افکار

- سایت خبری میدل ایست آنلاین در گزارشی تحلیلی، ابعاد سیاست قطر در حمایت از اخوان المسلمین در منطقه و عواقب و پیامدهای آن را مورد بررسی قرار داد.

میدل ایست آنلاین نوشت: جوانان مصری در مرکز قاهره و جلوی دوربین، از روی خشم و غضب پرچم کشوری را که معتقدند که در امور کشورشان و در امور خاورمیانه دخالت می کند، به آتش کشیدند.

دیدن تصاویر آتش زدن پرچم ها چیز تازه ای نیست؛ اما پرچمی که به آتش کشیده شد، نه پرچم آمریکاف بلکه پرچم قطر بود که برای گسترش نفوذ خود در پی انقلاب در کشورهای عربی، میلیاردها دلار ذهزینه می کند. در حالی که دولت ها و مسئولان غربی، نفوذ دولت شیخ " حمد بن خلیفه آل ثانی "، امیر قطر، در کشورهای منطقه را مساله ای مثبت ارزیابی می کنند، اما همسایگان قطر از این مساله رضایت ندارند، چون قطر بعد از وقوع حوادثسال های اخیر در کشورهای عربی، تلاش کرده تا در مصر، لیبی و سوریه، ایفای نقش کند.

روابط مستحکم قطر با رهبران جدید مصر که از گروه اخوان المسلمین هستند، نگرانی کشورهایی مانند امارات متحده عربی را به دنبال داشته است، زیرا فعالیت اخوان المسلمین همچنان در امارات ممنوع است و مسئولان اماراتی در ماه ژانویه اعلام کردند که توطئه کودتایی را که گروه اخوان المسلمین درآن دست داشته، ناکام گذاشته اند.

مسئولان ارشد اماراتی از مدت ها قبل براین باورند که قطر راهکار بلندمدتی برای استفاده از اخوان المسلمین برای ترسیم دوباره نقشه منطقه دارد.

یک دیپلمات غربی در منطقه خلیج فارس که خواست نامش فاش نشود، گفت: آنچه دراین جا می بینیم، قماری بزرگ درباره آینده خاورمیانه است.

دراین شرایط، حتی طرفداران قطر نیز از احتمال این که این کشور از حد و مرزهای خود تجاوز کند، نگران هستند و می دانند دوحه، برخی کشورها را بر دیگران ترجیح می دهد.

قطر از مدت های مدید صحنه تضادهای سردرگم کننده ای بوده است، این کشور از بسیاری لحاظ از جملۀ محافظه کارترین کشورهای حوزه خلیج فارس است، اما درعین حال اشتیاق و توجه زیادی را به تحولات در کشورهای عربی نشان داده است.

از مجموع یک میلیون و ۹۰۰ هزار نفری که در قطر زندگی می کنند، فقط حدود ۲۵۰ هزار نفر بومی این کشور هستند که اغلب آنان را وهابی ها تشکیل می دهند.

اما شیخ حمد و همسر دومش موزه، در سال های اخیر به عنوان مدعیان نوگرایی خود را جلوه داده اند و تلاش کردند تا با راه اندازی شبکه ماهواره ای الجزیره، جایگاه خود را ارتقا دهند؛ میزبانی بازی های آسیایی ۲۰۰۶ و درخواست میزبانی مسابقات جام جهانی فوتبال نیز از دیگران تلاش های قطر برای مطرح کردن خود بود.
قطر همواره تلاش کرده است که حتی الامکان سیاست دیپلماسی باز را در تعاملات خود به کار گیرد و در محور دیپلماتیک در منطقه موثر و فعال واقع شود.

به همین دلیل، روابط این کشور با گروه اخوان المسلمین، روابطی نرمی بوده است اما برخی ها معتقدند که قطر با قرار دادن اخوان المسلمین در عمق راهبردی خود در منطقه، ریسک بزرگ و خطرناکی کرده است.

قطر نقطه ای محوری گروه اخوان المسلمین بوده است که در سال ۱۹۲۸ در مصر تاسیس شد و در حال حاضر گروه های محلی زیادی به نمایندگی از آن در بسیاری از کشورهای جهان اسلام، فعالیت می کنند.

بسیاری از اعضای فعلی یا سابق گروه اخوان المسلمین از جمله شیخ یوسف القرضاوی بعد از فرار از کشورهای دیگر، در قطر اقامت گزیده اند.

مسئولان غربی که با قطری ها در لیبی و سوریه همکاری کرده اند، معتقدند که آن ها در همه موارد، گروه هایی را که با اخوان المسلمین در ارتباط هستند، بر گروه های دیگر ترجیح داده اند.

دیپلمات ها می گویند که به طور کلی این نگاه به شیخ حمد وجود دارد که با اخوان المسلمین، با ملایمت برخورد می کند و در سطح گسترده تر این اعتقاد حاکم است که تمیم بن حمد آل ثانی، ولی عهد قطر به این گروه بسیار نزدیک تر است.

مسئولان ارشد اماراتی از چند وقت پیش یعنی از حدود سال ۲۰۰۹ به همتایان آمریکایی خود اعلام کرده اند که حکام قطری در دوحه، از این گروه برای ضربه زدن به ثبات کشورهای همسایه استفاده می کنند.

مسئولان ارشد اخوان المسلمین وجود هرگونه توطئۀ منطقه ای را رد می کنند. اخوانی های خارج از مصر هم می گویند که ایدئولوژی آنان با اخوان المسلمین یکسان است، اما هیچ گونه روابط تشکیلاتی با این گروه ندارند.
مسئولان قطری هم که به ندرت درباره روابط با گروه اخوان المسلمین سخن می گویند، وجود ارتباط خاص با این گروه را رد کرده اند، همچنین شیخ حمد بن جاسم بن جابر آل ثانی نخست وزیر قطر نیز گزارش های مربوط به برنامه های منطقه ای گستردۀ قطر را نفی کرده است.

وی در سپتامبر ۲۰۱۲ در مصاحبه با روزنامه کویتی " الرأی " اعلام کرد که سیاست قطر عدم دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر است. اما تقریبا هیچ کسی چنین اظهاراتی را قبول ندارد، زیرا قطر با حمایت های مستقیم مالی و تسلیحاتی خود و انتشار نیروهای ویژه در لیبی، نقشی اساسی در قدرت دادن به مخالفان دراین کشور ایفا کرد. همچنین به دنبال مواجه شدن دولت محمد مرسی رئیس جمهوری مصر با مشکلات فزاینده اقتصادی، قطر موضع خود را به عنوان یک حامی مالی مهم تقویت کرد.

افزون بر این، قطر در سوریه نیز یکی از اصلی ترین وارده کننده های سلاح برای مخالفان است.

اما حکام دوحه کم کم نتایج رفتارها و مواضع خود را می بیند؛ به عنوان مثال در لیبی، قطر با گسترش تعصب و خشونت منسوب به اسلام گرایان روبرو است که تا حد زیادی ثبات این کشور را برهم زده است.

حتی شبکه الجزیره هم که نقش مهمی را در انتشار اخبار مربوط به ناآرامی ها در سال ۲۰۱۱ ایفا کرد، با شکایت هایی درباره جانبداری فزاینده از اخوان المسلمین روبرو است.

به ندرت پیش می آید که مسئولان قطری به خواسته های رسانه ها مبنی بر "پاسخگویی" و ارائه اطلاعات توجه کنند. نه سخنگوی وزارت خارجه و نه دولت دراین زمینه پاسخگو نیستند. تنها وسیله ای که شمار کمی از رسانه های خارجی فعال در دوحه برای اطلاع از موضع رسمی مقامات خبری از آن استفاده می کنند، خطاب قرار دادن آنها در مراسم های رسمی است که مقامات قطری هر از گاهی در این قبیل مراسم ها پاسخی درست به رسانه ها می دهند.