سنگی که زن ایرانی به ویترین تمدن غرب زد

یک ماه پیش وزرای خارجه کشورهای اروپایی در اقدامی هماهنگ در ویدئوهای کوتاهی از اعتراض زنان ایران علیه خشونت و تبعیض حمایت کرده و گفتند در کنار زنان شجاع(!) ایران ایستاده‌اند. همان موقع 35 سناتور آمریکایی پیش‌نویس قطعنامه‌ای ضدایرانی با ادعای محکومیت سرکوب زنان و همچنین آزار و اذیت نظام‌مند آنان توسط دولت ایران را در مجلس سنا قرائت کردند. واکنش‌های ضدایرانی مقامات کشورهای غربی تکمیل‌کننده تلاش‌های بسیار غرب برای راه انداختن بازی سیاسی - رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی با اسم رمز مهسا امینی و تکرار ادعای ظلم و خشونت نظام علیه زنان بود. امروز می‌بینیم یک کارزار متحد با تمام ظرفیت دشمنان جمهوری اسلامی شکل گرفته است. البته این فضاسازی‌ها تنها به سیاست و رسانه اختصاص داشت و این همه جنجال و شایعه حتی به مطرح شدن جدی یک قطعنامه در مجامع بین‌المللی یا پیگیری ادعاهایی چون تلاش برای تحریم ورزش ایران منجر نشد، چرا که ادعاها هیچ استناد حقوقی قابل طرحی نداشت. در فضای مجازی و رسانه‌های‌شان هم که نظام هر روز سقوط می‌کند(!) ولی در واقعیت هیچ خبری جز چند تجمع بی‌نتیجه نیست. عدم توفیق در به خیابان کشاندن جمعیت بالای مردم در اعتراضات منجر به اغتشاش، باعث شده لیدرهای آموزش دیده توسط آمریکا به هسته‌های ترور و خشونت در اغتشاشات مجال بیشتری بدهند. تحریک اراذل و اوباش به اعمال خشونت نسبت به حافظان امنیت تا به حال منجر به شهادت و مجروحیت عده‌ای از حافظان امنیت شده که البته با جانفشانی نگذاشته‌اند این خشونت‌ها امنیت مردم عادی را به خطر بیندازد. حادثه تروریستی حرم مقدس حضرت شاهچراغ نیز اوج ماهیگیری بازوی تکفیری دشمن در فضای اغتشاش و ناامنی ا‌ست. اکنون که کاملا روشن شده مهسا امینی و زنان بهانه‌ای هستند برای پروژه‌ای با هدف راه انداختن جنگ ترکیبی علیه ملت ایران، شناخت اهداف اصلی آن، زمین بازی را به گونه‌ای دیگر برای ما ترسیم می‌کند و نگاه‌مان را به ماجرا تغییر می‌دهد. 

رهبر حکیم انقلاب در واکنش به این وقایع چندی پیش فرمودند: «دعوا بر سر مساله باحجاب و بدحجاب نیست؛ دعوا بر سر از دنیا رفتن یک دختر جوان نیست؛... با ایران مخالفند». از نظر رهبر انقلاب هدف آنان زمین زدن ایران قوی‌ است و حجاب و اینها بهانه است. سوال این است: چگونه حجاب می‌تواند بهانه‌ای برای تضعیف ایران باشد که چنین پروژه عظیمی برای این هدف تدارک دیده شده؟

راز این ارتباط را در به چالش کشیده شدن هویت مرکزی تمدن غرب توسط انقلاب اسلامی می‌توان جست. رهبر انقلاب چند ماه پیش در دیدار ائمه جمعه درباره علت دست گذاشتن دشمن روی موضوع حجاب فرمودند: «در میدان‌های مختلف، زن ایرانی حضور پیدا کرده، در بالاترین سطوح قرار گرفته، با حجاب اسلامی، با رعایت حجاب؛ این خیلی چیز مهمی است. این باطل‌کننده‌ زحمت و تلاش 300-200 ساله‌ غرب است؛ نمی‌توانند تحمل کنند، عصبانی می‌شوند، خودشان را به در و دیوار می‌زنند تا بتوانند یک کاری بکنند؛ آن وقت می‌چسبند به قضیه‌ حجاب، می‌چسبند به یک مورد و بنا می‌کنند تبلیغات کردن».

تمدن غرب بر اساس لیبرال- دموکراسی بنا شده و خود را قدرت بلامنازعی با قابلیت و شایستگی حکمرانی بر همه جهان معرفی کرده و بیش از 100 سال همچون بتی کشورهای ضعیف‌تر را به تعظیم واداشته است. لیبرالیسم به تعبیر آدام اسمیت عبارت است از «رهایی از هر قید و بند» و در این راستا سکولاریسم - جدایی دین از سیاست - از ویژگی‌های مهم آن است. این همه سال غرب به دنیا گفت برای رسیدن به پیشرفت باید خدا را از جامعه حذف کنیم. خدا برای پستوی خانه‌های‌تان! دین خدا برای جامعه دست و پاگیر است. وقتی تمدن غرب با این گفتمان در حال اوج گرفتن بود و در شرایط رو به افول بودن حاکمیت تفکر پوسیده سوسیالیسم در قطب دیگر عالم، هیچ هماوردی برای خود نمی‌دید، انقلابی با روی دست گرفتن اسلام سیاسی در ایران رخ داد و با منطق تازه‌اش نگاه عالم را به سمت خود جلب کرد. اسلام سیاسی نقطه مقابل لیبرالیسم و دشمن هژمون لیبرال بود و از هر جهت آن را به چالش می‌کشید. وقتی دال مرکزی یک گفتمان به چالش کشیده شود، عملا کل منظومه گفتمانی به خطر می‌افتد. هر اندازه این چالش عمیق‌تر و دال مرکزی سست‌تر باشد، خطر سقوط و فروپاشی این منظومه بیشتر خواهد بود. دال مرکزی تمدن غرب هم همان تفکیک میان دین و پیشرفت بر اساس آزادی بی‌قید و بند است که با تلقی وارونه از انسان شکل گرفته و احکام و قوانین صادر کرده است. جمهوری اسلامی با همه فشارها و تهدیدها پا گرفت و نهال کوچکش تنومند شد و در عمل شروع کرد به باطل کردن تصویری که در ویترین تمدن غرب نمایش داده می‌شد؛ اینکه شرع و اخلاق مانع رشد و پیشرفت است. آنچه نمود واضح تناقض ادعای آنان شد، حضور باحجاب زن شریف ایرانی در همه عرصه‌های حضور اجتماعی در داخل و خارج از کشور و کسب کرسی‌های علمی و فرهنگی و فتح سکوهای قهرمانی ورزش با همان هیبت محجب، یعنی تحت لوای شرع و مذهب بود. زن ایرانی در دامان انقلاب با پیشرفت‌ها و جلوه‌گری‌های انسانی‌اش بزرگ‌ترین ضربه را به دال مرکزی تمدن غرب زد. بدترین آلترناتیو برای تمدن غرب، تصویر زن ایرانی‌ است که با حجاب اسلامی روی سکوی موفقیت عرصه‌های مختلف جهانی می‌ایستد و تناقض‌های آن را به رخ جهانیان می‌کشد. این باطل‌کننده زحمات ۳00-۲00 ساله غرب در تثبیت تمدنش است. پس باید کلیدواژه حجاب با پیوست ظلم به زن در ایران پررنگ شود تا ویترین تمدن غربی از سنگی که زن باحجاب ایرانی دارد به سمتش پرتاب می‌کند، محفوظ بماند. 

سنگی که زن ایرانی به ویترین تمدن غرب زد

شواهد زیادی برای این امر وجود دارد. یکی از آنان سند استراتژی امنیت ملی آمریکاست که ماه جاری منتشر شد و در بخشی از آن آمده: سومین تهدید برای امنیت آمریکا دولت‌هایی هستند که دموکراسی غربی را به چالش می‌کشند و الگویی جدید از حکمرانی جهانی ارائه می‌دهند که در رأس این کشورها ایران است. 

علت دشمنی غرب با ملت ایران واقعیتی‌ است که یا به این شکل گفته نمی‌شود یا به تعبیر رهبر بزرگوار انقلاب جوری گفته و تکرار می‌شود که از دهن می‌افتد و به مغز و محتوای آن دقت نمی‌شود. باید بدانیم دلیل نشانه رفتن ایمان و اعتقاد و امید مردم ایران بویژه زن ایرانی چیست. باید متوجه باشیم ادعای غرب در دلسوزی برای زن ایرانی تظاهر فریبکارانه در مخفی کردن نگرانی‌های‌شان برای امنیت پوشالی هژمون تمدن غرب و تلاشی بی‌حاصل است برای نجات یک رویای رو به افول. بهترین وصف برای تلاش ابتر این روزهای دشمن را 40 سال پیش حضرت امام خمینی(ره) بیان فرمودند: «شما گمان نکنید اینهایی که این کارهای ابلهانه را می‌کنند، اینها چندان قدرتی دارند. این مگس‌ها در آخر عمرشان یک حرکت شدیدی می‌کنند و دور خودشان، آن وقتی که نزدیک می‌شود مرگ‌شان، می‌چرخند و نفس‌های آخر را می‌کشند. الان مَثل اینها، مَثل آن مگس‌هایی است که لحظات آخر عمر خودشان را دارند طی می‌کنند. از این جهت، یک حرکتی می‌کنند؛ اینها چیزی نیستند. آنهایی که قابل ذکر بودند رفتند و شکست خوردند و از بین رفتند. رژیم سلطنتی 2500 ساله با آن همه قدرت و با آن همه طرفدار، در مقابل شما ملت مسلمان و متعهد به اسلام، نتوانست بماند. این چند تا بچه صغیری که اینها را وادار می‌کنند و این مفسدین وادار می‌کنند به اینکه این بچه‌های گول‌خورده یک خرابکاری بکنند، این همان حال مگسی است که در آخر عمرش یک جولانی می‌خواهد بکند و نفس آخرش را بکشد. قابل آدم اینها نیستند. ملت ما گمان نکنند 4 نفر آدم را اگر اینها کشتند، هر چند آن آدم شخصیتش بزرگ باشد، این اسباب این بشود که ما و ملت ما شکست بخورند».

رها عبداللهی