سلفی گری؛ محبوبیت اخوان المسلمین را برباد داد
گروه بین الملل؛

سرانجام اخوان المسلمین در مصر قدرت را واگذار کرد، قدرتی که از پس ده ها سال صبوری و فعالیت های پیچیده حزبی آن را بدست آورده بود و اکنون مواضعش چنان رو به ضعف رفته که بعید است دیگر به این سادگی ها بتواند حتی موقعیت پیش از فوریه سال ۲۰۱۱ را بدست بیاورد.

به گزارشافکارنیوز،پس از اعلامیه ارتش و برکناری محمد مرسی از ریاست جمهوری اینک میدان تحریر قاهره صحنه جشن و پایکوبی معترضان به رییس جمهور مخلوع مصر است، رییس جمهوری که بیش از یک سال پیش در این شادی ها و در همین میدان شریک مردم مصر بود.

برکناری محمد مرسی از ریاست جمهوری مصر را نه چنان که خود وی در صفحه فیس بوکش گفته یک کودتای تمام عیار که محصول بی تدبیری ها و تمامیت خواهی های حزب اخوان المسلمین باید دانست.
اخوان المسلمین مصر سال ها در برابر پادشاهان و ۳ رییس جمهور پس از آن‌ها محتاطانه اعتراض کرد و در نقش اپوزیسیونی خود فرورفت اما نباید فراموش کرد که اگر حسنی مبارک با تمام فسادی که داشت توانست سی سال بر مصر حکومت براند رییس جمهور منتخب اخوان حتی از پس یکسال حکومت هم برنیامد.

اعتراض های مردمی به این حزب چنان گسترش یافت که در سراسر مصر دفاتر اخوان المسلمین هدف حملات تظاهر کنندگان قرار گرفت، میزوصندلی هایشان به آتش کشیده شد و ساختمان هایشان به تصرف معترضان درآمد و اینک رییس جمهور منتخب اخوان مجبور است تنها از صفحه فیس بوک برای هوادارانش پیام بفرستد که در برابر فرمان ارتش تسلیم نشوند، پیامی که یا مورد استقبال قرار نخواهد گرفت و یا اینکه خود به موضوعی خطرناک در صحنه داخلی مصر تبدیل خواهد شد.

اما اخوان المسلمین، حزبی که تا پیش از سرنگونی مبارک در میان توده های مردمی به شدت محبوب بود چه کرد که تا این حد مورد نفرت مردم قرار گرفت نفرتی که باعثشد در تظاهرات علیه این حزب نه تنها سکولارها بلکه بخش مذهبی جامعه مصر نیز شرکت کردند؟

مصر پیش از حکمرانی اخوان
مصر پیش از به قدرت رسیدن محمد مرسی به کشوری مشهور بود که رواداری مذهبی در آن به شدت رعایت می شد و مسیحیان، مسلمان، صوفیان و قبطیان مصری در کنار یکدیگر زندگی می کردند.
پس از به قدرت رسیدن مرسی اما این روند شکل معکوس به خود گرفت تا اندازه‌ای که درگیری های گسترده ای ابتدا میان مسلمانان و مسیحیان و سپس درگیریهای مذهبی میان سلفی های تندرو و دیگر مذاهب اسلامی شدت گرفت.

اقدام وحشیانه سلفی ها در به شهادت رساندن شیخ حسن شحاته نمونه بارزی است که هرگز از یادها نخواهد رفت زیرا شهید شحاته تنها به جرم پیروی از مذهب تشیع و اهل بیت(ع) مورد حمله و ضرب و شتم تکفیریون قرار گرفت.

بازگذاشتن دست سلفیون تکفیری در آزار پیروان مذاهب دیگر را نیز باید از دست آوردهای دولت مرسی به شمار آورد چرا که این دولت هیچگاه به اعتراض‌ها در این خصوص ترتیب اثر نداد و در مواردی صرفاً به محکومیت‌های لفظی دراینباره اکتفا کرد امری که دست یافتن به عدالت پایدار و حاکمیت قانون زیر سایه حکومت اخوان المسلمین را در این کشور با تردید جدی مواجه کرد.

اقتصاد مصر نیز در پی روی کارآمدن اخوان المسلمین دچار رکودی شدید شد. از آنجا که بخش مهمی از درآمدهای مردم مصر بسته به رونق صنعت گردشگری است ایجاد ناامنی های فرقه ای که بعضاً به تحریک خود اخوان المسلمین انجام شده بود باعثشد این کشور به زودی به یکی از آخرین گزینه‌های گردشگران خارجی تبدیل شود، در نتیجه مردم مصر حق داشتند از مرسی و حزب اخوان المسلمین بپرسند در این یک سالی که بر سر کار آمده اند کدامیک از وعده های پیشین خود را عملی کردند.

حمایت از تروریست های سوری نیز یکی دیگر از موارد موجود در پرونده سیاه این حزب است، زیرا پس از آشکار شدن چهره جنایتکار تروریست ها نیز اخوان المسلمین دست از حمایت از آنان نکشید و در عمل به یکی از حامیان منطقه ای جنایتکاران و آدمخواران درگیر در جنگ سوریه تبدیل شد. در واقع می توان گفت حزب اخوان المسلمین در کنار وهابی‌های عربستان نقش کلیدی در بوجود آوردن جنگ فرقه ای در منطقه ایفا کردند و با دنبال کردن سیاست شیعه هراسی و ایران ستیزی خدمات شایانی به دشمن مشترک مسلمانان یعنی رژیم صهیونیستی ارائه دادند.

اکنون باید دید دولت موقت و دولت انتخابی برآمده از پس آن تا چه اندازه خواهند توانست انتظار مصریان را برآورده کنند. انتظاراتی که نه تنها کاهش نیافته بلکه اکنون افزایش هم یافته است، چرا که دیگر حکم راندن بر مردمی که آموخته اند هرگروهی که توانست میدان التحریر قاهره را پر از جمعیت کند می تواند تقاضای برکناری رییس جمهور را نیز مطرح کند کار ساده ای نخواهد بود.