به گزارش افکارنیوز، به نقل از کیهان: در این نشست حسن شریعتمداری از سران گروهک متحد «حزب خلق مسلمان»(مرتبط با سفارت آمریکا)، بابک امیرخسروی از اعضای حزب متحد توده، و برخی اعضای سازمان فدائیان خلق و… و نیز رجب مزروعی از اعضای متواری حزب مشارکت حضور داشتند. مزروعی ضمن سخنانی در مورد احتمال بروز آشوب متأثر از گرانی و تورم گفت: برداشت من از تاریخ معاصر ایران این است که ما هیچ وقت شورش نان نداشته ایم؛ تظاهرات اعتراضی اخیر هم یک روزه و گذرا بود. این طور نیست که مردم متاثر از فقر معترض شوند؛ چون همپوشانی و کمک اجتماعی وجود دارد. گمان نمی کنم گرانی های اخیر و بحران موجود منجر به اعتراض معیشتی و شورش شود.»

به گزارش سایت «ندای سبز آزادی» وی اضافه کرده است: نمی شود از بحران اقتصادی موجود، شورش و یا جنبش اجتماعی را انتظار بکشیم.

وی در عین حال درباره مصاحبه اخیر رضا خاتمی - مبنی بر اینکه ما برانداز نیستیم - که با انتقادهای گسترده از سوی حضار مواجه شد، گفت: نمی شود خیلی بین اصلاح طلبان و سبزها فاصله گذاشت؛ تفاوت ها معنادار نیست. تاج زاده و قدیانی اصلاح طلب هستند یا سبز؟ اگر دوستان ما بر انتخابات تاکید می کنند به خاطر این است که مردم در آن حضور حداکثری اجتماعی دارند. فرصت انتخابات از این زاویه معنا می یابد. صحبت آقای محمدرضا خاتمی در شرایط خاص داخل کشور انجام شده است. این را فراموش نکنیم.»

وی در عین حال افزود: حتی علی مطهری بهتر از آقای خاتمی موضع گرفته، چون براندازها را فقط پژاک و مجاهدین دانسته است.
در ادامه این جلسه حسن شریعتمداری(پسرسیدکاظم شریعتمداری) با تخطئه قانون اساسی گفت: متأسفانه برخی اصول دایمی قانون اساسی، دست را برای اصلاح آن بسته است. مسئله این است که تفسیر قانون اساسی با شورای نگهبان است.

مزروعی در واکنش به این اظهارات گفت: «هدف ما چیست؟ استراتژی ما چیست؟ اگر یک وضع دموکراتیک است. برای رسیدن به آن یک دوره گذار داریم. مشکل ما همین گذار است. ما یک ساختار حقیقی داریم و یک ساختار حقوقی. اینها با هم در تعامل هستند و بر هم اثرگذار. نیروی اجتماعی باید چنان قوت داشته باشد که ساختار حقیقی را متاثر سازد. وقتی نیروی اجتماعی متبلور نیست، ساختار حقیقی خود را در ساختار حقوقی متعین و متبلور می کند.»

مزروعی افزود: «در دوره گذار، می توان به این قانون اساسی به عنوان یک مبنا اتکا کرد؛ مشکل ما این نیست که قانون اساسی چه بوده، بهترین قانون هم که باشد بدون اجرا بی خاصیت است. مشکل ما ولایت فقیه نیست؛ هر چند یکی از مشکلات ماست. با این قانون اساسی قطعا نمی توان نظام دموکراتیکی داشت. اما راه حل چیست؟ موسوی می گوید باید یک مبنا داشته باشیم برای تغییر، و این نمی تواند جزو قانون باشد.»

بابک امیر خسروی از اعضای مرکزیت حزب منحله توده نیز که سالهاست با افراطیون مدعی اصلاحات در ارتباط است، اظهار داشت: اگر بخواهیم برویم دنبال انتخابات آزاد و سالم، و تاکید بر پیش شرط های آن، ما از وضع اجتماعی فاصله خواهیم گرفت. و در برابر یک دولت قدرتمندی مثل جمهوری اسلامی، عملا به براندازی می رسیم، اگر قرار است کاری برای آزادی و دموکراسی انجام دهیم باید در کنار نیروهای داخل کشور باشیم. باید از پیش شرطهای انتخابات آزاد بگوییم و برایش مبارزه کنیم اما در چهارچوب قانون اساسی.»
امیر خسروی افزود: «وقتی می توانید در این راه فعال شوید که به قانون اساسی ملتزم باشید و از جنبه های مثبت آن بهره بگیریم. در ایران اصلاحات اقتصادی بدون اصلاحات سیاسی ممکن نیست؛ و این البته در پیوند با مسئله مناسبات خارجی است. اصلاحات سیاسی مقدم بر اصلاحات اقتصادی و کلید مشکلات است.»

در عین حال بهروز بیات یکی از حضار به نکته ای متفاوت اشاره کرد: «در گذار، شاهد تغییر نظام هستیم. نمی خواهیم سر کسی را کلاه بگذاریم. وقتی صحبت از گذار می کنیم، بحثتغییر رژیم است و براندازی. کلمه براندازی الان مضمونی خشن یافته، ولی این عملا به معنای تغییر رژیم است.»

رجب مزروعی در نشست محفلی گروهک ها این را هم گفته است که: ما در سال ۸۵ در جبهه مشارکت بیانیه ای آماده کردیم که در آن آمده بود تنها راه حل پرونده هسته ای مذاکره با غرب است؛ شب عید سال ۱۳۸۶ از وزارت اطلاعات به دوستان ما زنگ زدند و گفتند اگر منتشر کنید جبهه مشارکت را می بندیم. نامه ۱۳۶ نفر موضع اش مشخص است؛ ۱۰ سال پیش ما صریح گفتیم برای گذشتن از بحران باید جام زهر نوشیده شود؛ البته چوبش را هم خوردیم و همه رد صلاحیت شدند. اگر سیاست کلان تغییر نکند، تحولات روبنایی بی حاصل است. مطالبات اصلاح طلبان به صراحت ابراز خواهد شد: تغییر سیاست های کلان در داخل و خارج.»

گفتني است اخيرا مايكل پازنر معاون وزارت خارجه آمريكا در مصاحبه با يورونيوز تصريح كرده بود: اعمال فشار و تحريم هاي اقتصادي عليه ايران با مشورت و خواست برخي سران گروه هاي مخالف در ايران صورت مي گيرد. آنها خواهان اعمال فشار بر دولت ايران هستند اين تحريم ها بايد حاكميت را تهديد كند تا تغيير موضع بدهد و مسير خود را عوض كند.