به گزارش ايسنا، آريل شارون، نخست وزير ۸۳ ساله اسبق اسراييل كه دستش به خون هزاران فلسطيني و عرب آغشته است، مرگ را به خوبي ميشناسد. او سربازان بيشماري را به ميدان نبرد روانه كرد و در اين ميدانها بسياري از همقطارانش را از دست داد و خودش نيز دو بار مجروح شد. "مارگاليت" اولين همسرش در يك سانحه رانندگي كشته شد و شارون با خواهرزنش "ليلي" ازدواج كرد. ليلي نيز به دليل بيماري سرطان جان باخت. "گور" يكي از پسرانش نيز در سن ۱۰ سالگي در حالي كه با اسلحهاي قديمي بازي ميكرد بر اثر شليك گلوله به سرش جان باخت. اعراب شارون را تنها با واژهي "قصاب" خطاب ميكنند كه مسوول انجام حملات خونين عليه غيرنظاميان و اجازه قتل عام ۸۰۰ مرد، زن و كودك در طول سه روز در اردوگاههاي صبرا و شتيلا توسط فالانژهاي لبنان در سال ۱۹۸۲ است. نويسنده فلسطيني و مفسر تلويزيون ابوظبي ميگويد فلسطينيان اين ژنرال بدنام را كه ۵۰ سال به خونريزي، شهركسازي و اعمال تحريمها پرداخت، از خاطر نخواهند برد.

زندگی آریل شارون به عنوان یک سرباز، ژنرال، قانون‌گذار و رهبر منعکس کننده داستان وضع و حال وی است.

۲۷ فوریه سال ۱۹۲۸:

" آریل ساموئل مردخای شرایبر " معروف به آریل شارون از یک خانواده‌ مهاجر لهستانی که پیش از ورود به فلسطین، به قفقاز رفته بودند، در روستای کفر ملال متولد شد.

سال ۱۹۴۲:

شارون در سن ۱۴ سالگی به " هاگانا " یک گروه شبه نظامی زیرزمینی پیوست که بخشی از نیروهای ارتش اسراییل را تشکیل داد و کارشان در آن زمان بیرون راندن فلسطینیان از خانه‌ها و زمین‌هایشان بود. در همان زمان بود که وی به سرعت در نوآوری، جسارت و تمرد شهره شد.

سال ۱۹۴۷:

سازمان ملل در این سال طی حکمی فلسطین را که تاکنون تحت قیمومیت انگلیس بود، تقسیم کرد. جنگ داخلی آغاز شد و نیروهای انگلیسی در ۱۴ ماه مه سال ۱۹۴۸ منطقه را ترک کردند و به این ترتیب جنگ برای تشکیل " اسراییل " آغاز شد.

سال ۱۹۴۸:

شارون در سن ۲۰ سالگی یک رسته را رهبری می‌کرد. وی خودش را در نبرد مشهور کرد اما به شدت مجروح شد و یکی از چشمانش تا حد کوری پیش رفت. شارون تا سال ۱۹۵۲ در ارتش باقی ماند و در این سال در دانشگاه هبرون به تحصیل مشغول شد.

سال ۱۹۵۳:

شارون برای خدمت نظامی فرا خوانده شد. ماموریت وی رهبری یگان جستجو ۱۰۱، جوخه کماندوهای نخبه بود. سربازان شارون در ۱۴ اکتبر بیش از ۴۰ خانه را در روستای قیبیه در کرانه باختری منفجر کردند. در این خلال ۶۹ غیر‌نظامی عرب که حدود نیمی از آن‌ها را زنان و کودکان تشکیل می‌دادند، کشته شدند.

سال ۱۹۵۶:

اسراییلی‌ها و اعراب دومین جنگ اصلی‌شان را که به مبارزه‌ سینا معروف بود آغاز کردند. اسراییل شبه جزیره سینا و نوار غزه را به اشغال خود درآورد و در سال ۱۹۵۷ عقب‌نشینی کرد. شارون دراین سال که فرماندهی گردان چتربازان اسراییل را برعهده داشت از دستورات سرپیچی کرده و با نیروهای مصر در " ملتاپس " درگیر شد. در این جنگ ۳۸ سرباز اسراییلی کشته شدند. وی از سوی فرمانده‌اش برای انجام این اقدام مورد سرزنش قرار گرفت.

۵ تا ۱۰ ژوئن سال ۱۹۶۷:

اسراییل جنگ شش روزه‌ای را با مصر، سوریه و اردن آغاز و در نتیجه آن بلندی‌های جولان، کرانه‌ی باختری(مناطق کلیدی در بیت‌المقدس) نوار غزه و سینا را به تصرف خود درآورد.

سال ۱۹۶۷:

شارون از دانشگاه تل آویو با مدرک حقوق فارق‌التحصیل شد و به درجه سرتیپی نائل آمد و رهبری یک گردان مسلح را برعهده گرفت. او برای فرماندهی‌اش مورد تقدیر و ستایش قرار گرفت.

سال ۱۹۷۳:

جنگ " یوم کپور " با حمله همزمان مصر و سوریه در روز تعطیل یهودیان آغاز شد. شارون که در ژوئیه سال ۱۹۷۲ از ارتش بازنشسته شده بود برای فرماندهی یک یگان مسلح در مسیر کانال سوئز فرا خوانده شد. در یک نبرد سرش با گلوله‌ای مجروح شد. در بحبوحه‌ افزایش تنش‌ها یک دادگاه نظامی شارون را به دلیل تمردش محکوم کرد. وی به سرعت از وظیفه نظامی‌اش خلع شد اما به سرعت از سابقه جنگی‌اش بهره برد و با شهرت " قهرمان "، حزب راستگرای لیکود را تشکیل داد و در ماه دسامبر همان سال کرسی‌ای را در کنست(پارلمان) از آن خود کرد.

سال ۱۹۷۵:

اسحاق رابین، نخست وزیر اسراییل شارون را به عنوان مشاور امنیتی ویژه‌اش برگزید.

سال ۱۹۷۷:

شارون در حزب لیکود درخشید و تحت رهبری مناخم بگین در حزب لیکود، وزیر کشاورزی شد و ساخت شهرک‌سازی را در کرانه‌ باختری و نوار غزه آغاز کرد و این امور را اغلب با کنار زدن کانال‌های قانونی به انجام رساند.

۷۹-۱۹۷۸: ‌

مصر و اسراییل توافقنامه‌ کمپ دیوید را امضاء کردند و اسراییل از صحرای سینا عقب‌نشینی کرد.

سال ۱۹۸۲:

اسراییل با هدف تخریب مقرهای سازمان آزادی‌بخش فلسطین در طول مرزش با لبنان به این کشور حمله کرد. در این سال شارون در پست وزیر جنگ اسراییل حملات را مهندسی می‌کرد، اسراییل به سازمان آزادی بخش فلسطین حمله کرد اما در این فرآیند شبه نظامیان مسیحی لبنان صدها فلسطینی ساکن اردوگاه‌های صبرا و شتیلا را قتل‌عام کردند. شارون در بحبوحه‌ اعتراضات بین‌المللی اعلام کرد مسئول مستقیم این اقدام نبوده است. وی با دلخوری استعفا کرد اما کرسی‌اش را در پارلمان اسراییل(کنست) حفظ کرد.

سال ۱۹۸۷:

انتفاضه‌ اول مردم فلسطین و دوره‌ درگیری و اعتراض در اراضی تحت اشغال آغاز شد.

سال ۱۹۹۵:

یک افراطی یهودی اسحاق رابین را ترور کرد.

سال ۱۹۹۸:

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر وقت اسراییل، شارون را وزیر امور خارجه‌اش قرار داد. شارون نیز از شهرک نشینان اسراییلی خواست تا هر آنچه می‌توانند تپه‌ها و بلندی‌ها را غصب کنند.

سال ۲۰۰۰:

پس از پیروزی حزب کارگر در انتخابات اسراییل، ایهود باراک، نخست وزیر شد و شارون فرماندهی لیکود را در دست گرفت. وی در ۲۸ سپتامبر از مسجد‌الاقصی دیدن کرد و این کار خشم مسلمانان را برانگیخت و درگیری‌های گسترده به سرعت آغاز شد و انتفاضه دوم شکل گرفت.

اکتبر سال ۲۰۰۰:

باراک که به دلیل درگیری‌های اخیر از لحاظ سیاسی ضعیف شده بود پیشنهاد تشکیل یک دولت ائتلافی را داد. شارون این پیشنهاد را رد کرد. وی در ۶ فوریه سال ۲۰۰۱ نخست وزیر اسراییل شد.

ژوئن سال ۲۰۰۲:

دولت اسراییل با توجه به افزایش حملات دستور ساخت دیوار حائل برای جداسازی کرانه‌ی باختری را صادر کرد.

۱۸ دسامبر سال ۲۰۰۳:

شارون با کناره گیری از موضعش در قبال شهرک‌های یهودی‌نشین و حزب لیکود طرح جداسازی‌اش را مطرح کرد. وی سپس تخلیه‌ تمام شهرک‌های یهودی‌نشین در غزه و چهار شهرک در کرانه‌ باختری را خواستار شد.

نوامبر سال ۲۰۰۴:

یاسر عرفات، رهبر فلسطینیان درگذشت و محمود عباس جانشین وی شد.

۸ فوریه سال ۲۰۰۵:

شارون با عباس به توافقنامهی آتش‌بس دست یافت اما لیکود مخالفت کرد.

اوت ‌۲۰۰۵: ‌

اسراییل نظامیان و شهرک‌نشینان را از غزه خارج کرد.

۲۱ نوامبر سال ۲۰۰۵:

شارون که در انجام طرح‌هایش با توجه به مخالفت حزب لیکود با مشکل مواجه شده بود از حزب لیکود جدا شد و حزب کادیما(پیشرو) را تشکیل داد.

۱۸ دسامبر سال ۲۰۰۵:

شارون دچار یک سکته مغزی خفیف شد. پزشکان تزریق ماده‌ رقیق کننده خون را برای جلوگیری از حملات بعدی تجویز کردند.

۵ ژانویه ۲۰۰۶:

شارون دچار دومين سكته مغزياش شد. وي تحت چندين عمل جراحي قرار گرفت و پس از آن تاكنون در اغما بوده است.