ترویج تفکرات ضدشیعی در عربستان برای سرپوش نهادن بر مشکلات اقتصادی

 سازمان «مرکز رشد بین‌الملل» در مطلبی به قلم «آدام وینشتین» به بررسی وضعیت اسفناک اقلیت شیعه در عربستان اشاره کرده و تبعیض ریاض علیه آن‌ها را به دلیل تفکر مقامات سعودی مبنی بر تهدیدآمیز بودن پیشرفت این منطقه برای مشروعیت آل‌سعود می‌داند.

در این یادداشت آمده است: طی یک سال گذشته گزارش‌های متعددی در خصوص بروز چالش مالی در عربستان‌سعودی منتشر شده است. کمک هزینه برای تحصیل در خارج از کشور قطع و خدمات دولتی نیز کاهش یافته است. پادشاهی قویا در پی متنوع‌سازی در اقتصاد و نوسازی بخش تجاری خود است. اما آیا توسعه واقعی در سیستم سیاسی سعودی که مشروعیت خاندان سلطنتی آن تا حد زیادی به حفظ وضع موجود بستگی دارد، امکان‌پذیر است؟ بررسی استان‌ شرقی این کشور با جمعیت اکثرا شیعه تا حدودی پاسخ این سوال را روشن می‌‌نماید.

این استان شرقی در حالی که بیشترین تولید نفت را دارد، از بهره‌مندی کمتری در مقایسه با سایر استان‌ها برخوردار است. بی‌شک توسعه کمتر با حقوق کمتر نیز همراه است. اعدام شیخ نمر باقر النمر در 2 ژانویه 2016 توجه بین‌المللی را به وضعیت اسفناک اقلیت شیعه در عربستان سعودی متمرکز نمود، اما این ماجرا به سرعت تحت تاثیر بحران دیپلماتیک میان ایران و آل‌سعود قرار گرفت.

تلاش برای برچسب‌زنی به شیعیان عربستان

آیا کشوری که دکترین ضدشیعه را به عنوان گفتمان دینی رسمی خود تعیین کرده، جمعیتی حدودا یک میلیونی از شیعیان را تحمل می‌کند؟ استقرار وهابیت جاده را برای سخت‌ترین انتقادات علیه روحانیت و دکترین تشیع بیش از هر آیین دیگری گشوده است. این موضع‌گیری تهاجمی علیه تشیع در حد رویارویی مستقیم نیست اما نشانه‌ای از رویکرد کلی ریاض برای حکومت خود است.

خاندان سلطنتی حرکت بر مسیر آزادسازی لازم برای توسعه اقتصادی، روابط سیاسی قوی با غرب و تامین خواسته‌های محافظه‌کارانه جنبش‌های وهابیت را برگزیده است. عربستان سعودی علمای وهابی را برای بسیاری از پست‌های رسمی خود به کار گرفته است. بااین حال، دشمن‌ جلوه دادن شیعیان نقش مهمی در انحراف عمومی از آنچه به عنوان نقایص و سوء‌رفتارهای سلطنتی جنبش‌های وهابی برداشت می‌شود، ایفا می‌نماید. تشیع در واقع به عنوان سپر بلای سیاسی این حکومت مورد استفاده قرار می‌گیرد. بنابراین یک شبه‌ناسیونالیسم وهابی‌گرا از سوی رهبری خاندان سلطنت در جامعه قبیله‌ای سعودی تزریق شده که منجر به فرقه‌گرایی خطرناک در میان عموم شهروندان شده است.

واکنش شیعیان به آزار و اذیت‌ها

ریاض اصرار دارد که تمامی فعالیت‌های شیعیان در استان شرقی الهام‌گرفته و به کارگردانی ایران است. از آنجا که مهد تشیع در حوزه‌های علمیه ایران قرار دارد ارتباط اجتناب‌ناپذیری میان این کشور با شیعیان عربستان برقرار شده است. ازقضا، اقدام ریاض در ممنوعیت ایجاد حوزه‌ شیعیان یا حوزه علمیه موجب نزدیکی هرچه بیشتر شیعیان این کشور با ایران شده است. پادشاهی سعودی با زدن برچسب ستون پنجمی برای ایران به جنبش مساوات‌طلبانه شیعیان عربستان، این امکان را یافته تا توجه عمومی را از مسائل دیگر منحرف کند.

 

شاخه‌های زیتون توخالی

جنگ خلیج‌فارس و ظهور جنبش سلفی ضدسلطنت موسوم به «جنبش سهوه» موجب تقویت درخواست‌های شیعیان گردید اما این جنبش به جای تمرکز بر نارضایتی‌های تشیع به درخواست برای احقاق حقوق تمامی سعودی‌ها پرداخت. استراتژی این درخواست ملی هرگز به سود شیعیان عمل نکرد و خاندان سلطنتی نیز به خوبی آگاهی داشت که هیچگونه اتحادی میان اطلاح‌طلبان سلفی و شیعیان وجود ندارد. شیعیان هر از گاهی در جریان مخالفت‌های سیاسی برخی خواسته‌های اقتصادی خود را به دست آوردند اما این اقلیت در حاشیه همواره گروگانی در جزر و مد روابط ایران و عربستان بوده‌اند.

آرمان شیعیان در عربستان آرمانی افراط‌گرایانه نیست. حق کار، ساخت مسجد، تاسیس حوزه علمیه، مشارکت در امور دولتی و انجام عبادت عمومی خواسته اصلی این جمعیت شیعه است. پاسخ دیرینه ریاض به این درخواست‌ها این بوده که در درجه اول ساختار دولت به همان شکل استاندارد سنی/وهابی باقی خواهد ماند و اعمال محدودیت‌ها (علیه شیعیان) بدین دلیل است که جمعیت شیعه تهدیدی علیه امنیت ملی عربستان محسوب می‌شوند.

فریب جدید خاندان سلطنتی این است که پاسخ خود را به «گفت‌وگو» تغییر داده با این حال نفرت شدیدی که این خاندان در مدارس و مساجد تزریق کرده راه را برای ورود هر منتقدی علیه وهابیت مسدود نموده است. هم‌اکنون تعداد اندکی از مساجد شیعیان در استان شرقی حق فعالیت دارند. آیا واقعا شیعیان در عربستان از حقوق برابر بهره‌مند هستند؟ پاسخ بدیهی به این سوال این است که در این کشور ارزش رسمی بسیار اندکی برای حقوق بشر این قشر قائل شده است. بزرگترین کارفرمایان سعودی به ندرت اقدام به استخدام یک شیعه می‌کنند و در حالی که مناطق شیعه‌نشین بیشترین تولید نفت را برای ریاض دارند، مردم آن از حقوق سیاسی و اقتصادی معمول نیز محروم هستند.

نتیجه‌گیری

وضعیت شیعیان در استان شرقی تنها خط گسل در جامعه سعودی نیست. تفرقه میان سلفی‌های رادیکال و وهابی‌های سلطنت‌طلب نیز سلطه خاندان سلطنتی را تحت تهدید قرار داده است. نقش زنان، حقوق کارگران خارجی و توانایی برای مشارکت در دولت از دیگر مسائل است.

مورد «وضعیت شیعیان» به این دلیل ویژه است که نشان‌دهنده تقاطعی از حقوق و توسعه است که البته مورد دوم (توسعه) با مشروعیت سلطنت سعودی در تقابل می‌باشد. مادامی که غرب به انتقاد از کشورهای منطقه مانند ایران که در آن زنان حق حضور در دولت را داشته، می‌پردازد اما چشمانش به روی عربستان سعودی بسته است، ریاض چراغ سبز برای ادامه ستم‌های خود را دریافت کرده است.

انتخاب گزینه «معامله منصفانه با شیعیان استان شرقی» برای خاندان سلطنتی ریاض یک قمار محسوب می‌شود. با این حال اگر این خاندان با حرکت کشور به سوی توسعه بیش از پیش مقابله نماید نهایتا با فروپاشی اقتصاد و تهدید مشروعیت مواجه خواهد شد.