پیامدها و آینده حضور داعش در عراق

به گزارشافکارنیوز،حضور یک هفته ای داعش در عراق با تحولات گوناگونی در عراق و منطقه همراه بوده است و این کشور را در شرایط ویژه امنیتی قرار داده است. به همین منظور برای بررسی بیشتر تحولات عراق و حضور داعش در شمال غرب و غرب این کشور گفتگویی با مصیب نعیمی، کارشناس مسائل عراق، داشته ایم:

علل توجه گسترده داعش به استان های غربی و شمال غربی عراق چیست؟


تحولات عراق و ورود گروه تروریستی داعش به شمال عراق، با عوامل متعددی ارتباط دارد و نمی توان آن را به یک علت مربوط دانست. از ابتدای حضور داعش در منطقه و بعد از آن که این گروه، مسیر سوریه را در راه اهداف خود محدود دید، به سمت عراق روی آورد.

در این شرایط، با توجه به وضعیت عراق و همچنین کم توجهی نسبت به مساله امنیت شمال عراق، این گروه از این موقعیت استفاده کرده است. همچنین با وضعیتی که در استان الانبار رخ داد و داعش در محدودیت قرار گرفت، این نیرو تلاش کرد با گسترش دامنه فعالیت خود، بتواند جایگاه های قبلی را از حملات مصون بدارد. یعنی دامنه درگیری را گسترده کند و از این موقعیت سو استفاده کند.

به عبارت دیگر، حمله داعش در این برهه، از یک سو محدود شدن در سوریه است. یعنی این نیرو در سوریه با تنش های زیادی روبرو شده است و تنها توانسته است منطقه الرقه(تقریبا نزدیک به مرز عراق) و دیر الزور را نگه دارد، لذا برای تثبیت حضور خود در منطقه، به عراق روی آروده است.

در این بین، جدا از غفلت عراقی ها، می توان به موضع تبانی هم در ورود داعش به عراق توجه کرد و گرنه داعش با موقعیت کنونی در شرایطی نیست که بتواند به راحتی موصل را به عنوان شهر بزرگی از عراق، اشغال کند.

در واقع داعش در حرکت اولیه خواست صحنه سیاسی عراق را برهم زند و با توجه به اختلافات در این کشور، از این شرایط بهره برد؛ اما نتیجه کار تاکنون برعکس شده است و گروه های شیعه، سنی و کرد، خطر مشترک را احساس کرده اند.
نکته مثبت در ارزیابی کلی این است که داعش امروز همه عناصر خود را به گونه کلی در صحنه حاضر کرده است و حامیان اصلی از اعلام حمایت رسمی از آن کناره می گیرند و حتی برخی نیز این رویکرد داعش را محکوم می کنند.

چرا که می دانند اگر وحدت و انسجام نداشته باشند، به همه آنها ضربه می خورد. در این راستا، بیداری کنونی، نقطه عطفی است که در خود عراق ایجاد شده است و اگر این خطر مشترک نبود، انسجام کنونی هم ایجاد نمی شد.

نکته دیگر این است که ورود داعش در مساحت گسترده ای از عراق، دلیلی بر قدرت و توان این گروه نیست، بلکه باید گفت داعش تلاش کرد تمام قدرت و حضور خود را به یکباره به نمایش گذارد. از آغاز پیدایش، داعش در سوریه حتی با تکفیریهای دیگر هم درگیر شد و شرایط را تنگ و دشوار کرد.

لذا با خیالی غیر واقع بینانه حرکت به عراق را انجام داد و این حرکت در عراق موجب شده داعش به سرنوشت نهایی نزدیک شود. یعنی نه عراق میت واند در برابر چنین تهدیدی ساکت بماند و نه محیط عراق مجموعه ایی تروریستی و آدمکش را می پذیرد.

لذا بیدار شدن محیط عراق، احساس خطر و پذیرش این امر توسط حامیان قبلی گروه های تروریستی و اینکه این گروه خطرناک هستند، از نتایج مهمی است که در راستای این امر رخ داده است.

نقش عزت الدوری و حزب بعثدر توانایی ها و نمودهای رفتاری داعش در مناطق مختلف عراق چیست؟

به نظر من عوامل بعثی بعد از پیرزوی مردم عراق، سعی می کنند جایگاه های از دست رفته خود را در عراق به دست آورند و این امر غیر منتظره نیست. یعنی کسانی که در زمان دیکتاوری قدرت را در دست دست داشتند و رفتار آنها با عراق همانند داعش بود، تلاش هایی برای بازگشت می کنند.

لذا نباید از مجموعه ای چون بعث، که در مورد کشتار مردم آموزش دیده اند و خوی آنها آدمکشی است، انتظاری داشت. یعنی دوری و عناصر مختلف بعثو افسران مربوط به بعثاز ابتدای شکست خود در مبارزه با دولت قانونی عراق، در نا امنی ها نقش داشته اند واکنون نیز نقش آنان بدیهی است.

در تمام تحرکات بر ضد عراق، از نیروی بعثی کار ورزیده استفاده شده است. جالب آن است که بعثبا داعش از نظر تفکری صدو هشتاد درجه متفاوت است. یا به عبارتی، مجموعه ای لائیک و آدمکش با مجموعه مدعی و اسلام گرا، در توطئه بزرگ کنونی در کنار هم قرار گرفته اند. خود این امر نقطه مهمی است. در واقع این تحرک اخیر می تواند بستر مهمی برای حرکت و از بین بردن عناصر تروریسم در عراق باشد.

بسیاری بر این نظرند که ارتش عراق می توانست در برابر داعش پایداری کند، اما برخی خیانت ها و غفلت ها موجب حضور بیشتر داعش در عراق شد. در این حال ارتش تا چه حدی غفلت کرده است؟

ارتش نوین عراق نتوانسته است ساختار رویارویی با نیروهای میلیشیا و گروه هایی که با روش جنگ های فردی و پارتیزانی عمل می کنند، داشته باشد. دوم آنکه آموزش های که توسط آمریکایی ها به عراقی داده می شود، خیلی کلاسیک بوده است. گذشته از این، امکان نفوذ داعش در بدنه امنیتی عراق از راه بعثی هایی که مرتبط با بغداد بودند، عامل مهمی در حضور داعش است.

لذا همه عوامل دست به دست هم داده است تا یک مجموعه ای چون داعش در نقطه مهم و استراتژیکی نفوذ کند. وگرنه با ارزیابی از داعش و نوع رفتار آن در سوریه باید گفت داعش نیروی فتح کننده شهرها نیست.
اکنون نقش نیروهای داوطلب یا به گفته ای بسیج عمومی، بسیار قوی تر و پرنگ تر از نظامیان کلاسیک است و این نقشی که اکنون می بینیم، در واقع نقش هدایت مرجعیت است.

در واقع داعش در سوریه از موقعیت ها سوء استفاده کرد. زمانی که ارتش سوریه به گونه حساب شده با تاکتیک های نظامی وارد شد، داعش شکست خورد.

در واقع این امر در عراق هم راحت است. ما در موصل شاهد جنگی نبودیم و پایداری و ایستادگی ای در مقابل داعش نبود. این امر، قدرت و دامنه داعش را نشان نمی دهد. با این حال نی متوان گفت ارتش عراق هم دارای توان نیست؛ چنانچه مناطق از دست داده شده در حال بازپس گیری است.

در روزهای گذشته ارتش و نیروهای امنیتی عراق تا چه حدی توانسته اند بر اوضاع مسلط شوند؟

برای یک دولت بازپس گیری مناطقی چون موصل(اگر محدودیت نداشته باشد) راحت است، اما باید توجه کرد که یکی از محدودیت ها، حضور افراد غیر نظامی و نیز هنرمندی مجموعه داعش در ایجاد سپر انسانی است که موجب شده در عراق نیز چنین تاکتیکی مورد استفاده قرار گیرد. اولویت داعش در شهرهایی که وارد شده، کارِ بستن شهرها و ایجاد سپر انسانی است.

لذا محدودیتی که یک ارتش در داخل کشور خود دارد، ایجاد حداقل تلفات برای بازپس گیری است و گرنه نیروهای هوایی عراق توانایی های خوبی دارد و نیروهای رزمی مناسبی نیز دارد. گذشته از این، در مناطق مسکونی جنگ با میلیشیا سخت است و باید با روشهای خاصی این مناطق را بازپس گرفت.

به عبارت دیگر، در واقع ممکن است محدویت ها، آزاد سازی مناطق را عقب اندازد، اما حضور همه جانبه مردمی و واکنشی و آمادگی ای که همه طرف های عراقی برای مقابله با گروه های تروریست دارند، قطعا به نفع دولت عراق خواهد بود.

با این حال شکی وجود ندارد که مدیریت مقابله با داعش، باید با کمترین تلفات به غیر نظامیان همراه باشد.

با وجود تاکید مالکی و مقامات عراق بر مجازات خاطیان در مقابل داعش، آیا به راستی اقلیم کردستان و کردها در پیش روی داعش در عراق نقشی داشته اند؟


هنوز نقش مثبت کردها در ورود داعش به مناطق مسجل نشده است و آنچه که گفته می شود بیشتر شایعه است. دوم اینکه دولت عراق اکنون درصدد بازخواست افراد مقصر و خاصی در مقال داعش نیست؛ چرا که اکنون ماموریت مهمتر، پاکسازی مناطق اشغال شده توسط داعش است.

یعنی درگیر شدن با مشکلات داخلی، دولت را از آزاد کردن سرزمین ها باز می دارد. لذا اگر چه مالکی به نقش عوامل خارجی و داخلی در حضور بیشتر داعش در عراق اذعان داشته است، ولی نوع حرکتی که در فرماندهی نظامی عراق مشاهده می شود، اولویت با آزاد سازی و سپس شناسایی خلاء ها و اشکالات و برخورد با آنها است.

نیروهای عراقی تاکنون مناطقی را بازپس گرفته اند. در این حال دولت تا چه حدی ممکن است از نیروهای داوطلبی(که در عراق اعلام آمادگی کرده اند) برای سرکوب داعش کمک گیرد؟

اکنون نقش نیروهای داوطلب یا به گفته ای بسیج عمومی، بسیار قوی تر و پرنگ تر از نظامیا ن کلاسیک است. در واقع نظامیان با چنین حضوری دلگرمی و شجاعت بیشتری برای وارد شدن به صحنه های جنگ دارند.

نقشی که اکنون می بینیم نقش هدایت مرجعیت است. در این حال، جدا از نقش اعلام جهاد و استقبال مردم از این رویکرد، اگر پیش روی هایی در مقابل داعش وجود دارد مستقیم و غیر مستقیم توسط نیروهای مردمی و بسیج است. یعنی این امر، دلگرمی و محرک عمده نیروی نظامی کلاسیک است.

بازیگران منطقه ای و بین المللی چه رویکرد و نگاهی به حضور داعش در مناطق مختلف عراق دارند؟
در این بین، جدا از غفلت عراقی ها، می توان به موضع تبانی هم در ورود داعش به عراق توجه کرد و گرنه داعش با موقعیت کنونی در شرایطی نیست که بتواند به راحتی موصل را به عنوان شهر بزرگی از عراق، اشغال کند.

داعش پدیده ای است که با هدف سلطه گری مورد استفاده قرار گرفته است. حامیان آن غرب، آمریکا و کشورهای عربی مانند عربستان و قطر هستند. این محور هم خوشایند رژیم صهیونیستی است.

اما همین حامیان امروز به این باور رسیده اند که داعش به خطری برای آنها نیز بدل شده است. چرا که اروپایی ها خود اجازه بازگشت به نیروهای تندروی حاضر در منطقه را نمی دهند و کشورهای عربی هم به این نیروهای اجازه بازگشت نمی دهند.

ترکیه نیز به عنوان آسیب دیده اصلی به شمار می رود و موضع رسمی بر ضد این گروه دارد. لذا گر چه اعلام حمایتی نمی کنند ولی بیش از بقیه نگرانند.

مهمترین پیامدهای حضور امنیتی و نظامی داعش در عراق چه خواهد بود؟


در عربی مثالی وجود دارد، وقتی بحرانی به اوج می رسد، مرحله فرج و گشایش شروع می شود. قطعا اگر خطر داعش بدین حد نمی رسید، دولت عراق تا بدین حد توجه نمی کرد. در سوریه مردم بعد از دیدن شرایط کشور، از راه صندوق های رای و حضور همه جانبه و … به دنبال برگشت به ثبات و آرامش هستند.

در عراق هم حضور مردمی در حمایت از دولت برای از بین بردن چنین غده های خطرناکی وجود دارد. یعنی این امر نه تنها برای دولت ها، بلکه برای آسایش مردم هم خطرناک است. جدا از این، چنین بحرانی می تواند موجب وحدت و انسجام عراقی ها باشد.

در واقع در زمان خطر جمعی برای تمامیت کشور، کسانی که دوستدار کشور و پایبند به استقرار کشور هستند، در این مرحله باید اختلافات را کنار گذاشته و در یک صف واحد در مقابل خطر داعش بایستند. در این حال، اتفاق دیگری که اکنون رخ می دهد، تغییر معادلات در بینش و نگرش دولت هایی است که می خواهند به عنوان صاحب نفوذ در منطقه باقی مانند.

تا چه حدی بحران داعش موجب تصفیه نهادهای امنیتی و ارتش و.. از وجود نیروهای بعثی و نفوذی خواهد گشت؟


این امر از مسائل اولیه است و دولت کنونی عراق این امر را دنبال خواهد کرد. نوع گزینش متفاوت خواهد شد و در مرحله آتی با توجه به آسیب، بازنگری در نیروهای رخ می دهد. جدا از این، در راه شناخت فرماندهان خائن، کسانی که غفلت کرده و به نوعی خیانت کرده اند شرایط و موقعیت پیشین را نخواهند داشت.

آیا دولت عراق در کوتاه مدت می تواند تمام مناطق مورد حمله داعش را آزاد کند؟


دولت قطعا مناطق را آزاد خواهد کرد و در این امر شکی نیست، اما موانع و ملزومات آزاد سازی را باید درنظر گرفت و این امر می تواند کار را به عقب اندازد. در این حال، نکته مثبت در ارزیابی کلی این است که داعش امروز همه عناصر خود را به گونه کلی در صحنه حاضر کرده است و حامیان اصلی از اعلام حمایت رسمی از آن کناره می گیرند و حتی برخی نیز این رویکرد داعش را محکوم می کنند.

یعنی حرکتی که داعش انجام داد و تمامیت ارضی کشوری را مورد تعارض قرار داد، به گونه ای است که دولت عراق هم راهی دیگر جز آزادی ندارد. شاید زمان آن تا حدی به تاخیر افتد، اما قطعا حضور داعش در مناطق کنونی عراق، یک ماه نخواهد شد.