به گزارشافکارنیوز، با اذعان به اینکه مرسی دیگر نخواهد توانست به حکومت دست یابد، میتوان گفت در حال حاضر تمام تلاشهای آمریکا بعد از حوادثیازده سپتامبر مبنی بر پاسخ به این سؤال که «چرا از ما نفرت دارند» به شکست انجامیده است.
آمریکائیها از دادن پاسخ واقعی به این سؤال شانه خالی کردهاند. قبلاً ژنرال پترائوس در حین انتقاد از سیاستهای رژیم صهیونیستی و تأثیر آن بر منافع آمریکا که بر آینده سیاسی وی تأثیر گذاشته است، در پی پاسخ به این سؤال برآمد. آمریکائیها از زمان جورج بوش سعی دارند خود را حامی ملتها و مخالف دیکتاتورهای حاکم بر آنها معرفی نمایند. از همین رو سیاستهای گسترش دموکراسی از زبان نومحافظه کاران بیان شده و این همان چیزی است که در عراق به شکست انجامید.
اوباما خوش شانستر از همتایان سابق خود نبود. وی در هنگام مبارزات انتخاباتی خود از سیاستهای جنگ طلبانه بوش انتقاد و اعلام کرد که در سیاست خارجی هوشمندانه خود، به طور اساسی از قدرت نرم و در صورت نیاز از قدرت نظامی به عنوان گزینه آخر بهره خواهد جست. وی پس از آنکه توجه به توسعه را از ارکان اساسی این سیاست اعلام نمود، نخستین دیدارهای خود از خاورمیانه را آغاز کرد. اوباما در ابتدا وارد قاهره شد و در نطق پرحرارت خود ضمن اشاره به آیاتی از قرآن کریم از آغاز مرحلهای نوین با عنوان «آشتی با اسلام سیاسی» که خود از آن به «اسلام معتدل» یاد کرد، سخن گفت.
بدین ترتیب به محض پیدایش موج بیداری اسلامی ایالات متحده بدین باور دست یافت که میتواند بدون دخالت مستقیم و بحرانآفرینی که بار دیگر موج قدیمی نفرت از ایالات متحده را در پی خواهد داشت، دیکتاتورها و رژیم های نظامی سنتی حامی خود را کنار گذاشته و هم پیمانانی جدید و معتدلتر بر سر کار آورد. از همین رو اوباما ضمن اعلام سیاست «فرماندهی پشت جبهه» سعی کرد از مجموعه های اسلام سیاسی به منظور روی کار آوردن آنها حمایت کند. هدف آمریکا از این کار، استفاده از پتانسیل این مجموعه برای تأمین منافع استراتژیک خود در منطقه، مهار ایران وعادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و حفظ امنیت
آن وتأمین گذرگاههای انرژی وغیره بود.
باراک اوباما اندکی قبل از حضور در نشست اخیر سران گروه هشت کاملاً میدانست که سیاست خارجی وی در خاورمیانه به شکست انجامیده، چرا که سوریه شکست نخورده است، لیبی به دولتی از هم پاشیده تبدیل شده که سلاح و نیرو به تمام نقاط جهان ارسال میکند، تونس و مصر به ازهم گسیختگی و یارگیری و جناح بندی بیسابقه مبتلا گریده و همپیمان آن یعنی ترکیه با بحرانی بزرگ در داخل مواجه شده است. در چنین شرایطی دوستان اروپایی آن از صف وی جدا شده و از افزایش حضور تروریسم سنتی در محدوده جغرافیایی پیرامون خود و ورود آن به کشورهایشان نگرانند.
علی رغم آنچه گفته شد رئیسجمهور آمریکا در کمال خودبینی به شکست خود اعتراف نموده و به جای تلاش جهت گفتوگو با رهبران دیگر کشورها به منظور دستیابی به راه حلی برای منطقهای که به سرعت زیاد به سمت انفجار پیش میرود، در حال فرار به جلوست و با اعلان استراتژی " بازگرداندن موازنه " تمایل به مسلح کردن تروریستها در سوریه به منظور دستیابی آنها به موازنه میدانی در پی متشنجتر کردن اوضاع منطقه دارد.
با در نظر گرفتن عوامل ساختاری و عقیدتی و عدم بلوغ سیاسی رهبران گروههای اسلام سیاسی همپیمان با ایالات متحده باید گفت استراتژی آمریکا یکی از دلایل انحراف و شکست این مجموعههاست که بر حمایت مطلق آمریکا دل بستهاند و به منظور معرفی خود به عنوان «نماینده مطلق» ایالات متحده با یکدیگر در حال رقابت و گسترش دامنه نفوذ خود هستند.
در مراحل نخست، ایالات متحده از گروههای اخوانی منطقه حمایت کرد و با اعطای نقش فرماندهی به ترکیه و قطر، باعثایجاد نبردی گاه مخفیانه و گاه آشکار بین گروههای مورد حمایت قطر، ترکیه و عربستان سعودی شد. امری که یکی از دلایل شکست آن سیاست در تمام منطقه به شمار میرود. در پی همین حمایت بود که اخوانالمسلمین در مصر به شدت به زیر کشیده شد و نشانههای آشکار آن در بین مخالفان دولت سوریه تجلی یافت. بدین ترتیب آمریکائیها اولویت را به اسب تروای وهابیت دادهاند تا قدرت خود را در انجام مأموریتی که محور اخوان در سوریه موفق به انجام آن نشدند، به نمایش بگذارد. این امر
باعثایجاد نبرد و درگیری بین گروههای مختلف مسلح در سوریه خواهد شد، چرا که هریک از این گروها سعی خواهند کرد به منظور ارائه استوار نامه خود به دولت آمریکا که به خاطر مسئله مسلح کردن مخالفان سوری با فشار کنگره روبروست، موجودیت خود را به تثبیت برساند.
واقعیت آن است که بر اساس آوردههای میدانی و سیاسی طرح جدید آمریکا به همان سرنوشت طرحهای پیشین مبتلا خواهد شد. حال این سؤال مطرح است که زمانی که آمریکائیها برای بازگرداندن موازنه به عربستان سعودی اختصاص داده است، کی خواهد بود؟ واقعیت آن است که محور جدید به مانند محور پیشین (اخوان) وقت کافی برای فعالیت و مبارزه درخواست خواهد کرد. بدین ترتیب به نوعی باید نسبت به نشست آتی پوتین و اوباما در ماه سپتامبر به منظور آغاز تلاش برای ایجاد راه حلی در خصوص مسئله سوریه امیدوار بود. این امر در صورت حاصل شدن دستاوردهایی بزرگ در صحنه میدانی که آمریکا را وادار به اعتراف به شکست در
نگرشهای پیشین خود در خاورمیانه و تعیین خسارتهایش نماید، محقق خواهد شد. همانکه حداقل در شرایط کنونی محقق نخواهد شد.
شناسه خبر:
۲۴۷۹۶۹
النشره بررسی کرد
ناکامی اخوان و تکیه آمریکا به «اسب تروای وهابیت»
تغییر پیدرپی هم پیمانان آمیرکا حاکی از سرگردانی واشنگتن در حمایت از محور وهابیسم یا اخوانیسم است که این روزها به سمت وهابیت تمایل پیدا کرده است.
۰