ورود به رقابت ناتو و روسیه به نفع ایران نیست

در روزهای گذشته شاهد بودیم که دبیر کل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نامه ای را به منظور دعوت از مونته نگرو برای عضویت در این سازمان غربیِ نظامی برای مقامات نظامی این کشور ارسال کرد. این امر برای بسیاری از کارشناسان حوزه بین الملل به معنی اضافه شدن عضو جدیدی به ناتو Hن هم کشوری که در شرق اروپا واقع شده  بوده تا غرب از این طریق بتواند به موازنه قدرت بزرگی در برابر روسیه بپردازد.

 

«آرشین ادیب مقدم» استاد روابط بین الملل و استاد کرسی اندیشه جهانی و فلسفه های تطبیقی و رئیس مرکز مطالعات ایرانی دانشگاه لندن است. کتاب «سیاست بین المللی در خلیج فارس» نوشته آرشین ادیب مقدم که به فارسی نیز ترجمه و منتشر شده از جمله آثار بسیار مهم در حوزه مطالعات خلیج فارس است.

 

*بر اساس رخدادهای کنونی، به نظر شما آیا تنش ها در روابط روسیه و ترکیه افزایش خواهد یافت؟

«ینس استولتنبرگ» دبیر کل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) پیش از نشست دو روزه وزراء امور خارجه عضو ناتو در سخنانی سامانه های دفاع هوایی اس-۴۰۰ را «بخشی از رفتاری خواند که از طریق آن روسیه برای آنچه کسب توانمندی های پرواز ممنوع نامیده می شود، اهتمام خود را به کار برده است.» لذا این امر محتمل به نظر می رسد.

 

*واکنش ناتو به استقرار پدافند ضد هوایی پیشرفته اس-۴۰۰ در سوریه چه خواهد بود؟

ناتو در تاریخچه خود به مثابه یک گروگان می ماند. این سازمان به عنوان یادگاری از جنگ سرد و با همه تأثیرات ویرانگری که بر روابط بین المل از خود به یادگار گذاشته است، دارای جایگاه مطلوبی برای اشاعه صلح و دیپلماسی بشردوستانه نیست. پس از اتمام دوران جنگ سرد، ناتو می بایست به گونه ای کاملاً متفاوت تغییر شکل می یافت. اما در عوض، متعاقب پایان عصر کمونیسم و شوروی سابق، دولت هایی که یکی پس از دیگری در آمریکا به روی کار می آمدند، از این اتحادیه برای جنگ افروزی در سراسر جهان بهره گرفتند. این امر باعث شد تا ناتو به تعقیب اهداف مورد نظر خود مشغول شود.

بحرانی که اکنون شاهد آن هستیم نمونه رشد یافته ای از این بافت تاریخی و طرز تفکر موجود در درون سازمان هایی مانند ناتو به شمار می آید. بر این اساس، نمی توان از مضامینی از قبیل «دیده بان حقوق بشر» یا «عفو بین الملل»  در اینجا سخنی به میان آورد. ناتو یک اتحادیه نظامی است و عملکرد آن نیز بر این اساس استوار است. لذا می توان نتیجه گرفت که واکنش ناتو به استقرار سامانه پدافند هوایی اس-۴۰۰ در سوریه از نوع واکنش های نظامی باشد.

در این خصوص می توان گفت که ناتو احتمالاً دولت های نزدیک در خط مقدم سوریه به ویژه ترکیه را تجهیز کرده تا از طریق ارسال جنگ افزارهای نظامی بیشتر، به ایجاد یک مقابله فنی در برابر تسلیحات روسیه مبادرت نماید. این گونه اقدامات، تخریب دو طرف درگیر در این ماجرا است؛ یعنی روسیه از یک سو و از سویی دیگر، ناتو که تا کنون نتوانسته است ایفای نقش سازنده ای را در هیچ یک از  موقعیت های بحرانی غرب آسیا و شمال آفریقا داشته باشد.

تمام آنچه گفته شد به این دلیل است که ناتو ذاتاً یک نهاد نظامی است. به دنبال پایان یافتن جنگ سرد، من ناتو را در قالب «سازمان صلح و دیپلماسی جهانی» نامگذاری کردم. جالب نیست؟ آمریکا نیز در این ایام از یک فرصت خوب تاریخی برای خلق یک نظم جهانی متفاوت برخوردار بود تا بتواند پتانسیل به وجود آمده را با هدف جایگزین کردن فلسفه صلح به جای نظام مبتنی بر جنگ به کار ببندد. به عبارت دیگر، بشریت این فرصت منحصر به فرد را به دلیل ناتوانی حُکام خود در شرق و غرب از دست داد.

 

*برخی چنین استدلال می کنند که ناتو به دلیل عدم همخوانی سیاست هایش با ترکیه در سوریه به درگیر کردن آنکارا در این بحران اقدام نموده است. آیا شما با این تفکر موافقید؟

خیر. ترکیه در وضعیت چانه زنی مطلوبی قرار دارد. موقعیت ژئوپلتیک این کشور به همراه حضور گسترده در غرب آسیا و شمال آفریقا از دلایل مهم مذکور برای آنکارا هستند. در واقع نخبگان حاکم در این کشور پس از جنگ سرد متوجه این مهم شده بودند که می بایست اهمیت خود را برای ناتو به عنوان یک کشور پیشرو بازتعریف کنند. حضور فعال تر ترکیه در منطقه نیز تا حدی به موجب همان بازتعریف جایگاه و موقعیت آنکارا به عنوان یک بازیگر مهم در سیاست گذاری غرب آسیا و شمال آفریقا (WANA)  است.

 

*چرا ناتو از مونته نگرو برای عضویت در این سازمان دعوت کرده است؟ آیا اقدام در راستای گسترش به شرق محسوب می شود؟

گسترش خصمانه ناتو به شرق بخشی از مشکل ناتو با روسیه ست. از نظر روسیه، یک اتحادیه نظامی زیادی خواه به سیاست گذاری دو قطبی جنگ سرد گام نهاده و لذا مسکو به ناتو تنها در قالب یک تهدید نگاه می کند.

سیاستمداران غربی به دلیل فقدان اطلاعات راهبردی در این زمینه از درک این پویایی ناتوان مانده اند. این در حالیست که روسیه درک راهبردی بهتری از عرصه سیاست جهانی دارد؛ اما روسیه نیز به دلیل ساختار قدرت داخلی نمی تواند به خنثی سازی ایدئولوژی مورد تأکید ناتو یعنی آزادی و دموکراسی آن هم با روایتی قدرتمند و یکسان از هر دو اقدام نماید.

اعضاء ناتو بر اساس هنجارهای دموکراتیکِ خود مجبور به پیروی از رفتارهای مناسب در سیاست های داخلی خود هستند. مونته نگرو نیز در این راستا، برخوردار از دموکراسی الهام بخشی در اروپا است. مونته نگرو نیز به عنوان یک کشور کوچک طبیعی است که به دنبال چتر امنیتی ناتو آن هم در غیاب هر گونه گزینه جایگزین برای خود باشد.

به عقیده این کشور، ناتو برای شرق اروپا تهدید کمتری به شمار می آید. اکنون چالش اصلی برگرداندن روسیه و ایجاد تمهیدات اعتمادسازی است که لازمه آغاز آن همکاری در بحران های بین المللی نه تنها در سوریه، بلکه در افغانستان و اوکراین خواهد بود.

 

*در صورت پیوستن مونته نگرو به ناتو، واکنش روسیه چه خواهد بود؟

همانطور که پیشتر نیز گفتم، روسیه این اقدامِ مونته نگرو را یک عمل تحریک آمیز و نمونه دیگری از گسترش ناتو به شرق قلمداد می کند. مسکو نیز در مقابل به تجهیز نظامی مناطق غربی خود مبادرت ورزیده و تسلیحات و نیروی نظامی بیشتری را در این نقاط مستقر خواهد نمود.

 

*گسترش ناتو به شرق چه تأثیراتی بر امنیت ملی ایران دارد؟

اتخاذ سیاستی مبنی بر حفظ فاصله از روسیه و ناتو به نفع ایران است. به عقیده من در صورت تداوم رویه دیپلماسی ایران در قبال آمریکا، ناتو تهدیدی برای ایران محسوب نمی شود. بهره مندی از روابط دیپلماتیک با آمریکا یکی از چالش های سیاست خارجی ایران است. آنگونه که من دیدم، این امر برای اوباما ممکن بود؛ برای جرج دابلیو بوش این مسأله ممکن نبود و البته برای ترامپ اصلاً مقدور نخواهد بود.

دولت روحانی باید در شرایط کنونی تا سر حد ممکن بسترهای دیپلماتیک را در این مسیر مهیا نماید. من به شخصه می توانم همکاری ایران با ناتو در بحران های بین المللی را در مواردی که برای حل و فصل صلح آمیز آن ها مؤثر باشد تصور کنم؛ که البته به نفع ایران نیز خواهد بود. ناتو یک واقعیت تأسف بار برای نظام بین المللی کنونی است.

همکاری با هر دوی این بازیگران و دوری از کشانده شدن در رقابت با آن ها که برای منافع ایران و امنیت مردم آن هیج سودی ندارد برای ایران لازم است. همانطور که در مصاحبه های پیشین خود نیز گفتم ضرورت توازن در سیاست خارجی ایران وجود دارد تا از این طریق چرخش سیاست خارجی ایران توسعه یافته و تأثیرگذاری آن نیز بیشتر گردد.