به گزارش افکارنیوز، رسالت در سرمقاله خود با عنوان رجال مذهبی و مسئولیت شورای نگهبان نوشت:

بر اساس اصل ۱۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران " رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانی‏ الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور. "

بنابراین اصل رجال مذهبی بر رجال سیاسی مقدم است. به هر حال بر اساس اصل ۱۱۳ قانون اساسی " پس از مقام رهبری رئیس جمهور عالی ترین مقام رسمی کشور است " و باید مجری احکام اسلامی و قانونی در یک کشور مسلمان باشد.

روشن است کسی که قرار است عالی ترین مقام سیاسی پس از ولی فقیه باشد واختیارات گسترده و وظایف سنگینی در حکومتی که بر مبنای اسلام اداره می شود، بر عهده دارد باید از بین رجال مذهبی انتخاب شود.

در تفسیر مفهوم " رجال " در اصل ۱۱۵ قانون اساسی صرف نظراز مجادلات حقوقی در خصوص افاده معنای لغوی از واژه رجال یعنی جمع رَجُل به معنی مرد و یا رجال به معنای اشخاص سرشناس و برجسته که می تواند اعم از مردان و زنان باشد؛ اما باید تاکید کرد ملاک و مناط احراز سرشناسی و برجستگی در مذهب برای فردی که می خواهد نامزد ریاست جمهوری شود، در قانون انتخابات ریاست جمهوری مشخص نشده است.

رئیس جمهور در مواضع رسمی، سیاست گذاری ها و اولویت بندی ها در اجرای قوانین، تخصیص منابع و انتصابات ناگزیر به معرفت و فهم دینی خود رجوع می کند و بایستی علاوه بر ایمان و التزام عملی به اسلام، حظی از معارف اسلامی برده باشد تا حداقل در نطق ها و سخنرانی های خود در خصوص مباحثدینی محتاطانه تر صحبت کند.

البته این بدان معنا نیست از رئیس جمهور انتظار می رود که درجه اجتهاد داشته باشد بلکه رئیس جمهور می تواند مقلد باشد اما حداقل باید تا سطح حوزه اطلاعات دینی و مذهبی داشته باشد. این موضوع هم ربطی به معمم بودن و یا مکلا بودن وی ندارد. یعنی الزامی در روحانی بودن رئیس جمهور نیست اما فرد نباید به لحاظ دانش مذهبی یک عامی باشد.

تعیین مکانیسم احراز این شاخص یعنی رجال مذهبی بودن با شورای نگهبان است و همانطور که بر اساس تبصره یکم مادّه سوم قانون انتخابات مجلس خبرگان شورای نگهبان تشخیص داده برای فقهایی که اجتهادشان محرز نیست اختبار و امتحان برگزار کند، برای تشخیص رجلیت مذهبی نیز می تواند اقدام به برگزاری یک امتحان در حد مقدمات علوم دینی در حوزه های مختلف تاریخ اسلام، فقه، اصول فقه، فلسفه، عرفان، کلام و ... نماید.