دشمنی پنهانی قطر با سوریه

به گزارش افکارنیوز، به تازگی کتابی توسط دو نویسنده فرانسوی به نام‌های «جرج مالبرونو» و «کریستین شینو» به رشته تحریر درآمده که به گفته خود آنها رهاورد تحقیق بسیار طولانی و چندین ساله آنها در شبکه الجزیره است.

این دو نویسنده فرانسوی در کتاب خویش از تلاش‌های قطر برای خرید وتو روسیه در سازمان ملل متحد و زوایای پنهان سرمایه‌گذاری‌های این کشور و نحوه تبدیل این کشور به یکی از حامیان معارضان در لیبی و سوریه پرده برمی‌دارند.

فوتبال، املاک، انرژی و … همه بخش‌هایی است که از دست سرمایه‌گذاری‌های شیوخ قطر در امان نمانده است.

در بخش سیاسی قطر به حمایت از جماعت اخوان المسلمین پرداخت و از سرنگونی رژیم «معمر قذافی» در لیبی حمایت کرد و هم اکنون از معارضان سوری حمایت می‌‌کنند. در حالی‌که نمی‌توان نقش آنها در انقلاب‌های تونس و مصر را نادیده گرفت. در واقع هیچ چیز نمی‌تواند از حرص و طمع قطر در امان باشد و به همین دلیل این دو نویسنده فرانسوی نام کتاب خود را «قطر، خزانه اسرار نامیده‌اند».

کتاب «قطر، خزانه اسرار نامیده‌اند» در واقع سفر به خفایا و زوایای پنهان این کشور نفت خیز است که با تکیه بر ثروتش تلاش می‌کند، نفوذ خود در عرصه جهانی را توسعه دهد و این سفر از آنجا آغاز شد که این دو نویسنده فرانسوی این سوال را مطرح کردند که چرا قطر تلاش می‌کند، نفوذ خود در اتحادیه عرب را همچون دیگر موسسات و نهادهای بین المللی افزایش دهد؟ و آیا این کشور کوچک تلاش می‌‌کند، کوچکی خود را از طریق نفوذ در مناطق و نهادهای دیگر و حمایت از اسلامگرایان در کشورهای دیگر جبران و امنیت و استقرار خود را تضمین کند؟ قطر چگونه توانست این امپراتوری را بنا کند؟

مهمتر از همه اینکه این دو نویسنده فرانسوی پای به داخل کاخ‌های امیر قطر و مذاکرات سری و محرمانه آن با کشورهای اسلامی و غربی و نقشی که رسانه‌ها و به ویژه شبکه قطری «الجزیره» ایفا می‌کنند، می‌گذارند.

در بخشی از این کتاب «کریستین شینو»، ‌ روزنامه‌نگار و خبرنگار فرانسوی ذکر می‌کند که قطری‌ها چگونه «مرکز کلیبر»، بزرگ‌ترین مرکز برگزاری کنفرانس‌ها در پایس را به قیمت ۴۰۰ میلیون یورو خریداری کردند، در حالی‌که ارزش و بهای آن فراتر از ۳۵۰ میلیون یورو نبود و این یکی از مهمترین استراتژی‌هایی است که قطر دنبال و تلاش می‌کند، موارد مورد نظر خود را با بهایی بین ۳۰ تا ۴۰ درصد بالاتر از قیمت واقعی آنها خریداری کند.

شینو در ادامه به نقش قطر در انقلاب لیبی و حمایت تسلیحاتی دوحه از انقلابیون لیبی و حتی ارسال نیروهای ویژه به این کشور می‌پردازد تا اینکه به سوریه می‌رسد که تاکید می‌کند، دیگر بر کسی پوشیده نیست که قطر اقدام به حمایت مالی و نظامی از گروه‌های معارض مسلح سوری می‌کند.

این روزنامه‌نگار فرانسوی می‌گوید: هنگامی‌که از قطری‌ها درباره حمایت‌های مالی و نظامی‌شان از معارضان مسلح سوری سوال می‌کنید، می‌گویند که می‌خواهند در تغییر و تحولات تاریخی نقش و حضور داشته باشند و به این جهت از جماعت اخوان المسلمین حمایت می‌کنند، ‌ چون هم اکنون قدرت در منطقه از مصر و تونس در دست آنهاست.

بخش قابل توجهی از این کتاب به نقش قطر در حوادثجاری در بحران دو ساله سوریه اختصاص یافته است و این دو نویسنده فرانسوی افشا می‌کنند که بحران در سوریه آنگونه قطر اعلام می‌کند، نیست بلکه در واقع دوحه تمام تمرکز خود را بر بزرگ‌نمایی این بحران متمرکز کرده است. براین اساس این دو نویسنده فرانسوی تاکید می‌کنند که نبردهای سوریه نبردهای شخصی و خصوص است، به این معنا که امیر قطر می‌داند، اگر «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه در این نبرد و بحران پیروز شود، قطر باید بهای سنگینی را برای این پیروزی پرداخت کند.

در این راستا آنها سخن یکی از پسر عموهای امیر قطر را نقل می‌کنند که گفته است: «اگر عمر بحران در سوریه ادامه پیدا کند، موازنه داخلی حاکم بر قطر متزلزل خواهد شد».

کریستین شینو، خبرنگار برجسته «فرانس اینتر» می‌گوید: برای نگارش کتابش با دیپلمات‌های آمریکایی، روسی و فرانسوی بسیاری گفت‌وگو کرده و هدف وی از نگارش این کتاب تاکید بر این نکته است که توانایی و قدرت مالی بسیار این کشور این سوال را مطرح می‌کند که هدف واقعی قطر از خرید برخی شرکت‌ها و این همه تسلیحات چیست؟

اما در خصوص شبکه الجزیره، شینو می‌گوید که این شبکه دقیقا سیاست‌های حکومت قطر را پیاده می‌کند. به همین دلیل آنچه درباره بی‌طرفی خود می‌گوید و شعار آزادی بیانی که سرمی‌دهد، در حد سخن و شعاری بیش نیست.

از سوی دیگر جرج مالبرونو، نویسنده و تحلیلگر سیاسی و کارشناس جهان عرب و از افراد نزدیک به محافل اطلاعاتی فرانسه از افزایش انتقاداتی سخن گفت که از حاکم قطر و به ویژه به خاطر همسرش به خاطر زیر پا گذاشتن و تعارض سیاستهایش با آداب و رسوم و تقالید و سنن قبیلهای و فرهنگی حاکم بر قطر سخن میگوید و تاکید میکند که هم اکنون مردم قطر به این باور رسیدهاند که همسر امیر قطر ثروتها و منافع کشور را به سود شرکتهای آمریکایی و حفظ منافع آنها در منطقه بر باد میدهد.