به دنبال ایجاد بحران سوریه، بسیاری از قدرت های منطقه ای و جهانی بنا به دلایل متعدد که ریشه در تامین منافع آنها دارد، در صدد دخالت در بحران این کشور برآمدند.

به همین خاطر، امروز سوریه تبدیل به زمینی برای انجام جنگ های نیابتی میان قدرت های بزرگ و منطقه ای با یکدیگر شده است. در این میان، عده ای مانند ایران به دنبال ابقای حکومت بشار اسد، رئیس جمهوری این کشور بوده و عده ای دیگر نیز مانند آمریکا، عربستان، ترکیه و گروه های تروریستی وابسته به آنها، در پی کنار رفتن اسد از قدرت و در دست گرفتن کنترل سوریه از طریق ایجاد حکومتی دست نشانده به جای اسد در این کشور هستند.

رقابت میان آمریکا و روسیه شاید مهمترین منازعه قدرت در سوریه به حساب بیاید. اما حقیقت این است که دخالت قدرت های منطقه ای چه به شکل غیر مستقیم در قالب حمایت از گروه های معارض دولت در سوریه و چه به صورت مستقیم مانند ورود غیر قانونی نیروهای نظامی ترکیه به نام حفاظت از مرزهای خود به داخل مرزهای این کشور، وضعیت را بیش از هر جنگ دیگری در اوضاع فعلی جهان سخت تر کرده است.

در گفتگو با «یورام وایلر» محقق آمریکایی به بررسی این موضوعات پرداخته ایم که در ادامه می آید.

*ارزیابی شما از آتش بس اخیر سوریه و توافق میان آمریکا و روسیه در خصوص این آتش بس چیست؟

برای فهم این مساله که در سوریه چه می گذرد، می بایست انگیزه اصلی آمریکا و روسیه را در این خصوص بررسی کنیم. پس از جنگ جهانی دوم، بزرگترین نگرانی جمعی نخبگان، حفظ اقتصاد جنگی پایدار در راستای به کارگیری مستمر و اطمینان از استفاده از عایدات ناشی از آن بود. به همین منظور، جنگ سرد با شوروی سابق فضای وحشت آلود لازم برای واشنگتن در جهت حفظ بودجه دفاعی در حال گسترش این کشور تا زمان فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ به وجود آمد که منجر به شکل گیری اختلاف میان سیاستمداران آمریکایی شد.

پس از آن، آمریکا تلاش کرد تا اسلامگرایی یا تروریسم اسلامی را به عنوان جایگزینی برای تهدید ناشی از کمونیسم شوروی سابق و به منظور حفظ میزان بودجه دفاعی این کشور استفاده کند. اما متاسفانه بهانه تروریسم دارای کاستی هایی هم بود. اولین و مهمترین نقص این بود که آمریکا از حربه تروریسم برای پیشبرد اهداف ژئوپلیتیکی خود استفاده می کرد. به عنوان مثال، در دهه هشتاد میلادی، آمریکا از اسلامگرایان به عنوان دستاویزی برای مبارزه نیابتی علیه شوروی در افغانستان استفاده کرد و همزمان از سوی دیگر، به جنگ نیابتی با اسلامگرایانی در ایران پرداخت که توانسته بودند با موفقیت، شاه دست نشانده آمریکا را از کشور بیرون کنند. همانطور که پروفسور «دیپا کومار»، استاد دانشگاه راجرز مطرح می کند، یکی دیگر از نقاط ضعف تروریسم اسلامی به عنوان جانشینی برای «ترس سرخ»، نبود قدرت و استقامت در برابر تهدید هسته ای ناشی از یک دولت – ملت سوم بود.

پس از فروپاشی شوروی، واشنگتن تلاش کرد تا کشور سومی را به عنوان دشمن و برای پر کردن خلاء شوروی پیدا کند و فدراسیون روسیه را به همین منظور جایگزین شوروی کرد. در نتیجه، هر عمل انجام شده از سوی روسیه، حتی آن دسته از کارهایی که می توانند در دفاع از منافع اساسی این کشور توسط یک بازیگر منطقی انجام شود، از دید آمریکا به عنوان خطا و اشتباه دیده می شود. این همان چیزی است که در سوریه رخ داده و روسیه بنا به درخواست پرزیدنت «اسد» و جهت مبارزه با تروریست هایی که در صدد سرنگونی حکومت وی هستند، وارد سوریه شده است. همینطور در مورد کریمه، زمانی که اکثریت مردم آنجا به الحاق مجدد این شبه جزیره به روسیه رای دادند، رای ۹۶.۷ درصدی مردم از دید آمریکا تنها به چشم تجاوز دیده شد.

واشنگتن بنا به چند دلیل به دنبال براندازی حکومت سوریه و جایگزینی یک عروسک دست نشانده خود به جای آن است: اول، با از بین بردن مسیر ارتباطی میان ایران و جنبش مقاومت لبنان، حزب الله، امنیت اسرائیل تا حد بسیار زیادی افزایش خواهد یافت. دوم، قطر و ترکیه می توانند ساخت خط لوله گاز خود که در سال ۲۰۰۹ در جهت تامین گاز اروپا از طریق مسیر شمال بین دو کشور برنامه ریزی شده بود را آغاز کنند. سوم، آمریکا تغییر رژیم در سوریه را به عنوان قدمی رو به جلو در جهت دستیابی به هدف منزوی کردن هرچه بیشتر ایران می بیند. چهارم، عربستان سعودی به عنوان متحد آمریکا این موضوع را به عنوان شکست شیعه می داند. نهایتا اینکه سوریه می تواند فرصت آرزوی دیرینه آمریکا برای مواجهه مستقیم با روسیه را تحقق بخشد.

 

در عمل، آمریکا و روسیه باید به دنبال یافتن راهی مشترک جهت مبارزه با داعش و دیگر سازمان های تروریستی حاضر در سوریه باشند. اما آمریکا نیازمند در نظر گرفتن روسیه به عنوان یک دشمن است و سوالی که اینجا پیش می آید این است که چرا دو کشور با برقراری آتش بس در سوریه موافقت کردند؟ ممکن است انگیزه آمریکا از پذیرش آتش بس درسوریه، به کار بردن نیرنگی از سوی واشنگتن برای انداختن مسکو به دام باشد. از آنجاکه نیروهای آمریکایی و ترک به ظاهر برای مبارزه با داعش با یکدیگر همکاری می کنند، عملا منطقه ای با شعاع ۱۰۰ کیلومتر در شمال سوریه به اشغال آنها درآمده و همین امر، شانس تقابل مستقیم با روسیه را که همین حالا هم نگرانی خود را نسبت به تجاوز و اشغال غیر قانونی خاک سوریه توسط آنها را اعلام کرده، افزایش می دهد.

*آمریکا اخیرا اقدام به بمباران مواضع ارتش سوریه در دیر الزور کرده که بر اثر آن دستکم ۶۲ تن از نیروهای سوریه کشته شده و ۱۰۰ تن از آنها مجروح شده اند. هدف از انجام این حمله چه بود؟

از آنجاکه روسیه توانسته با موفقیت به مواضع داعش حمله کرده و این گروه تروریستی نیز با هدف براندازی دولت اسد از سوی آمریکا حمایت می شود، به طور حتم نخبگان واشنگتن از مسکو استقبال نکرده و به دنبال تقویت گروه های مخالف به اصطلاح میانه رو در سوریه هستند و از سوی دیگر نیز همزمان نیروهای اسد را مورد هدف قرار می دهند. بنابراین، حمله هوایی تصادفی به مواضع نیروهای ارتش سوریه در دیر الزور که منجر به کشته شدن ۶۲ تن و زخمی شدن صدها تن دیگر شد می تواند بهترین گواه برای اثبات این ادعا باشد.

مسلما آمریکا، روسیه را به حمله علیه یک واحد اضطراری سیار در اطراف حلب، که از سوی «جان کری» به منطقه پرواز ممنوع اعلام شده و کاروان ارسالی صلیب سرخ که منجر به کشته شدن ۲۶ نفر شد متهم کرده است. باید بدانیم که رویکرد واشنگتن در براندازی حکومت های عراق و لیبی هم همین بود. مسلما، جنگ طلب های واشنگتن با مشارکت ترکیه به دنبال اعمال فشار غیر قانونی برای براندازی حکومت قانونی دولت سوریه در دمشق است. وگرنه هیچ قصدی برای توقف واقعی درگیری ها وجود ندارد. خود متن توافق نیز شامل بندی است که به هر دو طرف اجازه می دهد تا در صورت تشخیص و مشاهده هرگونه تخطی از آن، آتش بس را ترک کنند.

*سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه اعلام کرده که آمریکا به خاطر حمله به نیروهای سوری از دمشق عذرخواهی کرده است. پیام این عذرخواهی چیست؟

«سرگئی لاوروف» از عذرخواهی آمریکا از سوریه به دلیل حمله به نیروهای نظامی این کشور خبر داده است. درحالیکه آمریکا اعلام کرده که این حمله به صورت اشتباه انجام شده، «لاوروف» نشان داد که به این اظهار آمریکا اعتقادی ندارد. «لاوروف» مستقیما آمریکا را مقصر ندانست اما گفت که پذیرش این مساله که آمریکا و ائتلاف تحت رهبری این کشور نمی دانستند کدام دسته از نیروها در آنجا مستقر هستند، قابل قبول نیست. پیام روشن است: آمریکا قصد عمل به بندهای آتش بس را ندارد.

*اگر آتش بس سوریه با شکست مواجه شود، آیا می توان شاهد افزایش اختلافات میان آمریکا و روسیه در مورد سوریه بود؟

به طور حتم اختلافات تشدید خواهد شد. اما باید به این نکته توجه داشت که روسیه همین حالا هم توسط نیروهای حاضر ناتو در کشورهایی چون استونی، لتونی، لیتوانی، لهستان، رومانی، بلغارستان و ترکیه به محاصره آمریکا درآمده است. در حالیکه واشنگتن بر این نکته اصرار دارد که نیروهای خود را به منظور حفاظت از آنچه این کشور تجاوز به متحدینش می خواند، در شرق اروپا مستقر کرده است.

اما شرکت «رند» هشدار داده که اتحاد آمریکا و ناتو نمی تواند روسیه را شکست دهد. از این نکته می توان برداشت کرد که به احتمال زیاد، هدف از این بازی واشنگتن، یافتن عذری برای انجام مقاصد خود در بحث امنیت جمعی ناتو و وادار کردن ملت های دیگر برای ایستادن در برابر روسیه به نیابت از آمریکا است.