مگر مردم چه می‌خواهند؟

یک. با به ثمر رسیدن پروژه عظیم آب‌رسانی غدیر ، ۲۶ شهر و ۱۶۰۰ روستای خوزستان از تنش آبی رها خواهند شد. مشقت بزرگی است که در تابستان خرماپزان اهواز و خرمشهر و آبادان آب قطع شود، یا با هر بارندگی، آب آشامیدنی به‌شدت گل‌آلود شود. خوزستان و مردمان نجیبش، با تمام پایمردی در جنگ تحمیلی، با پرداخت هزینه سنگین پای ایران اسلامی و با وجود منابع سرشاری که به پای ایران ریخته، سرزمین مظلومی است. شهرهایی که یا آب ندارند، یا میزبان گردوغبارند، مردمانی دارد که هرچند شایسته بهترین وضعیت زندگی و رفاه معیشتی هستند، اما چندان هم خواسته زیادی ندارند. حالا بعد از یک سال، یک پروژه ۱۰‌ساله با پیگیری رئیس‌جمهور محترم و تزریق بودجه و تمرکز مدیریت، بخش عمده‌ای از مشکل و ریشه ناراحتی مردم خوزستان برطرف خواهد شد.

دو‌. مشکلات کشور ممکن است ساده نباشند و پیش‌ازاین هم گفته‌ام که در مورد مشکلات کشور نباید ساده‌انگاری کرد، اما این بدان معنا نیست که راه‌حل نداشته باشند‌‌. 

به جد معتقدم که با همین وضعیت امروز کشور، یعنی همین بودجه، همین نیروی انسانی و همین توان مدیریتی و دانش فنی، اغلب گره‌های کشور را می‌توان باز کرد. مشکل آنجاست که در برخی دوره‌ها، انگیزه‌ای برای حل مشکلات وجود نداشته است.

 در میان مدیران کشور، حتی افرادی را می‌شناسم که باوجود ضعف تجربه و دانش مجموعه مدیران و کارشناسان کشور در آن حوزه، به سبب انگیزه بالا، به‌هرحال با آزمون‌وخطا -که معتقدم پس از ۴ دهه دیگر مجاز نیست- مجموعه خود را به مقصد رسانده و از مشکلات مردم کاسته‌اند.

 از سوی دیگر، در برخی حوزه‌ها باوجودآنکه در زمره کشورهای دارای حرف بوده و سابقه موفقی داریم، به واسطه بی‌انگیزگی مدیران خسارت دیده‌ایم و عقب‌رفته‌ایم.

سه. با محاسبه درمی‌یابیم که مشکلات اساسی هر استان و اولویت‌های کلان کشور، زیاد نیست. با فعال‌سازی ظرفیت‌های صنعتی، معدنی، خدماتی و کشاورزی، حقیقتا طی چند سال، چهره کشور عوض خواهد شد.

مگر مردم چه می‌خواهند؟

چهار. مردم زود راضی می‌شوند و اگر تلاش و انگیزه خدمت از مدیران ببینند، با کاستی‌ها هم کنار می‌آیند. اگر وضع پیشین در آب‌رسانی به خوزستان ادامه می‌یافت، شاید مشکل تا چند سال دیگر هم حل نمی‌شد و همچنان پروژه نیمه‌کاره بود، اما با تزریق بودجه و تأکید و تمرکز بر کار، به سرانجام رسید‌. با همین مؤلفه‌ها، مشکلات عمده‌ای در حوزه اشتغال، شفافیت، خدمات عمرانی، مسکن، محیط‌زیست و سایر حوزه‌ها نیز قابل مرتفع شدن یا حداقل کاهش یافتن است. احتیاجی به معجزه مدیران نیست، کافی هست هر مسئولی در پایان دوره، کمی گردوغبار را از چهره منطقه یا سازمان خود زدوده باشد و گام‌هایی به جلو برداشته باشد. در جا زدن و دچار روزمرگی شدن در این مسیر به معنای عقب رفتن است. با تداوم و تدریج در گام‌های روبه‌جلو، ایران ما گلستان خواهد شد.

سید محمد بحرینیان