خروج پایگاه‌های آمریکا از منطقه، فرار یا نقشه استراتژیک؟

 مجتبی فردوسی پور کارشناس مسائل خارجی  درباره خروج سامانه‌های موشکی آمریکا از برخی کشور‌های عربی گفت: در اینکه آمریکا سامانه‌های موشکی پاتریوت‌ و تاد را از سعودی، عراق، کویت و اردن خارج کرده است، دو تحلیل خوش بینانه و بد بینانه وجود دارد.

وی در توضیح تحلیل خوش بینانه تصریح کرد: آمریکایی‌ها پس از تجربه دو دهه اشغالگری و امنیتی سازی خاورمیانه به این نتیجه رسیدند که آینده این منطقه در قیاس با جنگ سرد هوشمندانه با حوزه آسیا و پاسفیک نبرد هژمونیک با چین و روسیه، به جز الزام به تامین امنیت رژیم صهیونیستی برای آنان ارزش افزوده‌ای در بر ندارد.

فردوسی پور ادامه داد: سامانه‌های مزبور مستلزم بکارگیری بیش از صد نیروی انسانی اعم از نظامی، مستشاری و خدماتی است، که این موضوع پس از تجربه حمله ایران به عین الاسد حکم بازی با آتش را برای آنان دارد. از این‌رو نوع و کیفیت رویکرد امنیتی آمریکا به حفظ پایگاه‌های نیروی هوایی با گرایش به روند بکارگیری هواپیما‌های احیانا راهبردی و بیشتر پهپادی است.

کارشناس مسائل خارجی افزود: دلیل خارج کردن سامانه‌ها در این است که سامانه‌های پاتریوت و تاد در جنگ سعودی و یمن در حفاظت از زیر ساخت‌های سعودی به ویژه تاسیسات آرامکو موفق عمل نکردند، از این مهم‌تر ناکارآمدی پاتریوت سبب شد تا در حفاظت سفارت آمریکا در بغداد سیستم‌های C_RAM جایگزین آن‌ها شوند. حتی سامانه‌های پاتریوت در نبرد سیف القدس هم به همین دلیل به کار گرفته نشدند.

وی تصریح کرد: چنانچه راهبرد محور آمریکایی_صهیونیستی را در غرب آسیا به ویژه جبهه مقاومت عراق و سوریه، جنگ میان جنگ‌ها یا همان راهبرد جنگ و گریز بدانیم وجود سامانه‌های پاتریوت با حجم گسترده نیروی کاربر آن‌ها می‌تواند جهنم آمریکایی را همانند عین الاسد به راه اندازد.

فردوسی پور با اشاره به خروج از افغانستان و کاهش نیرو‌های آمریکایی تا ۲۵۰۰ نظامی در عراق اظهار کرد: آمریکا دیگر نیازی به سامانه کم کاربرد در برابر موشک‌های کوتاه برد حریف احساس نمی‌کند. ضمن آنکه همین رفتار آمریکا هشداری است به کشور‌های برخوردار از سامانه‌های پاتریوت تا برای امنیت خود با ورود به رقابت تسلیحاتی بیشتر، خود در برقراری نظام‌های پدافندی هزینه کنند.

فردوسی پور درباره تحلیل بد بینانه این موضوع گفت: برخی رویکرد‌ها در این اقدام آمریکا ناظر به روند مناسبات ایران و آمریکا در فرایند مذاکرات وین است، بدین گونه که معتقدند تغییرات حاکمیتی در ایران چه بسا موضع این کشور را به نسبت دستاورد ناچیز برجام در ۲۰۱۵ با وجود شکل گیری ظرفیت‌های بالای دانش هسته‌ای در مدت زمان ۶ ساله، ایران را به فتح قله بی بازگشت سوق داده است.

وی تصریح کرد: در این صورت دو راه بیشتر وجود نخواهد داشت یا باید بازگشت آمریکا به برجام با قاعده پذیرش بازی ایران ۲۰۲۱ صورت پذیرد، یا اینکه با اقدام نظامی با آن برخورد شود. لازم می‌دانم به اظهارات آیزنکوت، رئیس ستاد مشترک ارتش صهیونیستی اشاره کنم. به گفته او «وضعیت ایران از دو حال خارج نیست یا تهدید علیه اسرئیل و یا تهدید وجودی علیه آن، یعنی فرآیند تهدید وجودی بسیار متفاوت‌تر است. در این صورت آمریکا نسبت به تهیه و تدارک شرایط خود با حوادث آتی اقدام می‌کند که عبارتند از کاهش سطح نیرو‌های نظامی، پایگاه‌ها و سامانه‌های غیر ضرور و موارد دیگر».

فردوسی پور در تحلیل گفته‌های رئیس ستاد مشترک ارتش صهیونیستی گفت: به همین منظور استناد می‌شود به تجمیع پایگاه‌ها از عراق، سوریه و قطر در کشور اردن، دلیل عمده آن هم دور بودن از تیررس اقدام متقابل ایران ذکر می‌شود.

وی ادامه داد: حتی اگر اقدام مستقیم آمریکا یا غیر مستقیم رژیم صهیونیستی با هدف درگیر کردن آمریکا هم صورت نگیرد تنها امتیاز آن برای غرب به ویژه آمریکا گرفتن اهرم فشار یا کارت بازی ایران علیه آمریکا در روند مذاکراتی وین در آینده است.

فردوسی پور سفیر سابق ایران در اردن در پایان خاطر نشان کرد: عطف توجه آمریکا در شرایط آینده منطقه‌ای حتی المقدور تا دو دهه آینده حوزه نبرد چین و روسیه است و با وجود بی نیازی به انرژی خاورمیانه شاید تنها الزام آن امنیت اسرائیل است که این فرایند نیز باید با کاهش هزینه‌های آمریکا و بهبود محور عربی _ عبری و حل معضل فلسطینی با تشکیل دو دولت پیگیری شود.