به گزارش فارس، پایگاه اطلاعرسانی گوگل در اقدامی که یقینا نمیتواند اتفاقی باشد تعداد کثیری مقاله و کتاب انگلیسی را با محوریت فمینیسم در اختیار مخاطبان خود قرار میدهد.

با جستجوی عبارت " Feminism Today " در موتور جستجوی گوگل، گزینه‌ای در اختیار کاربران قرار می‌گیرد که به معنای " مقالات دانشگاهی برای فمینیسم امروزی " است. وقتی مخاطب وارد صفحه مزبور می‌شود در حدود ۱۸۸هزار گزینه به زبان انگلیسی در اختیار وی قرار خواهد گرفت که بسیاری از آنها نسخه‌های الکترونیک کتاب‌های مختلف است.

کتاب‌هایی نظیر " فمینیسم رادیکال امروزی "، " فمینیسم، تئوری و تاریخ پس از استعمار "، " فمینیسم جهانی: فعالیت‌ها، سازماندهی و حقوق فراملی زنان "، " فمینیسم و سلطه طبیعت " و … به صورت نسخه الکترونیکی و به رایگان در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد.

نتایجی که در صفحه دانشگاهی گوگل برای فمینیسم ارائه می‌شود کاملا به هم پیوسته و هدفمند است و کتاب‌ها به صورت کامل و اسکن‌شده در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد. البته امکانی برای ذخیره کتاب‌ها در نظر گرفته نشده است و مخاطبان تنها می‌توانند کتاب‌های مزبور را مطالعه کنند. در ضمن لینک‌های لازم برای خرید کتاب‌ها به صورت آنلاین نیز در اختیار مخاطب قرار می‌گیرد.

هرچند چنین نمی‌توان ادعا کرد که فمینیسم تنها موضوع مورد تبلیغ توسط گوگل است اما وقتی فرضا در همین بخش از گوگل عبارت " اسلام " جستجو می‌شود، یک میلیون و دویست و هشتاد هزار نتیجه غیرهدفمند و اکثرا نامربوط به موضوع در اختیار مخاطب قرار می‌گیرد که مرتبط با اسلام ومباحثعلمی آن نیستند. در این جستجو مطالبی در خصوص سلول‌های خورشیدی گرفته تا درمان انواع بیماری‌ها یافت می‌شود. مخاطبی که در برابر چنین جستجویی قرار می‌گیرد اولین فکری که به ذهنش خطور می‌کند بستن صفحه و خروج از آن است.

پرواضح است که گوگل تنها یک سرویس‌دهنده اینترنتی معمولی نیست و تحت نظر نهادهای امنیتی آمریکایی از جمله سیا است و همکاری منظمی را با آنها دنبال می‌کند لذا به نظر نمی‌رسد که تبلیغ فمینیسم در آن تحت پوشش و ظاهر علمی – دانشگاهی، امری اتفاقی باشد.

هر چند که شاید در ابتدا و زمانی که " شارل فوریه " در قرن نوزدهم میلادی اولین بار نام فمینیسم را به کار برد، این مکتب فکری جنبشی برای برابری سیاسی و اقتصادی زنان با مردان محسوب می‌شد اما امروزه به منزله تزریق نفرت جنسیتی در جوامع و در نهایت تبلیغ همجنس‌گرایی است.

این جنبش دیگر جنبش قبل از دهه ۱۹۶۰ میلادی نیست که هدف اصلی آن اعطای حق رای به زنان، نفی خشونت علیه آنان، تلاش برای برابری دستمزدهای زنان و مردان و جلوگیری از تبعیض جنسیتی بود، بلکه امروزه به دنبال تبلیغ حق همسفرگی به جای حق همسری، بی‌اهمیت جلوه دادن نقش مادری در جامعه، تبلیغ برهنگی و در نهایت و از همه فاجعه‌بارتر تبلیغ همجنس‌گرایی و مشروعیت بخشیدن به این پدیده شنیع در لوای دفاع از حقوق زنان است

این تفکر اکنون به زنان تن‌فروش غربی لقب " کارگر جنسی " داده است و خواستار حمایت از حقوق آنهاست تا به این واسطه به رابطه نامشروع جنسی مشروعیت ببخشد.

جان کلام اینکه فمینیسم امروز مکتب ترویج فساد اخلاقی و بی‌بندوباری است و هر فعالیت دیگر آن نیز در همین راستا قابل ارزیابی است و لذا تبلیغ آن را نیز باید در چارچوب پروژه بزرگ‌تری دانست که " اخلاق‌زدایی " بهترین نام برای آن است.

بدیهی است که دفاع از حقوق مشروع زنان باید در چارچوب اصول اخلاقی انجام پذیرد چرا که در غیر این صورت، نظر به اصالت فطری اخلاق، به مرور زمان حقوق مزبور نیز زیر سوال رفته و تبدیل به موضوعات مبهم و مبتذل میشود.