به گزارش افکارنیوزبه نقل از کیهان، «فرهاد - م» یکی از ضد انقلابیون فراری بعد از این مقدمه در وبلاگ خود نوشته است «وقتی آن طرف را می بینم که آمریکا و اتحادیه اروپا و اسرائیل و خیلی کشورهای دیگر دنیا با تحریم و تهدید، حمله نظامی به جنگ رژیم دینی ایران آمده اند، این طرف خنده ام می گیرد، البته خنده که نه، عقم می گیرد. می پرسید از کدام طرف؟ می گویم از خودمان یعنی از اپوزیسیون ایران در آمریکا و اروپا» می پرسید چرا؟ می گویم اپوزیسیون وسط این معرکه کجا ایستاده و چه نقشی دارد؟ اول آب پاکی بریزم روی دست همه و بگویم گور… کیهان و بعد اعتراف کنم که جایگاه خودمان را در این معرکه کجا می بینم. کجا؟ آنجا که همین کیهان… درباره ما نوشته بود «وقتی دو تا مهندس با هم دعوا می کنند یک عمله نباید پشت سر هم بپرسد بیل من چی شد؟ خنده ام می گیره که چند تا پیرزن و پیرمرد زهوار دررفته که نصف پاشون لب گوره، به نام اپوزیسیون علیه رژیم قمپز در می کنند که بعله، فلان می کنیم و فلان می کنیم و از خودم می پرسم، از دست پیر و پاتال هایی مثل زهرا رهنورد و نوشابه امیری و مهرانگیز کار و فرزانه روستایی و اسماعیل نوری علا و بیژن صف سری و کاظم علمداری و مرتضی کاظمیان و مسعود بهنود و مهدی فتاپور و محسن کدیور و امیرارجمند و بقیه این طیف چه کاری علیه رژیم برمی آید؟ باز هم می گویم منظورم این نیست که علیه رژیم حرفی نزنیم. اپوزیسیون باید حرف بزند و تحلیل کند ولی نباید قمپز در کند و ریش و قیچی خودمان را دست چند تا پیرزن و پیرمرد زهوار دررفته ندهیم و حرفهایی نزنیم که اگر به گوش ملت در داخل کشور برسد، به ریشمان بخندند و ما را مالیخولیایی تصور کنند.

فرهاد -م در ادامه نوشته است من نه مدحي دوم و سوم و نمي دانم چندم هستم و نه عامل نفوذي كيهان فقط چند تا كلمه حرف حساب دارم. اگر هنوز هم دانستن را حق مردم مي دانيد جواب بدهيد و من و امثال من را در اين غربت غم گرفته از سرگرداني و ترديد نجات بدهيد.