سخنرانی انواع خاص خود را دارد، از سخنرانی در یک کلاس درس گرفته تا یک همایش علمی بین‌المللی. اما ابعاد یک سخنرانی سیاسی بسیار بزرگتر از انواع دیگر سخنرانی‌ها است. این سخنرانی‌ها به دلیل حساسیت و انگیزه‌های سیاسی برای مردم آن کشور از اهمیت خاصی برخوردار است. گرچه شاید هدف آن سخنرانی مطبوع مردم کشوری دیگر نباشد، اما نمی‌توان از اهمیت تاریخی آن حداقل برای مردم همان منطقه چشم‌پوشی کرد.

 

در ادامه با 9 سخنرانی مشهور معاصر آشنا خواهید شد:

 

 

نُه سخنرانی مشهور
تونی بلر در آوریل 1998: «من دستان تاریخ را بر روی شانه‌هایم احساس می‌کنم.»

نُه سخنرانی مشهور

 

باراک اوباما در ژانویه 2008: «بله ما می‌توانیم، از نیوهمپشایر متشکریم.»

نُه سخنرانی مشهور

 

رونالد ریگان در 12 ژوئن 1987: «آقای گورباچف، این دروازه را باز کنید! آقای گورباچف، این دیوار را از بین ببرید.»

 

 

نُه سخنرانی مشهور 

 

مارگارت تاچر در دهم اکتبر 1980: «زن‌ها ابزار برنامه‌های تغییراتی شما نیستند.»

 

 

نُه سخنرانی مشهور 

 

فرانکلین روزولت در چهارم مارس 1933: «تنها چیزی که ما باید از آن بترسیم فقط خود ترس است.»

 

 

نُه سخنرانی مشهور
نلسون ماندلا در 20 آوریل 1964: «آرمانی که حاضرم جانم را برایش بدهم.»

نُه سخنرانی مشهور 

جان اف. کندی در بیستم ژانویه 1961: «نپرس که کشورت چه کاری می‌تواند برای تو انجام دهد.»

نُه سخنرانی مشهور

سر وینستون چرچیل در چهارم ژوئن 1940: «ما با آن‌ها در سواحل می‌جنگیم.»

نُه سخنرانی مشهور

مارتین لوتر کینگ در 28 اوت 1963: «رویایی دارم.»