایی که هر روز بیشتر می‌شود و برای طبقه حاکم و نخبه در این کشور‌ها غیر قابل تصور بوده است.

وی افزود: شش کشور این منطقه یعنی عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت، بحرین، قطر و عمان در دو سال گذشته با برخی از حرکت‌ها و جنبش‌های معترضانه مقابله کردند. البته این جنبش‌ها شامل همه قشرهای مردم این کشور‌ها نبود، بلکه گروه‌های خاصی را در بر می‌گرفت؛ شاید به دلیل همین امر هم بوده که تا به امروز به پیروزی نرسیده و رژیم‌های عربی خلیج فارس توانسته‌اند جلوی آنها بایستند و بر همین اساس توسط این رژیم‌ها به حاشیه رانده شده‌اند.

«کریستوفر دیویدسون» همچنین نوشت: البته این رژیم‌ها همواره با هدف کاهش تأثیر این اعتراضات، برچسب‌‌های شیطانی به آن می‌زدند و یا آنان را با القاب و نام‌های «مزدور»، «جاسوس»، «افراط گرا» و حتی «تروریست» معرفی می‌کردند. این حکام عرب در همین حال تلاش کرده‌اند به مردم کشورشان و مجامع جهانی، نشان دهند که بهترین گزینه برای حکومت در کشور‌هایشان هستند و آن‌ها(مردم و مجامع بین‌المللی) می‌توانند به این افراد تکیه کنند؛ به ویژه در اوقات بحرانی و پیش‌بینی نشدنی. سخن گفتن حکام درباه بهبود وضعیت زندگی، آموزشی و … نیز بیشتر از گذشته شده، زیرا آنان تلاش می‌کنند کشور‌هایشان را در وضعیتی آرام و طبیعی نشان دهند.

این استاد دانشگاه «دورهام» افزود: در واقع این حکام عرب اکنون حکومتی مانند پازل نامعلومی که به هم ریخته است، دارند. از یک سو تلاش می‌کنند حکومت خود را مانند گذشته حفظ کنند و از سوی دیگر می‌کوشند کشورشان را با قرن ۲۱ وفق دهند. اما در چند ماه اخیر، جنبش‌های اعتراضی با قدرت وارد میدان شده‌ و توانسته‌اند حکومت‌هایشان را به شدت زیر فشار بی‌سابقه‌ای گذارند. فقر، بالا بودن نسبت بیکاری و … بهانه‌های اعتراضی بسیاری از این جنبش‌های بوده است.

اما واقعیت نشان می‌دهد که این رژیم‌های عربی با کمک رسانه‌های خود توانسته‌اند به زندگی‌شان ادامه دهند؛ اما ظهور سایت‌های اجتماعی، شبکه‌های ماهواره‌ای جدید و غیره به مردم این کشور‌ها کمک کرده تا به آسانی اطلاعات را میان یکدیگر رد و بدل کنند و جرأت آنان روز به روز بیشتر شود تا از رژیم‌های خود انتقاد کنند.

«کریستوفر دیویدسون» در بخش دیگری از مقاله خود می‌نویسد: اکنون توفان به سراغ این رژیم‌های عربی آمده و آنان را به کشورهای تونس، مصر، یمن و غیره شبیه کرده است. اکنون اعراب خلیج فارس هم امید جدیدی یافته‌اند تا به اصلاحات سیاسی واقعی دست یابند. آنان حتی به ساقط کردن و تغییر رژیم‌های خود امید دارند تا رژیم‌های جدیدی روی کار بیایند و تغییراتی اساسی بدهند و گامی مثبت در راستای دستیابی مردم به دمکراسی بردارند. اما می‌بینیم که این رژیم‌ها در کشورها، اتهامات گوناگونی به مردم خود می‌زنند؛ مثلاً در بحرین، شیعیان معترض را مورد حمایت ایران و در کویت معترضین را مورد حمایت اخوان المسلمین مصر و در امارات متحده عربی هم معترضان را کودتاگر مورد حمایت انگلیس نامیده‌اند.

این استاد دانشکده بینالملل دانشگاه دورهام در بخش دیگری از مقاله خود مینویسد: سقوط رژیمهای پادشاهی خلیج فارس در راه است. پادشاهان خلیج فارس اکنون در بحران هستند و حتی پولهای به دست آمده از فروش نفت هم دیگر به کمک آنان نخواهد آمد.