چهره چندگانه شاه در قبال آمریكا یكی از دلایل عمده ترس دولت واشنگتن از دستیابی ایران به سلاح هستهای بود. در حالی كه در آن زمان شاه بسیاری از تعهدنامهها را مبنی بر عدم دستیابی به سلاح هستهای به امضاء رساند اما همواره مدعی ساخت سلاحهای هستهای همچون سایر كشورها بود و آن را علنی ابراز میكرد.


«عباس میلانی» مورخ، ایران‌شناس و نویسنده ایرانی ‌الاصل ساکن آمریکا است. میلانی مدیر برنامه مطالعات ایرانی در دانشگاه استنفورد و استاد دانشکده علوم سیاسی است. پس از اخذ مدرک دکترا، او در سالهای ۱۳۵۴-۱۳۵۶ استاد دانشگاه ملی ایران(دانشگاه شهید بهشتی کنونی) بود تا این که در ۱۳۵۶ به عنوان زندانی سیاسی به زندان رفت. میلانی، یکی از کسانی بود که زیر نظر مستقیم ساواک، با دربار پهلوی همکاری نزدیک داشت.

به گزارش خبر و به نقل از فاربن پالیسی، این فرد به تازگی کتابی از شرح حال محمد رضا پهلوی نوشته است و در آن فاش می‌کند که شاه عاشق قدرت بوده است که یکی از مظاهر آن دستیابی به سلاح اتمی است.

هرچند میلانی شخصیت شاه را از نظر شعور اجتماعی و سیاسی و اخلاقی فردی ضعیف النفس عنوان می‌کند که زندگی‌اش پر از تناقض‌های مختلف بود. او در حالی که در کشورش به دیکتاتوری مقتدر مشهور بود در خارج جلوی کارتر و چرچیل مثل موشی دست و پا بسته بود. ولی در عین حال گربه غربی موش ایران را از سالهای دور بازی داده است تا هم پنیر داشته باشد و هم موش! بخشی از کتاب را می خوانیم:

از سه دهه گذشته قبل از انقلاب اسلامی ایران غرب همواره راهی را جستجو می‌کرده تا به کمک آن ایران را از فکر دست‌یابی به انرژی هسته‌ای مأیوس کند. افشاگری‌های جدید نشان می‌دهد چرا آمریکا همواره جویای راهی برای نگه داشتن ایران در شرایطی مشخص و ثابت بوده است.

محمدرضا شاه، یار دیرینه اروپا و آمریکا که همیشه خواهان جلب رضایت دوستان خود بود با وجود اینکه تمایلی ذاتی برای نیل به انرژی هسته‌ای داشت، دوستی اروپا و آمریکا را ارجح می‌دید و دست از ابراز خواسته خود می‌کشید.

دست‌یابی به انرژی هسته‌ای ایران نیز همچون بسیاری از حقوق ایرانیان در زمان شاه فدای پا بر جا ماندن رابطه ایران با غرب شد. اما با انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۶، گام اول ایران در جهت ملغی کردن روابط بیهوده و خانمان‌سوز با غرب برداشته شد و همین قدم راه بی‌پایان توسعه و دست‌یابی به حقوق بربادرفته را باز کرد.

برخی روشنفکران غربی با جبهه متفاوت آمریکا در قبال انرژی هسته‌ای ایران موافق هستند و گاهی تزویر و ریاکاری آمریکا در قبال شاه را نیز تأیید می‌کنند چرا که مدارکی صد صفحه‌ای وجود دارد که از امتناع تأکیدی آمریکا در مقابل دست‌یابی ایران به انرژی هسته‌ای خبر می‌دهد گرچه دولت آمریکا همواره در برابر شاه چهره دوگانه‌ای را ظاهر و حمایت خود از ایران را برابر دست‌یابی به انرژی هسته‌ای برای شاه ترسیم می‌کرد.


در نتیجه گاهی، واشنگتن آغوش دیپلماتیکی گرمی در خصوص انرژی هسته‌ای برای شاه می‌گشود اما در کنار آن مذاکرات پیچیده‌ای را پیش روی شاه می‌گشود، به گونه‌ای که این نوع سنگ‌اندازی‌ها را کتابخانه ریاست جمهوری، وزرای دفاع و انرژی و شورای عالی امنیت ملی مشابه مذاکراتی می‌دانند که امروز آمریکا در مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار داده است.

شاه ایران در هر بار مذاکره با آمریکا با فکر هولناک از دست دادن حمایت غرب دست از ادامه مذاکره می‌کشید و بازی را هر بار به نفع آمریکا و غرب به پایان می‌رساند.

بر اساس مدارک دولتی آمریکا بعد از کلید خوردن تحقیقات ابتدایی هسته‌ای در سال ۱۹۵۹ در دانشگاه تهران به پیشنهاد رییس‌جمهور وقت آمریکا، دیوید آنرنهاور، تمام فعالیت‌های محدود ایران زیر نظر کاخ سفید در سیری کوتاه پیش می‌‌رفت، تا حتی زمانی که آلمان و فرانسه تصمیم گرفتند برخی رآکتورهای سفارش داده شده را به ایران تحویل دهند، دولت آمریکا به آنها گوشزد کرد که شرایطی را که آزادی شاه را محدود می‌کند، فراموش نکنند.

اندک پیشرفتی در سیستم انرژی هسته‌ای ایران به ساخت رآکتور بوشهر ختم شد و شاه را به سرعت مدعی این مسئله کرد که به صراحت اظهار داشت: ایران به زودی صاحب بمب هسته‌ای می‌شود… این اظهارات به سرعت با عکس‌العمل فرانسه و سفیر آمریکا در ایران روبرو شد. شاه نیز در پاسخ و برای آرام کردن یار خود دست به اصلاح سخنش زد و گفت: اگر کشوری در منطقه مجهز به سلاح هسته‌ای شود خواسته‌های منطقه‌ای آمریکا را تضمین خواهد کرد.

چهره چندگانه شاه در قبال آمریکا یکی از دلایل عمده ترس دولت واشنگتن از دست‌یابی ایران به سلاح هسته‌ای بود. در حالی که در آن زمان شاه بسیاری از تعهدنامه‌ها را مبنی بر عدم دست‌یابی به سلاح هسته‌ای به امضاء رساند اما همواره مدعی ساخت سلاح‌های هسته‌ای همچون سایر کشورها بود و آن را علنی ابراز می‌کرد.

این‌گونه خاطره شوم کج‌فهمی‌های شاه در ذهن آمریکا و غرب حک شد و امروز گاهی این دولت‌ها بی‌آنکه دلیل واقعی اصرار خود بر خواسته دیرینه‌شان را بدانند بر همان سیاست‌های ۳۰ سال گذشته خود ادامه می‌دهند.

بنا بر این گزارش، بعد از انقلاب، آیت الله خمینی تمام فعالیتها و برنامههای هستهای را كه شاه با دنیای غرب در كشور پیش گرفته بود باطل و متوقف كرد.