بررسی تحولات افغانستان بعد از تشکیل دولت وحدت ملی

به گزارش افکارنیوز،با اتمام دوره ریاست جمهوری حامد کرزای افغانستان وارد دوره جدیدی شد. در این دوره از انتخابات اشرف غنی احمد زی و عبدالله عبدالله دو کاندیدای اصلی به حساب می آمدند. عبدالله عبدالله از قوم تاجیک افغانستان و احمدزی از پشتون ها و هم قبیله کرزای وارد رقابتی جدی شدند. عبدالله عبدالله اگر چه پدرش از قبایل پشتون بود اما به علت تاجیک بودن مادرش و رشد کردن در بین قبایل تاجیک نتوانست کاندیدای اول پشتون ها باشد. او بیش تر یک تاجیک به حساب می آمد. شایعاتی مبنی بر توافق کرزای، طالبان و احمدزی که هر سه پشتون بودند شنیده می شد. این توافق برای این شکل گرفته بود که قدرت از بین پشتون ها خارج نشود.

عبدالله عبدالله رابطه خوبی با ایران دارد. در مقابل احمدزی رابطه بسیار وثیقی با پاکستان و آمریکا دارد. احمدزی از ابتدا به عنوان کاندیدای مورد حمایت آمریکا و پاکستان شناخته می شد. این جریانات باعثتقویت احتمال تقلب در انتخابات شد. دور اول انتخابات در ماه فروردین سال جاری برگزار شد. در این دور عبدالله عبدالله ۴۴ درصد و احمدزی ۳۱ درصد از آرا را به خود اختصاص دادند. کارزار انتخاباتی به دور دوم کشیده شد.

دور دوم، خرداد ماه برگزار شد. بعد از برگزاری انتخابات بحثهای گسترده ای از جانب هر دو کاندیدا مبنی بر تقلب گسترده مطرح شد. بحثهر دو طرف بر روی تقلب گسترده و تعیین کننده بود. کمیسیون انتخابات هم اعلام کرد که توانایی تمییز آرای تقلبی از آرای واقعی را ندارد. عبدالله عبدالله مستنداتی مبنی بر تقلب گسترده در هر دو دوره انتخابات ارائه کرد. در این اسناد معاون کرزای، خلیلی هم محکوم به دست داشتن در تقلب شده است.



توافقی متزلزل و تلخ

اوضاع داخلی افغانستان رو به وخامت پیش می رفت. دو کاندیدا نمی توانستند به توافق برسند. آمریکا هم که به دنبال بهانه برای تثبیت موقعیت خود و همچنین احمدزی به عنوان کاندیدای مورد حمایت خود بود اقدام به مداخله کرد. جان کری با سفر به افغانستان طرح دولت وحدت ملی را ارئه کرد. این طرح مبتنی بر همکاری دو طرف برای تشکیل دولتی واحد شکل گرفته بود. با توافق دو طرف اینگونه مقرر شد که نفر اول انتخابات رئیس جمهور و نفر دوم به عنوان رئیس شورای اجرایی برگزیده شود. در ضمن بعد از دو سال با تشکیل لوئی جرگه شورای اجرایی در قانون اساسی به نخست وزیری تغییر یابد.

عبداالله عبدالله اگر چه در دور اول آراء بیش تری را به خود اختصاص داده بود اما به عنوان نفر دوم معرفی شد. حمایت آمریکا، پاکستان و کرزی از احمدزی باعثاین امر شد. احمدزی با این حساب بدون در نظر گرفتن آرای مردم به ریاست جمهوری رسید. ریاست شورای اجرایی هم به عبدالله عبدالله رسید. این شورا در قانون اساسی پیش بینی نشده است. به دلیل ابهام این مسئولیت تفسیرهای متفاوتی از آن وجود دارد.

احمدزی دایره اختیارات معاون امور اجرایی را در حد یک مسئول دفتر ریاست جمهوری یا یک دبیرخانه می داند. تفسیر او از این پست حداقلی است. در مقابل عبدالله عبدالله جایگاه خود را معادل نخست وزیری می داند و به دنبال اختیارات حداکثری است. این اختلافات نشانگر متزلزل بودن توافق نامه است. این اختلافات با اعلام جزئیات نهایی دور دوم انتخابات بیشتر نمودار شد. طبق توافق نامه قرار نبود که جزئیات نتایج انتخابات اعلام شود. کمیسون انتخابات افغانستان این جزئیات را در اختیار احمدزی قرار داد. تیم اصلاحات و همگرایی(تیم عبدالله عبدالله) با انتشار بیانیه این عمل را نقض صریح توافق نامه اعلام کردند.

به نظر می رسد این توافق نامه عمر طولانی نداشته باشد. از سوی دیگر این احتمال نیز وجود دارد که احمدزی اصلاح قانون اساسی برای به وجود آمدن پست نخست وزیری را دنبال نکند. این عمل احتمالی جایگاه عبدالله عبدالله را به شدت متزلزل می کند. به نظر می رسد این طرح آمریکایی به علت تطابق نداشتن با قانون اساسی به طور موقت اوضاع را آرام کرده است.



در این میان آمریکا توانست کاندیدای مورد نظر خود را به کرسی بنشاند و همچنین شرایط افغانستان را برای پذیرش معاهده امنیتی آماده کند. طبق این معاهده آمریکا حق داشتن پنج پایگاه نظامی در مزار شریف، شیندند، قندهار، غزنی، کابل و همچنین تعدادی پایگاه کوچک و سیار را در نقاط مختلف افغانستان به دست می آورد. ضرورت وجود این پایگاه های نظامی را بهانه مبارزه با طالبان توجیه می کند. اما با توجه به سالیان گذشته متوجه می شویم آمریکا نه تنها با طالبان مبارزه نکرده بلکه آن را تقویت و توسعه بخشیده است.

اضافه بر اینکه آمریکا برای خروج بخشی از سربازان و تسلیحات نظامی خود از افغانستان به دنبال راهی امن و مطمئن می گردد. دولت احمدزی شرایط این امر را هم فراهم خواهد کرد.


نقش ایران در مناسبات جدید افغانستان

در این میان باید به اهمیت افغانستان برای جمهوری اسلامی ایران و مواضع ایران نسبت به این همسایه شرقی مان بپردازیم.

افغانستان یکی از بخش های ایران بوده است که در سال ۱۲۷۵ خورشیدی توسط انگلیسی ها از ایران جدا شده است. افغانستان در حال حاضر هم اشتراکات بسیار زیادی با ایران دارد. بیش از نیمی از مردم افغانستان به زبان فارسی صحبت می کنند. اکثر غریب به اتفاق افغان ها مسلمان هستند.

در کنار این اشتراکات فرهنگی افغانستان در حدود ۹۷۸ کیلومتر مرز مشترک با ایران دارد. ایران به طور سنتی در مسائل افغانستان دخیل بوده است. حمایت مردم ایران از مجاهدین افغانی در جنگ با شوروی و پناه دادن به آوارگان و مهاجران افغانی به تعمیق رابطه دوستانه دو کشور کمک شایان توجهی نمود. با توجه به این اشتراکات عمیق ایران از فرصت مناسبی برای همکاری و تعامل با افغانستان برخوردار است. در زیر این زمینه ها را برای مخاطبانمان توضیح می دهیم:

زمینه تجاری و عمرانی:افغانستان بعد از حمله آمریکا به ویرانه ای تمام تبدیل شد. تمامی زیر ساخت های افغانستان یا با حکومت طالبان یا در حمله آمریکا از بین رفت. از این رو افغانستان نیاز مبرمی به کمک های خارجی دارد. این کشور می تواند محل مناسبی برای دریافت خدمات مهندسی و عمرانی ایران باشد. جمهوری اسلامی ایران در عمل ثابت کرده است توانایی خوبی در اجرای پروژه های عمرانی مانند احداثسد، جاده و پالایشگاه دارد. تاجران ایرانی هم می توانند برای کالاهای خود بازار فروش مناسبی در افغانستان بیابند. در طول سال های اخیر به این ظرفیت توجه چندانی نشده است از این رو افغانستان در بین شرکای تجاری ما رتبه دهم را به خود اختصاص داده است.



مرز و مسائل جغرافیایی مشترک:
همان گونه که ذکر شده ایران و افغانستان در حدود ۹۷۸ کیلومتر مرز مشترک دارد. در حدود ۵۰ کیلومتر از این مرز مشترک را رود هیرمند فراگرفته است. این رود که ازکوه های هندوکش افغانستان سرچشمه می گیرد، به دریاچه هامون در ایران سرازیر می شود. این رود منبع اصلی آب کشاورزی سیستان است. ایران و افغانستان از دیرباز بر سر نحوه و میزان استفاده از این رود اختلافاتی داشته اند. آخرین توافق نامه بین دو طرف در سال ۱۳۵۱ امضا شده است. همکاری های دو طرف می تواند در ایجاد توفق نامه مطابق با شرایط اقلیمی فعلی بسیار موثر واقع شود.


کم آبی های سال های اخیر باعثکم آبی این رودخانه شده است. از سوی دیگر این کم آبی منجر به تهدید دریاچه هامون شده است. ایران با سیاست فعال و پویا با همکاری افغانستان می تواند علاوه بر کشاورزی سیستان، دریاچه هامون را هم از خشکی نجات بدهد.

مسائل امنیتی:حضور طالبان در افغانستان با حمایت آمریکا و پاکستان تا کنون مشکلات امنیتی متعددی برای ایران ایجاد کرده است. نیروهای طالبان با حمایت پاکستان تجهیزات نظام لازم برای عملیات تروریستی را به دست می آورند. نیروهای طالبان بارها در راستای سیاست های استکبار جهانی به ناامن سازی مناطق مرزی ایران اقدام کرده اند. علاوه بر طالبان، قاچاقچیان مواد مخدر هم درافغانستان ریشه جای گرفته اند. وجود مزارع گسترده خشخاش و فضای مناسب برای تولید انواع مواد مخدر افغانستان را به موطنی مناسب برای سوداگران مرگ تبدیل کرده است. رایزنی دولت ایران با افغانستان که خود قربانی تروریسم و قاچاق مواد مخدر است می تواند زمینه محدود کردن این پدیده های شوم را فراهم کند.


جمع بندی

با توجه به اشتراکات و بسترهای همکاری یادشده، افغانستان پتانسیل بالقوه این را دارد که یکی از بهترین شرکای تجاری - سیاسی ایران باشد. لازمه این امر سیاست خارجی پویا و فعال در قبال افغانستان است. به نظرما برای به دست آوردن نفوذ لازم در بین مسئولان افغانستان لازم است که دستگاه سیاست خارجی ایران فرصت بیشتری را به این همسایه دیرین اختصاص دهد. مطمئنا رابطه بیشتر با افغانستان امنیت و رشد اقتصادی بیشتری را برای هر دو کشور فراهم می آورد.


منابع:

www. masherghnews. ir

www. tabnak. ir / fa / news / ۴۲۷۶۴۳