به گزارش افکارنیوز به نقل از تابناک، آقای عباس سلیمی نمین که مدیر دفتر تدوین و مطالعات تاریخی ایران است، در گفتوگو با یک هفتهنامه اظهار داشت: شنیده شده آقای احمدینژاد که نشان داده با حیدر مصلحی تعامل خوبی ندارد و یک بار هم در صدد برکناری او برآمده است، با آقای روحالله حسینیان درباره تصدی وزارت اطلاعات صحبتهایی کردهاند و متأسفانه، آقای حسینیان هم نظر مثبت برای پذیرش چنین پستی را به ایشان دادهاند. وی درباره پشت پرده تغییر وزیر اطلاعات بر این باور است، افرادی خاص برنامههایی مدنظر دارند که تعطیلی وزارت اطلاعات و در واقع سردرگمی در سایر وزارتخانهها به نفع آنهاست.

این خبر که مطلوب عده‌ای مشخص است، به سرعت در رسانه‌ها منتشر شد و ساعاتی بعد، روح‌الله حسینیان، رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاسخ به ادعای آقای سلیمی نمین گفت: «به صراحت اعلام می‌نمایم، نه آقای احمدی‌نژاد به اینجانب پیشنهاد وزارت اطلاعات را داده است و نه اینجانب پذیرفته‌ام و نه اصولا آقای احمدی‌نژاد با اینجانب مذاکره‌ای داشته است و نه در ماه‌های اخیر با ایشان ملاقاتی داشته‌ام؛ بنابراین، خبر مذکور را به شدت تکذیب می‌کنم و این شایعات را فتنه افراد فتنه گر می‌دانم».

این ادعا و تکذیب آن از چند جنبه جالب است:

نخست این که جایگاه وزارت اطلاعات، چنان اهمیتی دارد که تعیین تکلیف آن، هرگز به دعوای رسانه‌ای دو گروه و جناح سیاسی سپرده نخواهد شد. ظاهرا دوستان مورخ، این بخش تاریخ را خوب نخوانده‌اند یا آن که خود را به فراموشی زده‌اند.

دوم آن که این مورد نمونه‌ای دیگر از تمایل اهل سیاست و تاریخ در ایران برای پیشگویی آینده است. جالب این که اهل تاریخ و سیاست در ایران که به ندرت قادر به ارائه تئوری و نظر درباره گذشته تاریخی و وضعیت کنونی کشور هستند، به نحو عجیبی به غیب‌گویی آینده متمایل شده‌اند. این ویژگی را به خوبی می‌توان در نوشته‌های برخی اساتید علوم سیاسی هم دید که بنا به هر دلیلی، چیزی در مورد تحلیل اوضاع کنونی نمی‌گویند و در عوض یا مشغول تاریخ‌نگاری هستند و یا مشغول آینده‌بینی.

سوم، جایگاه دو طرف این ادعا و تکذیب، قدری نگران‌کننده است! آیا آقای سلیمی نمین در پژوهش‌های تاریخی خود نیز مانند همین اظهاراتشان بر پایه شنیده‌هایی که منبعش را نمی‌آورند، قضاوت می‌کنند؟ اگر این گونه است که وای به حال تاریخ و پژوهش‌های تاریخی!

این شنیدهها در مورد موضوع مهمی چون وزارت اطلاعات به این آسانی مبنای اظهارنظر میشود، ولی برخی هستند که به آن خرده بگیرند؛ اما آیا میتوان تاریخ نوشته شده بر مبنای این شنیدهها را با آرامش و اطمینان خواند؟