دستاوردهای سند همکاری ایران و چین

  سال ۱۴۰۰ را می‌توان سالی ویژه برای آسیا دانست. سالی که در روزهای آغازین آن دو قدرت غرب و شرق آسیا سندی ۲۵ ساله را برای تقویت همکاری‌های دو جانبه در زمینه‌های مختلف امضا کردند. ایران قدرت اول غرب آسیا در زمینه‌های متعددی همچون حکومت مستقل، منابع طبیعی، ثبات، امنیت و عمق استراتژیک و چین قدرت اول شرق آسیا و اقتصاد دوم جهان سندی را برای گسترش همکاری‌ها امضا کرده اند که این سند با واکنش رسانه‌های آمریکایی و صهیونیستی و آغاز اعتبار زدایی از آن مواجه شد.

چین که پیش از این با پروژه «یک جاده یک کمربند» در صدد بود تا با احیای جاده ابریشم حضور اقتصادی خود در جهان را گسترش بدهد اکنون با امضای این سند فرصت‌های جدیدی را پیش روی خود می بیند.

کشوری که پیشتر گفته شده بود تا سال ۲۰۲۵ تبدیل به بزرگترین اقتصاد جهان می‌شود و اخیراً نیز اعلام شده که این اتفاق زودتر از زمان پیش بینی شده به وقوع می‌پیوندد، برای رسیدن به این هدف دست همکاری به سوی ایران دراز کرده است.

موقعیت ژئوپلتیک ایران در منطقه غرب آسیا موجب شده تا کشورهای زیادی به دنبال همکاری با آن باشند و در این راه کشورهای غربی به غلط سال هاست که درصدد هستند به جای همکاری از طریق فریبکاری برای خود جایی را در ایران پیدا کنند.

برای تحلیل بهتر این سند همکاری با «جی چون زو» استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه «باکنل» آمریکا به گفتگو نشستیم.

آقای زو از اعضای کمیته ملی روابط آمریکا-چین است که در سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ مدیر مؤسسه چین در دانشگاه باکنل بوده و پیش از آن نیز در دانشگاه بریجپورت، دانشکده همیلتون و دانشگاه کارولینای جنوبی تدریس می‌کرد. وی همچنین سابقه تدریس در دانشگاه شانگهای در رشته مطالعات بین الملل را نیز دارد. وی در خصوص سیاست خارجی چین و مسائل بین الملل بیش از ۱۰ کتاب به رشته تحریر درآورده است.

متن این گفتگو به شرح زیر است:

*همانطور که مطلع هستید ایران و چین سند جامعی برای همکاری‌های امنیتی و اقتصادی امضا کرده اند و برخی کارشناسان اعتقاد دارند که با امضای این سند تلاش‌های آمریکا برای منزوی کردن ایران شکست خورده است، با این اوصاف تحلیل شما از امضای این سند چیست؟

امضای این سند نه تنها در فضای سیاسی خاورمیانه بلکه در فضای سیاسی فعلی بین الملل نیز یک رویداد ویژه محسوب می‌شود. کاملاً واضح است که رقابت ایالات متحده و چین یکی از ملاحظات این توافق نامه است. می‌توان تصور کرد که دولت ایالات متحده از این پیشرفت (امضای سند میان ایران و چین) بسیار ناامید شده زیرا رسیدگی به مسئله ایران را برای دولت بایدن دشوارتر می‌کند.

به نظر من با امضای این سند موقعیت ژئوپلتیک ایران مطمئناً گسترش خواهد یافت و علاوه بر آن همکاری جامع ایران و چین در بخش‌های انرژی و اقتصادی موجب بی اثر شدن تحریم‌های آمریکا علیه تهران می‌شود.

*به نظر شما چه دلایلی باعث شده‌اند تا چین خواهان امضای چنین سندی با ایران باشد؟

فکر می‌کنم هم چین و هم ایران خواستار این توافق باشند. با توجه به آنکه روابط این دو کشور (ایران و چین) با آمریکا بیش از گذشته از بین رفته هم تهران و هم پکن باید این حس را داشته باشند که به یکدیگر پیوند خورده‌اند.

در خصوص چین دولت بایدن به دنبال جلب حمایت متحدان و شرکای آمریکا برای مقابله با «چالش چین» است و از سوی دیگر چین در حال تقلید از استراتژی ایالات متحده برای همکاری با دوستان خود مانند روسیه، ایران، پاکستان و کره شمالی برای تشکیل یک جبهه متحد در برابر ایالات متحده است.

*برخی از مقامات آمریکایی درباره سند همکاری‌های ایران و چین ابراز نگرانی کرده اند، به اعتقاد شما چرا آمریکا و یا کشورهای دیگر باید نگران چنین توافقی باشند؟

دلیل اصلی نگرانی آنها این است که با امضای این سند و همکاری گسترده ایران و چین تحریم‌های آمریکا علیه تهران اساساً بی اثر می‌شوند. کشورهایی که درباره این سند ابراز نگرانی می‌کنند همچنین نگران افزایش نفوذ چین در خاورمیانه هستند.

*با این اوصاف شما وضعیت تنش‌های میان چین و آمریکا را در دوره ریاست جمهوری جو بایدن چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا این تنش‌ها در این دوره بدتر می‌شوند یا آنکه ما شاهد روابط بهتری میان پکن و واشنگتن در زمان حضور بایدن در کاخ سفید خواهیم بود؟

با توجه به اختلافات ساختاری و ایدئولوژیک، تنش‌های میان آمریکا و چین همچنان ادامه خواهد داشت. اگر چه بایدن علاقه کمتری به اتخاذ رویکرد یکجانبه و تقابلی با چین دارد اما با این وجود وی عمدتاً سیاستی را در خصوص چین به کار برده که از دولت ترامپ به ارث برده است، بر همین اساس بعید است که در کوتاه مدت شاهد پیشرفت روابط آمریکا و چین باشیم.