اینكه میگویند فلانی به خاطر پا به توپ زدن یكباره ۱۰۰ سكه طلا پاداش گرفت چه جفایی است بر اهالی ورزش اما وقتی به برگزیده پژوهشگران كشورمان ۵ سكه اعطا میشود كسی درباره فاصله تقدیر برجستگان ورزش نسبت به برجستگان پژوهش سخن نمیگوید.

به گزارش خبرنگار مهر، وقتی یک نوجوان دانش آموز، بردارهای ارزشی در کشورمان را برانداز می‌کند ممکن است به این نتیجه برسد که ورزش قهرمانی از ساختن ماهواره امید بهتر است. چون می‌بیند مدال‌آوران طلای گوانگجو یکباره ۱۵۰ سکه طلا پاداش می‌گیرند اما طراح ماهواره امید تنها در یک صورت می‌تواند ۱۵۰ سکه دریافت کند.

بیشترین تعداد سکه‌ای که یک منتخب جشنواره سالانه تجلیل از پژوهشگران برگزیده می‌تواند دریافت کند ۵ سکه است. بنابراین طراح ماهواره امید نه یکباره بلکه طی ۳۰ سال و آن هم در شرایطی که خیلی خوش اقبال باشد می‌تواند ۱۵۰ سکه کسب کند. آن شرایط چنین است که داوران جشنواره سالانه تجلیل از پژوهشگران برگزیده، طراح ماهواره امید را برای ۳۰ دوره به عنوان منتخب منتخبان جشنواره معرفی کنند.

وقتی این فاصله بین جوایزی که برای تقدیر از برجستگان پژوهش اعطا می‌شود با جوایزی که به برجستگان ورزش تعلق می‌گیرد وجود دارد، جامعه هم تقصیری نخواهد داشت که بپرسد ارزش ورزش برای کشور بیشتر است یا پژوهش؟ بالاخره جامعه پرسشگر، سوال می‌کند که چطور قهرمان طلایی المپیک ۵۰۰ سکه طلا می‌گیرد اما به یک مدیر پژوهشی برگزیده در کشور که می‌خواهد توسط رئیس‌جمهور تقدیر شود تعداد سکه کمتر از انگشتان دست اعطا می‌شود.

ممکن است در ذهن پژوهشگری که سالها در این راه حرکت کرده و ارزش کار خود را می‌داند اصلا فضای دلسردی بخاطر این همه فاصله، غالب نشود اما با این وضعیت ظاهری حاکم بر تقدیر از پژوهشگران نمی‌توان به یک دانشجو یا دانش آموز که می‌خواهد تصویری کلی از مسیر آینده‌اش را تصور کند، اطمینان داد که حوزه پژوهش می‌تواند معاش دنیوی را فراهم سازد.

اگر موضوع انشاء یک دانش آموز که در حال شکل گیری است و تازه می‌خواهد نظر خود درباره اینکه چه چیز برایش ارزش دارد و چه راهی برایش مهم است را به صورت جسته و گریخته ابراز کند، این باشد که " ارزش ورزش برای کشور بیشتر است یا پژوهش؟ " او چگونه این انشاء را می‌پروراند. اگر دچار تعارفات مرسومی نشود که موقع پاسخ به سوال " علم بهتر است یا ثروت؟ " دچار می‌شویم، ممکن است بدون تعارف بگوید ورزش!

بحث اصلی این گفتار این نیست كه ۱۵۰ سكهای كه مدال آور طلای بازیهای آسیایی گوانگجو دریافت میكنند، چند برابر ۵ سكهای است كه به متتخب منتخبان جشنواره تجلیل از پژوهشگران برگزیده اعطا میشود بلكه نقطهای كه این گزارش نشانه میرود ناظر بر این است كه سیاستگذاران اینگونه جوایز و پاداشها حداقل به این سوال پاسخ دهند كه خط دهی جوایز اینچنینی به جامعه و جوانان چگونه باید باشد.