دعوا دعوای اسلام و کفر است

مواضع تروریستها در اربیل و ادلب و بلوچستان، هدف حمله موشکی و پهپادی سپاه سرافراز اسلام قرار گرفت. دراین‌بین، طبیعی است کشورهایی که هدف حمله قرار گرفتند فارغ از اینکه با آن مواضع، چه قرابت یا اختلافی دارند، موضع‌گیری داشته باشند. پاکستان فارغ از موضع‌گیری، عکس‌العمل نظامی هم نشان داد؛ البته این واکنش، هرچند در همین حد هم محکوم و ناخوشایند است اما به‌واقع، نسبتی با کنش جمهوری اسلامی و ضربه‌ای که به گروهک موسوم به «جیش‌العدل» وارد شد، نداشت.

دراین‌باره گفتنی‌هایی هست:

یک. تردید ندارم وزن دو صفت مظلومیت و اقتدار که جمهوری اسلامی متصف به آن است، روزبه‌روز متفاوت می‌شود. جمهوری اسلامیِ امروز کمتر از جمهوری اسلامیِ دیروز مظلوم است؛ همچنین جمهوری اسلامیِ امروز بیشتر از جمهوری اسلامیِ دیروز مقتدر است. برای درک این موضوع، لازم است چندبار صحنه را به‌اصطلاح «زوم‌اوت» کنید. از ذهن خود، محیط خانه و دوستان و همکاران، فاصله بگیرید؛ حتی از شهر و دیار خود؛ حتی از کشور. غرب آسیا را ببینید! ایران به‌عنوان صحنه‌گردان اصلی جبهه حق و مقاومت، بیش از دو روز که ناگزیر است با مگس‌کش روی مگس‌هایی که وز وز می‌کردند بزند، خود را معطل نمی‌کند. چون می‌داند صحنه پیوسته به جاست و این صحنه را در رأس و اصل، خداست که می‌گرداند؛ حالا تو باید هنرمندی کنی و عامل این صحنه‌گردانی شوی.

انصارالله یمن، به یُمن ایمان و خداترسی ره صدساله را دارد در زمانی طی می‌کند که از مقام بازیگری عبور کرده و دارد کارگردان و عامل صحنه‌گردان هم می‌شود. جواب «من انصاری الی الله» را به‌گونه‌ای می‌دهد که السابقون هم دلشان برای آن‌ها و استواری ایمانشان غنج می‌زند.

حزب‌الله خیالش از فلاح و رستگاری راحت است چون می‌داند که «ان حزب الله هم المفلحون» شاگردهای دیروز امثال حاج محمد ناظری رضوان‌الله‌علیه امروز استادان برجسته‌ای شدند و دیگر حتی خیلی مجبور به جنگ زمینی نیستند و به‌وقت نیاز مثل صاعقه بر دشمنان فرود می‌آیند. 

گروه‌های مقاومت عراق و عملیات‌های مستقیم آنان علیه آمریکا در عداد نعمت‌های خدا «لا تعد و لاتحصی» شده است.

دو. تجربه نظامی امروز ما مثل شهریور ۵۹ نیست؛ آبدیده شدیم؛ آزمون‌وخطاها استادمان کرده؛ یک تلفات هم اذیتمان می‌کند و می‌خواهیم حتی‌المقدور بدون برداشتن خسارت، بیشترین عایدی را به دست‌آوریم. جنگ در ابعاد کوچکی مثل شطرنج است؛ زدن مهره‌ای از حریف، کاری ندارد؛ اما نخوردن، کیش ندادن و مات نشدن خیلی کار دارد. حالا این موارد باید ما را از جنگ بترساند؟ هرگز. مرد این میدان، ما هستیم اما در این برهه از آخرالزمان، باید با وسواس، مردان خدا و جبهه حق را حفظ و تقویت کنیم؛ لیکن روزی که حضور و اقدام لازم شود، لحظه‌ای درنگ جایز نیست.

دعوا دعوای اسلام و کفر است

سه. دعوا دعوای اسلام و کفر است؛ فلذا هر شخص، حزب، سازمان، قوه یا کشوری اگر درگیر مادون این امر شود، دنیا و آخرتش را باخته است. تمام کفر در برابر تمام ایمان صف‌آرایی کرده است؛ حالا اگر دو کشور مسلمان با هم درگیر شوند و انرژی‌های خود را مصروف یکدیگر نمایند، به جبهه حق، ظلم کرده‌اند. پاکستان، جان ماست و توقع برخورد با افرادی که از آنجا علیه ایران، اقدامات تروریستی انجام می‌دهند، خواسته زیادی نیست. این مسئله باید در سریع‌ترین زمان ممکن و با مشارکت و مذاکره «مردان میدان» و «دیپلمات‌های مرد» با همسایه مسلمان و برادر، رفع‌ورجوع شود.

مسعود پیرهادی