مصونیت آمریکایی برای عربستان کجا رفت؟

اگر شکاف غیر عادی در لایه اوزن بر فراز قطب شمالی هم به وجود آید عربستان سعودی، ایران را عامل آن معرفی و تهران را در این زمینه متهم می کند. عربستان سعودی هرگز تیر اتهام را از تهران دور نمی کند و ایران را مسئول رخدادهای منطقه خاورمیانه معرفی می کند.

عربستان از عرض اندام در برابر رژیم صهیونیستی برای دفاع از مردم مظلوم کشورهای عربی دست کشیده است. ریاض توافق صلح را ترویج می کند و پس از گرفتن جزیره های تیران و صنافر از مصر  اعلام پایبندی به معاهده «کمپ دیوید» کرد تا کشتی های رژیم صهیونیستی به راحتی رفت و آمد کنند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران تاکنون به هیچ کشور عربی حمله نکرده است. بلکه این کشور همواره از کشورهای عربی که «صدام حسین» به آنها حمله کرده بود، پشتیبانی کرده است. عربستان سعودی مسئول خون هایی است که در منطقه ریخته می شود. این کشور با حمله مستقیم نظامی به یمن و حمایت از گروه های تروریستی در سوریه، عراق، لیبی، تونس و الجزایر دست به خون ریزی زده است. اتهام ایران در این زمینه تنها جنبه رسانه ای دارد. عربستان به واسطه قدرت رسانه ای بالایی که دارد برای سرپوش نهادن بر واقعیت ها تلاش می کند.

نقش عربستان در سوریه قابل مشاهده است. در این زمینه، مخالفان سوریه که از حمایت ریاض برخودار هستند، نشست ژنو برای حل بحران سوریه را ترک کردند. اعضای مخالفان سوریه که در نشست چندی پیش ریاض شکل گرفته بود نشست ژنو را ترک کردند. عناصر مسلح هم با هدف قرار دادن روستای زیر محاصره «کفریا» و پرتاب چند خمپاره در «حلب» و «ادلب» توافق آتش بس را نادیده گرفتند. تروریست ها هم به نبرد با کردها و ترکمن ها در حومه «لاذقیه» دامن زدند.

در یمن هم جنگنده های عربستان آتش بس را نادیده گرفتند و پایگاه های گروه مردمی انصارالله را بمباران کردند. آنها خواستند با این حمله ها خواسته های خود را در نشست کویت به کرسی بنشانند. اما نیروهای سیاسی با اعلام شرکت نکردن در نشست کویت به سبب نادیده گرفتن آتش بس به صورت عربستان سیلی نواخت. عربستان با پایبندی به توافق آتش بس در مرزها، سیاست نیرنگ را در پیش گرفت و هم زمان با پایبندی به آتش بس در مرزها با پوشش هوایی از اقدام های نظامی در داخل یمن پشتیبانی کرد.

در اینجا چیزی شبیه یک شاخص و متغیر ناگهانی وجود دارد که بر سوریه، یمن و لبنان تاثیر خواهد داشت. «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان بر روی گزینه نظامی شرط بندی کرده بود. او این گزینه را به عنوان دورازه ای می دانست که به وسیله آن می تواند در مرحله آینده دستاوردهای سیاسی داشته باشد. اما اکنون او به این مساله پی برده که در نبردهایی زیان بار وارده شده و تلاش می کند دیگران را مسوولیت شکست های خود معرفی کند.

آنچه در ایالات متحده آمریکا درباره مسوول و جنایت کار بودن عربستان در پرونده های حقوقی حمله یازدهم سبتامبر اتفاق افتاده است دنیا را بر سر خاندان حاکم در عربستان خراب کرد. خانواده های  قربانیان حمله های یازدهم سپتامبر در برابر تهدید درباره انصراف از 750 میلیار دلار سرمایه گذاری در اقتصاد ایالات متحده هم سکوت نکردند. اعضای کنگره آمریکا هم با قانونی موافقت کرده که اجازه می دهد عربستان در دادگاه مجرم شناخته شود.  آنان بر این مساله تاکید کرده اند که اموال عربستان برابر با زندگی 3 هزار شهروند آمریکایی که از حادثه یازدهم سبتامبر آسیب دیده اند، نیست. این مساله همزمان شده است با موضع گیری «برنی ساندرز» کاندید دموکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که گفته است اندیشه وهابیت در عربستان همان اندیشه ای است که گروه های تروریستی داعش و القاعده آن را دنبال می کنند. او افزود: برخی از اعضای خاندان حاکم در عربستان از اندیشه های تند وهابیت پشتیبانی می کنند.

عربستان در یمن و دیگر کشورهایی که بحران آفرینی کرد هیچ دستاورد سیاسی و نظامی نداشت تا بتواند به کمک آن شرط های خود را بر جانشین «باراک اوباما» رییس جمهوری آمریکا تحمیل کند. روابط 2 کشور به طور آشکار در ماه های آخر رئیس جمهوری آمریکا تیره شده است و شمشیر آمریکا فردای رئیس جمهوری اوباما بروی ریاض کشیده خواهد شد.

اصل مصونیت حاکمیت که عربستان نزد واشنگتن از آن برخوردار بود ریاض را از پیگرد قانونی مصون نمی دارد. این اصل اگر در معرض همه پرسی قرار گیرد، تعلیق خواهد شد. هر چند که رئیس جمهوری آمریکا تلاش کرده است از فشار قانونی که عربستان را محکوم می کند، کاهش دهد.

با چشم پوشی از این مساله که اوباما از همه مناسبت ها استفاده می کند و عملکرد شاهزادگان عربستانی و کشورهای عربی حاشیه خلیج (فارس) را مورد انتقاد قرار می دهد تروریست پروری عربستان به طور بی سابقه ای در روزنامه آمریکایی، فرانسوی، بلژیکی و انگلیسی پوشش داده می شود.

اکنون مخالفت غرب با سیاست های عربستان به طور آشکار درباره لبنان دیده می شود. دولت آمریکا می خواهد که لبنان از ثبات برخوردار و از اوضاع ناآرام منطقه به دور باشد، اما عربستان دست از سنگ اندازی در مسیر انتخابات ریاست جمهوری لبنان بر نمی دارد. ریاض دولت لبنان را زیر فشار قرار می دهد. عربستان با قرار دادن مقاومت لبنان در فهرست گروه های تروریستی در محافل کشورهای عربی و سطح بین الملل این گروه را هدف قرار داده است.

ریاض تلاش می کنند از نظر رسانه ای و اقتصادی حامیان مقاومت را در محاصره قرار دهد. همچنین این کشور تلاش می کند از راه فعال کردن کانون تروریست ها در برخی از مناطق لبنان به ویژه «جرود عرسال» و برخی اردوگاه ها اوضاع امنیتی را بر هم زند تا از این راهبرد حزب الله را هدف قرار دهد. سلمان بن عبدالعزیز برای بهبود بخشیدن به اوضاع مالی و سیاسی «سعد الحریری» رئیس جریان المستقبل لبنان شرایطی را برای او قرار داده است. او در این زمینه گشایش نبرد علیه حزب الله و بغرنج کردن لبنان را شرط کرده است. این مساله ای است که سبب می شود سلول های خفته علیه حزب الله وارد درگیری شود. اما برنامه ها و طرح های عربستان دارای آثار کم رنگ و حاشیه ای خواهند بود.