وحدت فرزند توحید است

خیلی از جریان‌ها و مکتب‌ها و افراد بوده و هستند که ادعای اسلام می‌کنند و مقاصد و اهداف خود را زیر پرچم لا اله الا الله و محمدارسول الله پیش می‌برند. اما کدام‌یک راست می‌گویند؟ مؤلفه‌ها و سنگ محک‌های گوناگونی برای ارزیابی راست و دروغ ادعای اسلام‌گرایی وجود دارد اما یکی از مهم‌ترین این سنگ محک‌ها، این است که مدعی، دم از اختلاف و تفرقه و تصلب و جنگ و آتش‌افروزی می‌زند و یا پیام‌آور وحدت جمیع مسلمانان و مظلومان و مستضعفان جهان با یکدیگر است. کسی در ادعای اسلام‌خواهی صادق است که جنگ و اختلاف و نزاع را تنها با سرچشمه‌های ظلم و ریشه‌های فتنه جایز می‌داند و در باقی موارد همواره به وحدت و آرامش و ثبات دعوت می‌کند. از همین رو یکی از نشانه‌های حقانیت نظام جمهوری اسلامی ایران، تلاش سترگی است که توسط این نظام بر سر بالندگی گفتمان وحدت در جهان اسلام صورت گرفت. گفتمانی که ایران به‌عنوان ام‌القرای جهان تشیع و اسلام، مهم‌ترین منادی آن بود. این گفتمان ثمرات و برکاتی داشت که در سرنوشت جهان اسلام و غرب آسیا مؤثر بود. گفتمان‌ها و مکتب‌ها می‌توانند آدم‌های زیادی را بکشند یا انسان‌های زیادی را نجات دهند. کلمات راحت تبدیل به گلوله می‌شوند و جریان‌های فکری یا جویبارهایی از خون راه می‌اندازند و یا این جویبارها را سد می‌شوند. گفتمان وحدت مثالی است از همین حقیقت. اگر نبود اعتقاد ایران به وحدت اسلامی، هرگز محور مقاومت به این قوت و قدرت امروزین خود شکل نمی‌گرفت. ایران به‌عنوان مهم‌ترین عضو محور مقاومت، در حمایت همه‌جانبه از مقاومت فلسطین هرگز به مسئله شیعه و سنی فکر نکرد، بلکه امام خمینی فلسطین را پاره تن اسلام خواند. حتی نهضت دفاع از حرم نیز بااینکه یک هسته قدرتمند شیعی داشت، می‌توانست با اندیشه‌ها و وسوسه‌هایی که بین شیعه و سنی عداوت قائل است خدشه‌دار شود، اما شیعه و سنی در این جریان هم به‌هیچ‌عنوان تبدیل به مسئله نشد. روزی که عربستان ملت مظلوم یمن را زیر آتش حملات خود گرفت، ایران از خود نپرسید کدام‌یک سنی است و کدام‌یک شیعه. مسئله ایران این بود که کدام‌یک ظالم است و کدام‌یک مظلوم.

به‌این‌ترتیب غرب آسیا که علاوه بر گسل‌های قومیتی و ژئوپلیتیکی می‌توانست عرصه جنگ‌های مذهبی خانمان‌برانداز هم باشد، تبدیل به هسته قدرتمندی برای مبارزه  بااستکبار و صهیونیسم شد. گفتمان وحدت، خدمت بزرگ نظام جمهوری اسلامی است به جهان اسلام و به غرب آسیا. زیر سایه این گفتمان بود که جریان‌های تند وهابی از یک‌سو و جریان‌های انگلیسی یا جاهل در میان شیعیان از سوی دیگر، نتوانستند بین شیعه و سنی گسلی فعال کنند. 

وحدت فرزند توحید است

وحدت ، از توحید برمی‌خیزد. آنکه به تمام کثرت‌ها به چشم مخلوقات یک مصدر فیض واحد به نام خداوند متعال می‌نگرد، بی‌آنکه بخواهد کثرت‌ها را نادیده بگیرد، بین آن‌ها وحدتی قدرتمند مشاهده می‌کند. تفاوت‌ها در چشم چنین انسانی، تفاوت در اصل و ذات و ریشه نیست، بلکه تفاوت در اعراض و صفات و ظواهر است، از همین رو برای او اغلب تفاوت‌ها به‌سادگی قابل‌تحمل می‌شود. پس بی‌راه نیست که در عصر امام خمینی، یک فیلسوف و عارف توحیدگرا، مهم‌ترین منادی دعوت می‌شود. چنین شخصی تنها با سیاهی مطلق و عدم محض سر جنگ دارد و مادون سیاهی را شایسته وحدت می‌شمارد. این نگاه وحدت را در یکدستی نمی‌بیند چراکه یکدستی الزاما به وحدت نمی‌انجامد. بسا که در محیط‌های یکدست و یک‌رنگ و یکپارچه، اختلاف و جدل و دشمنی بیشتر هم باشد. وحدت، تحمل مخالفت‌ها و سرکوب نفس می‌طلبد. وحدت، اتحاد قلوب است و نه اتحاد عقول. بر این مبنا یکدست‌سازی راهبرد خوبی برای اتحاد نیست؛ چه در محیط‌های اجتماعی و چه در عرصه سیاست.