این توصیه را جدی بگیرید

اندیشمندان برجسته سیاسی در گوشه‌ای از تعریف مفهوم آزادی، به طرح نکته‌ای می‌پردازند که قابل تأمل است؛ اینکه گاه انسان در مسیر زندگی‌اش تصمیماتی شخصی می‌گیرد که برخلاف اینکه گمان می‌کند این انتخاب و تصمیمش بر اساس آزادی کامل و سلیقه و ذائقه خودش است، کاملا یا تا حد زیادی تحت تأثیر هنجارهای نانوشته و سلیقه‌های اجتماعی برساخته به او تحمیل شده است. به عبارتی شاید و به احتمال نزدیک به یقین ممکن است اگر این تحمیل پردامنه و سوق دادن اجتماعی او را دربر نگرفته بود، تصمیمش چیز دیگری بود.

اتفاقاً یکی از نمونه‌ها و مثال‌های عینی که در برخی کتب و مقالات این اندیشمندان سیاسی به آن اشاره شده؛ مثال زنانی است که تصمیم به جراحی زیبایی می‌گیرند و خود را در معرض انواع و اقسام اعمال به اصطلاح زیبایی قرار می‌دهند. از نظر این اندیشمندان، این زن‌ها به ظاهر با انتخاب و سلیقه و تصمیم آزادانه خود دست به چنین انتخابی زده‌اند اما درواقع، این انتخاب نه از روی آزادی بلکه تحت تاثیر هنجارهای نانوشته زیبایی و دیده شدن و با همه هزینه‌های مادی، جسمی، خطرات و تبعاتش به آنها تحمیل شده است که به آن می‌پردازیم و باید دید چه عواملی به این ماجرا دامن می‌زند. بحث برهنگی و پوشش نامتعارف در دنیا و تاثیرات این القائات بر انتخاب الگوهای پوششی نامناسب هم از این دسته است که در جای خود باید به آن پرداخت.

جدای از مسئله جهانی که در این نوشتار خیلی مورد توجه نیست، واقعیت آن است که در جامعه ما نیز چند سالی است که شاهد رشد محسوس و به عبارتی جهش گرایش به اعمال زیبایی غیرضروری و کاذب هستیم تا جایی که اکنون کارشناسان نسبت به تبعات این سیر صعودی هشدار می‌دهند.

چند هفته قبل بود که یک عضو هیئت‌مدیره جامعه جراحان ایران در خصوص افزایش تمایل به عمل‌های جراحی زیبایی اظهار داشت: «میل به عمل جراحی زیبایی در ایران افزایش قابل‌توجهی داشته و جراحی‌های زیبایی در همه زمینه‌ها افزایش پیدا کرده است.»

وی با بیان اینکه «تمایل به عمل‌های جراحی زیبایی در مردان افزایش پیدا کرده و بیشتر مراجعه‌کنندگان برای عمل جراحی زیبایی بین سنین ۳۰ تا ۵۰ سالگی هستند»، هشدار داد: «در حال حاضر تمایل به عمل جراحی زیبایی در بین نوجوانان سنین ۱۴ تا ۱۸ سال که والدین خود را وادار به پذیرش این کار می‌کنند، در حال افزایش است... افزایش بی‌رویه عمل‌های جراحی زیبایی، افراط و یک مسئله عمدتاً فرهنگی است که راه‌حل آن نیز باید از طریق فرهنگ در نظر گرفته شود.»

هفته گذشته نیز رئیس سازمان نظام پزشکی کشور با بیان اینکه «حوزه زیبایی مقام اول را در بحث قصور پزشکی دارد»، اعلام کرد: «شکایت‌ها به‌ویژه در حوزه عمل زیبایی و خدمات زیبایی رو به افزایش است و برای رفع این مشکل لازم است سطح سواد مردم را در این حوزه بالا ببریم، چون میزان تقاضا برای خدمات زیبایی در کشور بیمارگونه است. بهترین راه مدیریت این موضوع افزایش آگاهی مردم است، اگر بتوانیم مردم را در مقابل تبلیغات اغواگرانه‌ای که در فضای مجازی وجود دارد واکسینه کنیم، مؤثر است و همچنین باید آگاهی مردم را بالا ببریم که در بسیاری از حوزه‌ها نیاز به خدمات زیبایی وجود ندارد.»

در خصوص این رفتار عجیب و تمایل رو به گسترش انجام اعمال غیرضروری زیبایی در کشورمان باز هم نظرات و هشدارهای دیگری وجود دارد که به همین دو اظهارنظر بسنده می‌کنیم؛ اما با کمی تامل در همین دو اظهار نظر که طبیعتاً از روی اطلاع و مشاهده میدانی و رصد بیان شده است به چند نکته مهم می‌رسیم؛ از جمله افزایش بی‌رویه عمل‌های جراحی زیبایی و افزایش تمایل به اعمال زیبایی در مردان همپای زنان، کاهش خطرناک سن انجام جراحی‌های زیبایی به سنین نوجوانی، غیرضروری و افراطی بودن بخش عمده این جراحی‌ها، اینکه این رفتار افراطی یک مسئله عمدتاً فرهنگی است که راه‌حل آن نیز می‌تواند فرهنگی باشد، افزایش شکایت‌ها از نتیجه جراحی‌های زیبایی (که بخش عمده آن از نرسیدن به آن نتیجه مطلوب و رؤیایی مورد تصور است)، نیاز به بالا بردن سطح سواد و افزایش آگاهی مردم در این حوزه، بیمارگونه بودن میزان تقاضا برای خدمات زیبایی در کشور و آسیب‌پذیر بودن مردم در مقابل تبلیغات اغواگرانه فضای مجازی.

طبیعی است که آن هنجارهای نانوشته اما مؤثری که در ابتدا به آن اشاره و بیان شد که این توان و قدرت را دارند تا انسان‌ها را به سمت تصمیماتی سوق دهند که یا برای آنها سودی ندارد یا باعث رنج و سختی آنها می‌شود، از سال‌های گذشته تاکنون در جامعه ما نیز خودنمایی می‌کنند. باید دید که چطور می‌شود که در یک جامعه ارزشی تا این حد روی ملاک‌های ظاهری و به‌واقع غیرمنطقی زیبایی جسمی تاکید می‌شود که برخی افراد از دارا و ندار و سطوح مختلف درآمدی بخش زیادی از درآمد یا هزینه خانواده را صرف رسیدن یا نزدیک شدن به فلان الگوی زیبایی می‌نمایند و آخر کار هم به احتمال زیاد به آنچه فکر می‌کردند نمی‌رسند یا گرفتار شکایت و آسیب‌های برخی سوداگران و فرصت‌طلبان کیسه دوخته می‌شوند؟

چه اتفاقی افتاده است که اگر تا دیروز اعمال جراحی زیبایی در بین برخی از زنان اهمیت داشت، اکنون بسیاری از مردان هم به این سمت گرایش پیدا کرده‌اند و در سطح محله و جامعه فراوان مردان و پسران جوان را می‌بینیم که در این چرخه گرفتار شده‌اند؟ از آقا «نادر» که دنبال ترمیم گونه است؛ تا آقا «ناصر» که دنبال جراح خوب برای عمل زیبایی بینی است!

این توصیه را جدی بگیرید

اینکه نوجوان ما به جای تمرکز روی درس و تعلیم و تربیت، دچار درگیری ذهنی کاذب و دغدغه زیبایی آن هم از طریق اعمال جراحی باشد، برای آینده کشور خسارت نیست؟ نباید شک کرد که کسانی به هر بهانه‌ای دنبال این شکستن تمرکز هستند؟

وقتی صحبت از بیمارگونه شدن گرایش به یک رفتار افراطی و غیرضروری و لزوم بالا بردن آگاهی جامعه در این خصوص و فرهنگی بودن زمینه گرایش و راهکار مقابله با آن و رفتارهای مشابه صحبت می‌شود، یک وظیفه سنگین روی دوش همه دستگاه فرهنگی، تبلیغی، آموزشی و پرورشی، رسانه‌ها و... گذاشته می‌شود که باید دید تا چه حد متوجه آن یا دغدغه‌مند به آن هستند؟ 

متاسفانه در سال‌های اخیر، گذشته از اثرات منفی فضای مجازی (چند سال قبل روزنامه انگلیسی دیلی‌میل، نتایج یک بررسی محققان دانشگاه جانز‌ هاپکینز را منتشر کرد که بر اساس آن، شبکه‌های اجتماعی یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در رشد جراحی‌های زیبایی هستند) و انبوه شبکه‌های ماهواره‌ای که دنبال اثرگذاری فرهنگی و ارائه الگوی مورد نظر خود از سبک زندگی هستند، در داخل کشور دستگاه‌ها و نهادهای فرهنگی مسئول علاوه‌بر اینکه آن‌طور که باید نتوانسته‌اند به وظیفه خود در نشان دادن الگوی درست و سبک زندگی صحیح مبتنی بر فرهنگ غنی ایرانی - اسلامی به نسل نوجوان و جوان و عموم مردم موفق باشند، گاه خود مروج سبک و الگوهای نامأنوس و مخربی می‌شوند که یکی از نتایج آن چیزی جز همین گرایش افراطی و به قول رئیس سازمان نظام پزشکی، «بیمارگونه» به جراحی‌های زیبایی نیست. از سینمایی که برخلاف سال‌های گذشته که هنر و توانایی هنری، مقدم بود، در بسیاری موارد چهره و رنگ چشم و میزان اعمال زیبایی هنرپیشه باعث سپردن نقش‌ها و برجسته‌تر کردن او می‌شود تا صدا و سیمایی که به جای توجه عمیق به مسئولیت مهم خود در ترویج سبک زندگی ایرانی - اسلامی و تأکید بر ارزش‌های انسانی و مثلاً تبیین ملاک‌های اصلی و منطقی ازدواج؛ ساعت‌ها در هر روز ملاک مناسب بودن یک مرد گزینه ازدواج را نداشتن چروک صورت جار می‌زند! و در بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌ها و اجراها؛ با تبعیت از همان راه اشتباهِ سینما در توجه به چهره افراد و دامن زدن به رقابت جراحی زیبایی برای ماندگاری در قاب رسانه طی طریق می‌کند، به وظیفه فرهنگی خود عمل کرده‌اند؟

نمی‌توان پذیرفت که این حجم از سرگرم کردن وسواس‌گونه و آسیب‌رسان به اعتماد به نفس زنان و دختران و پسران و مردان این جامعه به جراحی‌های زیبایی اتفاقی و... بدون پشتوانه و بدون صرف هزینه‌های فراوان از سوی کسانی باشد که نه‌تنها خیرخواه ما نیستند بلکه می‌خواهند این سرمایه‌های عظیم اجتماعی و جوانان ارزشمندی که می‌توانند هر کدام باعث شکوفایی و رشد کشور شوند دچار درجا‌زدن و حاشیه‌های کم‌ارزش شوند.

طبیعتاً بیان هشدار در خصوص گسترش خطرناک این رفتار افراطی مخالفت با زیبایی و آراستگی نیست چرا که هم فرهنگ ایرانی و هم آموزه‌های اسلامی خود مروج زیبایی منطقی، در چارچوب و سفارش‌دهنده به آراستگی باطنی و ظاهری هستند، سخن و مقصود دامی است که باید هم مردم و هم متولیان فرهنگی و اجتماعی مراقب آن باشند.

عباس شمسعلی