۳ کلاس را دریک سال خواندم

افكار نيوز -گپ و گفت با مهمانپرست سخنگوي وزارت خارجه:

نام رامین، شهرت مهمان‌پرست و متولد ۱۳۳۹ تهران.
در تاریخ نهم آبان‌ماه ۱۳۸۸ طی مراسمی به عنوان ششمین سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشور معرفی شد.
وی فارغ‌التحصیل مهندسی نرم افزار از دانشگاه صنعتی شریف و کارشناسی ارشد مدیریت دولتی است، پیش از اینکه به عنوان ششمین سخنگوی دستگاه دیپلماسی عهده‌دار این سمت شود، سفیر جمهوری اسلامی ایران در قزاقستان، معاون مدیرکل اداره اطلاعات و مطبوعات وزارت خارجه، نماینده وزارت امور خارجه در امور مدارس خارج از کشور، سفیر ایران در تایلند و … بوده است.
در دفتر سخنگویی که پیش از این آصفی، حسینی و قشقاوی را به خود دیده بود حاضر شدم تا گپ و گفتی با ششمین سخنگوی دستگاه دیپلماسی داشته باشم.
وی که آمال و آرزویی جز پیشرفت و سربلندی ایران اسلامی ندارد به دلیل علاقه‌ای که به کارش و به ویژه کار با رسانه‌ها دارد، می‌گوید که هیچ وقت احساس خستگی نمی‌کند و البته خیلی کم عصبانی می‌شود و خبرنگارانی که در این حوزه با وی کار می‌کنند نیز به این نکته اذعان دارند که همیشه با رویی گشاده به سؤالات خبرنگاران پاسخ می‌دهد.
مهمان‌پرست در این باره عنوان می‌کند: کارم را خیلی با علاقه انجام می‌دهم. فردی که این کار را می‌پذیرد، باید خودش را آماده کند، یعنی ۲۴ ساعت در جریان خبر و در تماس با خبرنگاران باشد.
از اطرافیان که در خصوص مهمان‌پرست می‌پرسی وی را شخصی منضبط و مقرراتی می‌نامند. خودش هم در این باره می‌‌گوید: سعی می‌کنم آدم منضبطی باشم.
مهمان‌پرست که خودش می‌گوید یادم نمی‌آید پدر بد اخلاقی باشم، با فرزندانش ارتباط رفاقتی دارد.
سخنگوی کنونی دستگاه دیپلماسی در این گفت‌وگو مقام معظم رهبری را به لحاظ سیاسی شایسته‌ترین فرد برای ادامه راه امام(ره) می‌داند و می‌گوید: هر چه بیشتر می‌گذرد به این اعتقادم بیشتر باور می‌کنم. حرف ایشان را به عنوان بالاترین مرجع سیاسی و دینی حرف آخر و تعیین ‌کننده می‌دانم. به لحاظ شخصیت انسانی و فرهنگی، ایشان را یکی از دوست ‌داشتنی‌ترین شخصیت‌هایی می‌دانم که با بیان خودشان و رفتار فرهنگی و اخلاقی و دقتی که در امور شخصی و خانوادگی دارند، در دل مردم ایران جایگاه ویژه‌ای دارند و برای همه ما یک الگوی تمام عیار اخلاقی هستند.
وی درباره برخی افراد دیگر نیز نظراتی دارد که در این گفت‌وگو می‌خوانید.
مهمان‌پرست همچنین در توصیه‌ای به رسانه‌ها از آنها می‌خواهد که رفتار حرفه‌ای داشته باشند.
ششمین سخنگوی دستگاه سیاست خارجی کشور همچنین بر این اعتقاد است که دستگاه سیاست خارجی در حال حاضر در حال سپری کردن دوران بسیار فعالی است.
و اما گفت‌وگوی خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری فارس با رامین مهمان‌پرست سخنگو و دستیار ویژه وزیر امور خارجه؛

فارس: چه شد وارد وزارت خارجه شدید؟ تحصیلات شما که در این زمینه نیست.
مهمان‌پرست: در سال ۱۳۵۵ زمانی که ۱۶ ساله بودم، وارد دانشگاه صنعتی شریف شدم. جو دانشگاه در آن سال کاملاً سیاسی بود و این دانشگاه یکی از مراکز اصلی جریانات سیاسی علیه رژیم شاه قلمداد می‌شد. تا اینکه سال ۱۳۵۷ شد و من که در آن زمان در سال سوم دانشگاه مشغول به تحصیل بودم و به عنوان یکی از بچه‌های دوران انقلاب، خود را موظف ‌دانستم که در هر جایی کاری از دستم برمی‌آید انجام بدهم.
به خاطر اینکه فکر می‌کردم اساس کار در آموزش و پرورش بعد از پیروزی انقلاب باید اصلاح شود و برای داشتن افرادی که آینده مملکت را بسازند، باید از آموزش و پرورش شروع کنیم به همین خاطر با تعدادی از دوستان وارد آموزش و پرورش شدم و در آن دوره یک کار ویژه انجام دادیم.

فارس: چه کاری؟
مهمان‌پرست: به عنوان مثال چند عنوان درس را خارج از دروس آموزش و پرورش جزو دروس مدرسه اعلام کردیم.
البته این کار ما با اعتراض آموزش و پرورش روبرو شد و می‌گفتند شما جدا از آموزش و پرورش برای خودتان برنامه طراحی و اجرا می‌کنید. درس علوم قرآنی را تعریف کردیم که تدریس می‌شد و دانش‌آموزان باید امتحان می‌دادند. درس فلسفه را اضافه کردیم و فلسفه ملاصدرا را به بچه‌ها درس می‌دادیم و درس عربی را نیز جزو دروس اصلی دانش‌آموزان قرار دادیم و جامع المقدمات نیز تدریس می‌شد.

فارس: نحوه مدیریت به چه صورتی بود؟
مهمان‌پرست: مدیریت بین تیمی که تشکیل داده بودیم، می‌چرخید. هم درس می‌دادیم و هم مدیریت می‌کردیم.
عنوان رشته دانشگاهی من در سال ۱۳۵۵ ریاضی و علوم کامپیوتر بود که بعد از انقلاب فرهنگی نام این رشته به مهندسی نرم‌افزار کامپیوتر تغییر یافت.
همه دروس ریاضیات، فیزیک، زبان و عربی را درس می‌دادم تا اینکه انقلاب فرهنگی شد و دانشگاه‌ها تعطیل و به همین خاطر من بیشتر وقتم را در دبیرستان و آموزش و پرورش متمرکز کردم. تا اینکه دانشگاه‌ها مجدداً باز شد و مشغول ادامه تحصیل شدم.
اعلام شد چون انقلاب فرهنگی صورت گرفته شما باید درس‌های تخصصی بیشتری را بگذرانید و به همین خاطر اکثر دروس کارشناسی ارشد کامپیوتر را جزو دروس کارشناسی قرار دادند و من برای دوره کارشناسی به جای ۱۳۸ و یا ۱۴۰ واحد ۱۶۳ واحد و در واقع اکثر دروس کارشناسی ارشد را نیز گذراندم.
بعد از خاتمه این دوران اعلام کردند که امکان ارائه دروس جدید برای دوره کارشناسی ارشد نیست و باید صبر کنید تا دروس جدیدی را برای کارشناسی ارشد معرفی کنیم، من هم دیدم بهترین فرصت است که خدمت وظیفه را انجام بدهم تا تکلیف دانشگاه‌ها نیز مشخص شود.
از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ خدمت وظیفه را انجام دادم و در طول خدمت به خاطر اینکه افسر وظیفه بودم فعالیت‌های فرهنگی، مطبوعاتی و کارهای آموزشی را بر عهده داشتم و با آموزش و پرورش و وزارت ارشاد نیز همکاری می‌کردم.
بعد از پایان خدمت به دعوت بعضی از دوستان به وزارت خارجه آمدم و به دلیل افزایش حجم کار کم‌کم مجبور شدم سایر کارهای دیگر را کنار بگذارم و تمام وقتم را در این وزارتخانه سپری کنم.
از آن زمان تاکنون نیز سمت‌های مختلف مدیریتی را در مرکز و در نمایندگی‌های سیاسی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور طی کردم.

فارس: چطور شد ۱۶ سالگی وارد دانشگاه شدید؟
مهمان‌پرست: من آدم بی‌حوصله‌ای بودم و ۳ کلاس را در یک سال خواندم. زمانی که کلاس چهارم دبستان را تمام کردم در تابستان همان سال پنجم و ششم را هم خواندم و مهرماه که کلاس‌ها باز شد، وارد اول دبیرستان قدیم شدم، به همین خاطر از همکلاسی‌های خودم دو سال کوچکتر بودم.

فارس: آیا به خاطر کم سن و سال‌تر بودن، اذیت نمی‌شدید؟
مهمان‌پرست: خیلی معلوم نمی‌شد، بخصوص در دانشگاه زیاد مشخص نبود. ولی برای خودم جالب بود که سریع‌تر بتوانم وارد دانشگاه شوم. آن زمان کنکور بود و رتبه دانشگاهی‌ام هم بد نبود.
تا کلاس ۱۱ قدیم در یکی از مدارس معمولی منطقه خودمان در نارمک درس می‌خواندم. زمانی که خواستم به کلاس ۱۲ بروم مدرسه ما کلاس ۱۲ را نداشت و من مجبور شدم مدرسه را عوض کنم و کلاس ۱۲ را در مدرسه خوارزمی گذراندم، البته ثبت‌نام به سختی صورت گرفت، چون می‌گفتند به دلیل اینکه شما از مدارس معمولی هستید امکان ورود به این مدرسه را ندارید. بالاخره ثبت‌نام شدم و بعد از سپری کردن این دوران و شرکت در کنکور، وارد دانشگاه شریف شدم و البته به یاری خدا و تلاش زیاد جزو اولین دانشجویانی بودم که علی‌رغم گذراندن یک ترم بیشتر، یک ترم زودتر فارغ التحصیل شدم.

فارس: فرزند چندم خانواده هستید؟
مهمان‌پرست: ما ۶ خواهر و برادر هستیم ۲ خواهرم از من بزرگترند و ۴ پسر هستیم که من پسر بزرگترم.

فارس: اهل کجایید؟ تهرانی هستید؟ چند فرزند دارید؟
مهمان‌پرست: بله؛ دو فرزند دارم یک دختر و یک پسر. در سن ۲۲ سالگی هم ازدواج کردم.

فارس: آیا معلم کلاس اول خودتان را به یاد دارید؟
مهمان‌پرست: بله؛ فکر می‌کنم خانم انوشه.

فارس: در دوره‌ای که در دانشگاه شریف بودید چه کارهایی انجام می‌دادید.
مهمان‌پرست: جو دانشگاه‌ها قبل از انقلاب جو خاصی بود و دانشگاه‌ها خیلی همراه جامعه نبودند. البته در برخی زمینه‌ها دانشجویان در مباحثسیاسی موضوعاتی را دنبال می‌کردند که شاید عموم مردم خیلی مطلع نبودند. بیشتر گرایشات چپ در دانشگاه‌های فنی حاکم بود که شاخه‌های مختلفی داشتند. برخی جریاناتی هم که ادعای مبارزات اسلامی داشتند گرایش التقاطی داشتند و گروهی از دانشجویان نیز گرایش اسلامی سالم داشتند که متصل به روحانیت بود و مطالب مربوط به حضرت امام(ره) را پیگیری می‌کردند.
شاید این دانشجویان اکثریت را در دانشگاه‌ها تشکیل نمی‌دادند و در اقلیت بودند. بیشتر فعالیتی که انجام می‌شد یک حرکت سیاسی برای تعطیل کردن دانشگاه‌ها، ‌رساندن اعتراض به گوش مردم و …بود.
چون احساس می‌کردند که افراد اصلی طراح تظاهرات و اعتصابات در دانشگاه شریف هستند، این دانشگاه بیشتر مورد توجه گارد شاهنشاهی بود و گارد در دانشگاه مرکز داشت و همیشه چند کامیون تکاور حضور داشتند و زمانی که تظاهرات آغاز می‌شد به فاصله یکی دو دقیقه دوستان می‌رسیدند و از همه مفصل پذیرایی می‌کردند!
هر چه به انقلاب و سال ۱۳۵۷ نزدیک‌تر می‌شدیم جریان اسلامی قوی‌تر ‌شده و بچه‌ها منسجم‌تر می‌شدند و تعدادشان افزایش می‌یافت. ارتباطی که از طریق بیانیه‌ها و یا رابطین حضرت امام(ره) صورت می‌گرفت آنها را بهتر در مسیر قرار می‌داد تا اینکه سال ۱۳۵۶ جریان انقلاب به توده‌های مردم کشیده شد و حضرت امام(ره) مستقیماً مردم را هدایت می‌کردند و کسانی که با امام(ره) در ارتباط بودند به ویژه شهید بهشتی، ‌ شهید مطهری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و… مردم را سازماندهی می‌کردند.
آنچنان جو انقلاب در بین مردم قوی‌ شد و حرکت‌های مردمی اوج گرفت که دانشگاه‌ها به دنبال این حرکت گسترده مجبور به همراهی شدند.
البته در همان زمان گروه‌های وابسته به کمونیست‌ها و چپ‌ها سعی می‌کردند راه خودشان را جدا کرده و خودشان را پیشگام ملت جلوه دهند و اشتباهشان نیز همین بود و انحرافشان هم از همین جا شروع شد. فکر می‌کردند که چون دانشجو هستند و در دانشگاه‌ها فعالیت می‌کنند حتما باید جلوتر از بقیه راه بیفتند و خودشان را از روحانیت جدا می‌کردند.
دانشجویانی که در دانشگاه‌ها گرایشات اسلامی سالم داشتند، خیلی تلاش کردند فضای دانشگاه را با فضای بیرون که تبعیت کامل از حضرت امام داشت، تطبیق دهند. هر چقدر به سال ۱۳۵۷ نزدیک‌تر شدیم این فعالیت‌ها بیشتر شد.

فارس: آیا در دوران دانشجویی و فعالیت‌هایی که انجام می‌دادید از پذیرایی ساواک و باتوم و… بهره‌مند شدید؟
مهمان‌پرست: نمی‌شد کتک و باتوم نخورد. گارد شاهنشاهی در دانشگاه ما مستقر بود.
در آن زمان اکثر اعتصابات و تظاهرات دانشجویان تقریبا هر روز ساعت ۱۰ صبح برگزار می‌شد و کلاس‌ها تعطیل و دانشجویان معترض در ساختمان مجتهدی(ساختمان مرکزی) تجمع می‌کردند و شعار می‌دادند و شیشه‌ها می‌شکست و گارد حضور می‌یافت و کلاس‌ها هم تعطیل می‌شد.
یک روز ساعت ۹ صبح بعد از اینکه کلاس قبلی تمام شد با دو تن از دوستان که آن دو هم یکی در سن ۱۵ سالگی و دیگری در سن ۱۷ سالگی وارد دانشگاه شده بودند، وارد ساختمان مجتهدی شدیم که ببینیم چه خبر است. ولی آن روز ساعت ۹ صبح تظاهرات شروع ‌شد، دیدیم بچه‌ها جمع شدند و اعتصاب شروع شد و شیشه‌ها شکسته می‌شد و بر زمین می‌ریخت. گارد هجوم آورد و من را گرفتند و حسابی با باتوم از من پذیرایی کردند، ولی به هر نحوی بود از دستشان فرار کردم.

فارس: آیا خاطره‌ای از پیروزی انقلاب دارید؟
مهمان‌پرست: آن زمان من سال سوم دانشگاه بودم و با دوستان بر این باور بودیم که می‌توانیم مردم را در نقاط مختلف هدایت کنیم. در محلی که زندگی می‌کردیم بچه‌ها را جمع کرده و کمک می‌کردیم که از مناطق خود دفاع کنند. با بچه‌ها جمع شدیم و رفتیم پادگان حشمتیه. ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ بود، برخی از سربازان تیراندازی می‌کردند و رگه‌هایی از تیر از بالای سر بچه‌ها رد می‌شد. یکسری اسلحه آوردیم و در محل، سنگر درست کرده و از حوزه خودمان دفاع کردیم.

فارس: شما در طی فعالیت‌تان در وزارت خارجه عهده‌دار دو سفارتخانه در تایلند و قزاقستان بودید. ارزیابی شخصی‌تان در خصوص فعالیت‌تان در این دو سفارتخانه چیست؟
مهمان پرست: شروع کارم در وزارت خارجه با کارهای فرهنگی بود. من بیشتر شخصیت فرهنگی داشتم، قبل از ورود به وزارت خارجه همان گونه که عنوان کردم در آموزش و پرورش و وزارت ارشاد فعالیت می‌کردم. زمانی که وارد وزارت خارجه شدم، کارهای مختلفی را در سطح رئیس اداره، معاون و مدیرکل فرهنگی عهده‌دار بودم.
زمانی که قرار شد برای تصدی پست سفارت عزیمت کنم، از بین چند کشوری که مطرح بود تایلند را به دلایل مختلف انتخاب کردم. خیلی برای من جالب بود، کشوری با سابقه تمدنی طولانی و اشتراکات زیاد از لحاظ جمعیتی و ترکیب سنی؛ جمعیت این کشور شباهت زیادی به ایران داشت.
به نظر می‌آمد می‌توان کار فرهنگی خوبی انجام داد. حدود ۱۰ میلیون مسلمان و حدود ۱۰ الی۲۰ هزار شیعه داشت و محلی مناسب برای فعالیت اقتصادی. آن زمان که صادرات غیرنفتی ما حدود ۴ میلیارد دلار بود همان زمان صادرات تایلندی‌ها ۶۰ میلیارد دلار بود.
فکر می‌کردم می‌توانیم در کار اقتصادی و تجاری همکاری خوبی صورت دهیم. در زمینه‌ سیاسی نیز جنوب شرق آسیا منطقه خیلی خوبی بود و اگر می‌توانستیم رابطه خوبی داشته باشیم، فرصت مناسبی برای کشور و مردم ایجاد می‌شد. هر چقدر بیشتر در تایلند کار می‌کردم، احساس رضایت بیشتری به من دست می‌داد. مردم خیلی خوبی داشت، حتی غیرمسلمان‌ها و بودایی‌ها به دلیل اعتقاداتشان مردمی آرام بودند.
جریان رشد اسلامی در این کشور جریانی قوی بود و به مذاهب مختلف از جمله مسلمانان احترام می‌گذاشتند. در زمینه کار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دوره خوبی را گذراندیم.

فارس: مطالبی در خصوص وضعیت اخلاقی در تایلند در آن زمان مطرح می‌شد و اکنون نیز مطرح است.
مهمان‌پرست: تایلند دوران‌های متفاوتی را طی کرده است. در دوران جنگ ویتنام، از جمله ظلم‌هایی که نیروهای آمریکایی نسبت به مردم منطقه انجام دادند این بود که تایلند را به عنوان محلی برای استقرار و بازسازی و استراحت نیروهایشان انتخاب کرده بودند.
حضور نیروهای آمریکایی یکی از دلایلی بود که تایلند را به فساد کشاند. دلیل دوم نیز فقر تایلندی‌ها بود، در آن دوره زمانی فقر بیداد می‌کرد و تایلند کشوری عقب‌مانده‌ بود.
فقر، حضور آمریکایی‌ها و بی‌بند و باری که توسط آمریکایی‌ها دامن زده شد، وضعیت بدی را در تایلند ایجاد کرد که به همین خاطر در اوایل انقلاب بخشنامه‌ای از سوی نخست‌وزیر وقت صادر شد مبنی بر ممانعت از سفر اتباع ایرانی به تایلند که البته این قضیه موجب ناراحتی تایلندی‌ها شد و احساس می‌کردند به ملتشان بی احترامی شده است.
به مرور زمان فضای تایلند به لحاظ رشد اقتصادی تغییر یافت و ظواهر فساد کم‌تر شد و ما هم برای رابطه سیاسی با تایلند برنامه‌ریزی دقیق‌تری کردیم و این فضا کاملا تغییر یافت و روابط سیاسی تهران و بانکوک شکل بهتری گرفت. فساد علنی در تایلند کاهش یافت و در حال حاضر نیز همینگونه است. فساد به صورت پنهان وجود دارد و متاسفانه هنوز خیلی از اتباع آمریکا و اروپا برای خوشگذرانی و فساد به تایلند سفر می‌کنند، ولی نباید تایلند را از این جنبه نگریست.
تایلند کشوری مهم و بزرگ با مردمی بسیار خوب و زمینه‌های مناسب برای کار فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است و ازظرفیت‌های خوبی نیز برخوردار می‌باشد.

فارس: قزاقستان چطور بود؟
مهمان‌پرست: شرایط قزاقستان کاملا متفاوت بود. شرایط آب و هوایی آن کاملا متغیر بود.
زمانی که در تایلند پرسیده می‌شد چند فصل وجود دارد؟ همه عنوان می‌کردند ۳ فصل، ‌ گرم، ‌گرم‌تر و گر‌م‌ترین و غیر از گرما چیزی نبود. اگر هوا به حدود ۲۰ درجه بالای صفر می‌رسید، همه می‌گفتند هوا سرد شده و کاپشن می‌پوشیدند و عده زیادی هم سرما می‌خوردند!
ولی قزاقستان به لحاظ آب و هوایی خیلی متفاوت بود. یک بار به همراه آقای متکی که به منظور شرکت در مراسم تحلیف آقای نظربایف رئیس جمهور قزاقستان در اواخر آذر و اوایل دی‌ماه به آلماتی سفر کرده بودند، دمای ۴۰ درجه زیر صفر را تجربه کردیم.
البته گاهی اوقات دما به ۵۰ درجه زیر صفر نیز می‌رسید. هنگامی که هوای قزاقستان در زمستان حدود ۲۰ درجه زیر صفر بود، همه می‌گفتند هوا خوب است و می‌توان برای انجام کارها بیرون رفت.
علاوه بر شرایط آب و هوایی متفاوت، خصوصیات مردم قزاقستان با تایلند نیز فرق داشت. قزاقستان یکی از همسایگان ما در خزر بود و زمینه زیادی برای کار وجود داشت. مردم دو کشور دارای اشتراکات فرهنگی و تاریخی زیادی هستند. سه هزار کلمه فارسی در زبان قزاقی وجود دارد و اسامی افراد و بخصوص اسامی اکثر زنان فارسی است و مهمترین شخصیتی که در قزاقستان به آن می‌بالند، فارابی است.
همه فردوسی و شخصیت‌های ادبی ما را می‌شناسند، که اینها ایجاب می‌کرد ما در آنجا یک فعالیت همه جانبه داشته باشیم.
از لحاظ‌ سیاسی قزاقستان یک کشور باثبات در آسیای مرکزی است و بعد از استقلال توانسته به خوبی در منطقه فعالیت کند و روابط خوبی با کشورهای مختلف داشته است. به لحاظ وسعت یکی از سرزمین‌های وسیع دنیا و نهمین کشور دنیا به لحاظ وسعت است. از نظر جمعیتی ۱۵.۵ میلیون نفر جمعیت دارد و کشوری ثروتمند به لحاظ منابع زیرزمینی محسوب می‌شود. وسعت زیاد و جمعیت کم نشان می‌دهد که چقدر با هم می‌توانیم همکاری داشته باشیم و اقتصاد‌مان مکمل همدیگر است.
آنها منابع و ما نیز نیروی انسانی متخصص داریم. موقعیت جغرافیایی ۲ کشور به نحوی است که به لحاظ ترانزیتی می‌توانیم به خوبی با هم کار کنیم. بحث‌های گسترده‌ای را در بخش اقتصادی با هم شروع کردیم. همکاری‌ مربوط به انرژی، ‌ ترانزیت، ‌ خدمات فنی و مهندسی و فعالیت‌های تجاری و در کنار آن بحث‌های فرهنگی خیلی گسترده و به لحاظ سیاسی شاید به یکی از بهترین سطح روابط با کشورها در بین همسایگان و به یک نمونه تبدیل شده بود. البته روابط بسیار خوب بین آقایان احمدی‌نژاد و نظربایف این مسئله را به اوج خود رساند.
سفر روسای جمهور و سفر مقامات عالی‌رتبه همه کمک می‌کرد که روابط گسترده‌تر و کارهای زیربنایی انجام شود و توافقات اصلی شکل بگیرد.
از کارم در قزاقستان خیلی راضی بودم، احساس می‌کردم می‌توانم مفید باشم و اقداماتی که انجام دادیم می‌تواند زمینه را برای همکاری خوب بین شرکت‌های فنی و مهندسی و تجار ۲ کشور آماده کند.
مردم قزاقستان هم فوق‌العاده به نظام جمهوری اسلامی و ایران علاقه دارند. از اینکه احساس می‌کردند ایران به عنوان یک کشور مستقل جلوی زیاده‌خواهی آمریکایی‌ها و دیگر کشورهای غربی ایستاده، احساس غرور می‌کردند و آن را به زبان می‌آوردند. مقامات آنها در مناسبت‌های مختلف خوشحالی‌شان را از اینکه ایران به سرعت در حال رشد است، پنهان نمی‌کردند.
ما فکر می‌کردیم می‌توانیم با قزاقستان یک طراحی بلندمدت را برای همکاری‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشیم.

فارس: به نظر می‌آید شما یکی از سفرای موفق در قزاقستان بودید؟
مهمان‌پرست: در همه دوره‌ها همه سفرا فعال هستند. منتها فکر می‌کنم به تناسب ظرفیت‌هایی که در آنجا بود، تلاش خود را انجام ‌دادم، البته همه سفرای قبلی خیلی فعال بودند. سفرای بعدی هم انشاءالله اینگونه باشند.

فارس: آیا خاطره‌ای در طی مدت فعالیتتان در این دو سفارتخانه دارید؟
مهمان‌پرست: در سال ۷۵ که به عنوان سفیر ایران در تایلند منصوب شدم همزمان با دادگاه میکونوس بود و برخوردهای تندی علیه کشورمان صورت می‌گرفت. همه فعالیت‌‌های سیاسی و اقتصادی ما محدود شده بود و در آن زمان یک جوان ایرانی به نام «حسین دستگیری» در تایلند دستگیر شده بود که عنوان می‌شد در تلاش بوده با کامیون حامل مواد منفجره، سفارت رژیم صهیونیستی در بانکوک را منفجر کند و به دلیل این اتهام واهی، حکم اعدام نیز برایش صادر شده بود.
جو روزنامه‌ها در تایلند نیز در آن زمان کاملا علیه ما بود و موضوع دستگیری این تبعه ایرانی به پرونده C۴ معروف شده بود. من در این زمینه تیمی حقوقی و مسلط را که در دادگاه لاهه نیز دارای سوابقی بودند با اختیار تام رئیس قوه قضائیه وقت به تایلند آوردم.
پرونده‌ای سنگین با ۸۰۰ صفحه برایش تهیه کرده بودند و این فرد را به مدت چهار سال و نیم در سلول انفرادی با ۲۰ کیلوگرم غل و زنجیر به دست و پایش زندانی کرده بودند. وکلای ایرانی با مطالعه این پرونده توانستند ۵۰ مورد نقض حقوقی پیدا کنند از جمله اینکه این فرد یک هفته پس از این واقعه از طریق مالزی وارد تایلند شده بود.
همان زمان از مسئولان دولت وقت مالزی خواستم که برای دفاع از حقوق این تبعه ایرانی که به ناحق محکوم به مرگ شده، مهر کنسولی گذرنامه این فرد که از مالزی عازم تایلند بوده را تایید کنند که این کار نیز صورت گرفت.
بعد از ۶ ماه تلاش‌های شبانه‌روزی نهایتاً دادگاه دلایل قوی ارائه شده را بررسی و حکم بیگناهی و آزادی وی را اعلام کرد و من شخصا وی را از زندان به سفارت منتقل و بعد از حدود یک هفته به کشورمان بازگشت. این یکی از شیرین‌ترین خاطرات من در طی این مدت بود.

فارس: یک دوره سابقه مطبوعاتی هم داشتید.
مهمان‌پرست: یک دوره کار مطبوعاتی کرده و در هیئت تحریریه یکی از روزنامه‌ها به عنوان مسئول بخش سیاسی فعالیت کردم.

فارس: چه شد که به عنوان ششمین سخنگوی دستگاه دیپلماسی انتخاب شدید؟ در آن زمان گزینه‌های دیگری مطرح بود، اما نامی از شما برده نشده بود.
مهمان‌پرست: طبق معمول زمانی که سفرا از ماموریت برمی‌گردند، دوره‌ای را با اداره کل اسناد و آرشیو وزارت خارجه همکاری دارند و مطالب و تجربیات خود در مورد روابط ۲ کشور را برای نگهداری در آرشیو تهیه می‌کنند. من هم در حال طی کردن این دوره بودم که روز میلاد امام رضا(ع) که هیئت دولت در مشهد بود، آقای متکی از مشهد تماسی با من داشتند و سراغی از من گرفتند و گفتند می‌خواهم شما را ببینم که برای فردای آن روز(شنبه) قرار گذاشتیم. شنبه با یکدیگر دیدار و گفت‌وگو کردیم و پس از توافق صورت گرفته به عنوان ششمین سخنگوی دستگاه دیپلماسی مشغول فعالیت شدم.
آشنایی من با آقای متکی به حدود سال‌های ۶۲ و ۶۳ برمی‌گردد که البته در آن زمان هیچ یک از ما در وزارت خارجه مشغول به فعالیت نبودیم. آقای متکی عضو هیئت رئیسه مجلس بود و من هم دانشجو بودم و در کنار تحصیل، کارهای فرهنگی انجام می‌دادم. یک مدت عربی و جامعه المقدمات درس می‌دادم و با تعدادی از دانشجویان خارج از کشور ارتباط داشتم که در آنجا با آقای متکی آشنا شدم که در آن زمان ایشان نماینده هیئت عالی گزینش در وزارت ارشاد بودند که از من برای همکاری و اعزام به عنوان رایزن فرهنگی در خارج از کشور دعوت کردند. به دلیل اینکه هنوز درسم تمام نشده بود، نمی‌توانستم چنین کاری را قبول کنم. اما به همراه ایشان در گزینش وزارت ارشاد همکاری داشتم.
البته ایشان زودتر وارد وزارت خارجه شدند و زمانی که من وارد وزارت خارجه شدم، می‌دانستند در زمینه کارهای فرهنگی و یک دوره کارهای مطبوعاتی سابقه دارم. یک مدت هم در دوران سخنگویی آقای آصفی من معاون اداره کل اطلاعات و مطبوعات بودم.

فارس: آیا هیچ وقت بوده که در مورد سخنگویی فکر کرده باشید و این سمت جزو آمال و آرزوهایتان بوده باشد؟
مهمان‌پرست: ما در جمهوری اسلامی آمال و آرزویی غیر از اینکه انقلاب اسلامی دائم به رشد خود ادامه دهد و با وجود رهبری با کفایت، کشور مسیر پیشرفت را به سرعت طی کند، آرزویی نداشته‌ایم.
ما بچه‌های دوران انقلابیم و هیچ زمان دنبال این نبودیم که آمال و آرزویی برای شخص خودمان داشته باشیم. ولی هر زمان پیش آمده اعلام کرده‌ایم که اگر کاری از دستمان برمی‌آید تلاشمان را انجام می‌دهیم.
آقای متکی قبلا هم پیشنهادهای دیگری به من داده بودند. من پیش از این هم گفته بودم که اگر فکر می‌کنید کاری از دست ما برمی‌آید انجام می‌دهیم. اینکه چقدر توفیق حاصل شود باید به خدا توکل کرد.
کسی که به عنوان سفیر مشغول به کار می‌شود به دلیل خصوصیات کار سفارت، مجبور است در زمینه‌های مختلف پاسخگوی اقدامات بوده و با رسانه‌ها ارتباط داشته باشد و بتواند از کشور و ظرفیت‌های آن دفاع کند. من سابقه زیادی در کار مطبوعاتی و ارتباط نزدیک با مطبوعات، برگزاری کنفرانس‌ها و مصاحبه‌های مختلف داشته‌ا‌م. در قزاقستان آنگونه که رسانه‌ها می‌گفتند فعال‌ترین دیپلمات رسانه‌ای قزاقستان بودم و زمانی که بعد از پایان ماموریت می‌خواستم به ایران برگردم برای من مراسمی برگزار و از طرف اتحادیه خبرنگاران قزاقستان لوحی به من اهدا و من را به عنوان خبرنگار افتخاری معرفی کردند.

فارس: در این مدت که کارتان را به عنوان ششمین سخنگوی دستگاه دیپلماسی آغاز کردید آیا شخص یا کشور خاصی الگوی شما بوده است؟
مهمان‌پرست: خوشبختانه به دلیل اینکه مدت طولانی در وزارت خارجه با دوستان مختلفی کار کردم با تمامی سخنگویان قبلی آشنایی و ارتباط و یا همکاری داشتم.
بعد از انتخابم به این سمت، همه سخنگویان سابق بلافاصله تماس داشتند و تبریک گفتند و من هم به آنها گفتم که کمک و راهنمایی کنند و حتما از تجربیات آنها استفاده کرده و خواهم کرد.
برخی دوستان در جاهای مختلف تماس داشتند و توصیه‌هایی می‌کردند که با دقت گوش می‌کردم. فکر می‌کردم کار مهمی است، چرا که می‌خواهیم مواضع کشور را اعلام کنیم. تعابیر و کلماتی که استفاده می‌کنیم و نوع ادبیاتش باید حساب شده باشد. هیچ وقت نمی‌توانم بگویم که از توصیه‌های دوستان بی‌نیاز هستم.
من همیشه احساس می‌کنم باید تمام تلاشم را انجام بدهم، اما نمی‌دانم چه مقدار از کاری که شایسته مردم کشورمان است، می‌توانم در حقشان ادا کنم.

فارس: سخنگویی را در یک جمله تعریف کنید.
مهمان‌پرست: دفاع از حقوق و هویت مردم، منافع کشور و ارزش‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.

فارس: ویژگی‌های یک سخنگوی خوب از نظر شما چیست؟
مهمان‌پرست: سخنگوی خوب در درجه اول باید اطلاعاتش به روز باشد و نسبت به مواضع کشور کاملاً آگاه بوده و در به کارگیری عبارات، جملات و واژه‌ها کاملاً دقت داشته باشد. در جریان بار حقوقی کلماتی که به کار می‌برد، باشد و با همین ملاحظه‌ به نحوی صحبت کند که لطمه‌ای به حقوق کشور وارد نشود.
در درجه دوم باید در دسترس بوده و ارتباطش با مخاطبان و به ویژه رسانه‌ها مطلوب و صمیمانه باشد. مخاطبین باید از سخنان سخنگو احساس صداقت کرده و احساس کنند که مطالب دقیق را می‌توانند از این منبع دریافت کنند و در عین حال احساس آرامش نیز داشته باشند.
مطالب و مواضعی که اعلام می‌شود باید در مخاطب، رسانه‌ها و مردم آرامش ایجاد کند.

فارس: شما برای حضور در نشست‌های هفتگی و پاسخ به پرسش‌های خبرنگاران چقدر مطالعه می‌کنید؟
مهمان‌پرست: مطالعه من براساس اتفاقات، ‌ اقدامات و مواضع افراد، شخصیت‌های داخلی و خارجی در کشورهای مختلف است. تقریباً هیچ زمانی نیست که در حال بررسی وقایع، حوادثو … نباشم.

فارس: وظیفه شما سخت‌تر است یا وزیر؟
مهمان‌پرست: مسلماً وزیر هم دائما در معرض سؤال و پاسخگویی است و علاوه بر آن وظایف سنگین‌ دیگری نیز برعهده دارد.

فارس: آیا در اولین جلسه سخنگویی با رسانه‌ها استرسی هم به شما دست داد؟
مهمان‌پرست: اتفاقاً جلسه‌ اول کمترین استرس را داشتم. من با خانواده مطبوعات رابطه خوبی دارم. چون فردی فرهنگی بودم. دوره‌های مختلفی را طی و حضورم در وزارت خارجه را با کار فرهنگی شروع کردم، سپس سیاسی شدم، بعد مطبوعاتی شدم، بعد اقتصادی و در نهایت هم سخنگو؛ البته کلاً خیلی استرس ندارم.

فارس: البته شما همچون آقای آصفی همیشه پاسخ‌های آماده‌ای دارید و به قولی می‌زنید وسط خال. آیا در طی این مدت شده که اشتباهاً مطالبی را بیان کرده باشید؟
مهمان‌پرست: خیر؛ چون ما مواضع کشوررا اعلام می‌کنیم. همه این مواضع کارشناسی می‌شود و آن چیزی که باید به عنوان موضع کشور تلقی شود و آنچه منافع و مصلحت کشور را تامین می‌کند، اعلام می‌شود. اما برخی وقت‌ها بعضی از دوستان خبرنگار ما را اذیت می‌کنند. مطالبی را از طرف ما عنوان می‌کنند که می‌تواند نگران کننده باشد. استنباط خودشان را می‌گویند؛ البته قصدی در کار نیست.

فارس: در سیاست خارجی نباید استنباط کرد.
مهمان‌پرست: بله؛ بخصوص در این کار. زمانی که شما موضعی را به طور رسمی اتخاذ می‌کنید، این موضع در مجامع مختلف و از دید کشورهای مختلف قابل استناد است.
زمانی که خبرنگاری استنباط خود را به نقل از سخنگو بیان می‌کند، ممکن است اشتباهی در برداشت طرف مقابل یا تعبیری که از واقعیات دور باشد صورت بگیرد که این به کشور لطمه می‌زند.
یکی ۲ بار از این صحنه‌ها پیش آمد که ناراحت شدم و با آن خبرنگار و رسانه تماس گرفتم و از آنها خواستم که از این کار خودداری کنند و استنباط خود را به جای موضع گیری اینجانب بیان نکنند، چرا که اگر نکته‌ای را بخواهیم خودمان اعلام می‌کنیم.

فارس: بهترین و بدترین خاطره‌ای که در مدت سخنگویی دستگاه سیاست خارجی داشته‌اید، چه بوده است؟ چه مواقعی اخبار را علی‌رغم واقعیت تکذیب کرده‌اید؟
مهمان‌پرست: بهترین خاطره زمانی بوده که احساس کرده‌ام بعد از اعلام مواضع و اطلاع رسانی، مردم احساس آرامش همراه با اقتدار می‌کنند. بارها اتفاق افتاده که بر سر موضوعات مختلف زمانی که با قدرت از حقوق ملت دفاع کرده‌ و اجازه نمی‌دهیم که کسی به منافع ملت ایران بی احترامی کند و توانسته‌ام اقتدار ملت را در اندازه‌ای کوچک منعکس کنم، بهترین خاطره برای من بوده است.
خاطره بد زمانی بوده که حوادثتلخی در دنیا اتفاق می‌افتد یا اتفاقاتی در قبال اتباع ایرانی رخ می‌دهد، گرفتار می‌شوند و سعی می‌شود اتهاماتی بی اساس به مردم ایران نسبت داه شود که این گونه موارد من را ناراحت می‌کند.
ولی این گونه نیست که بخواهم برخی موارد را علی‌رغم واقعیت، تکذیب کنم؛ البته ممکن است که باز شدن یک موضوع در یک محدوده زمانی به مصلحت و منفعت کشور نباشد.

فارس: توصیه شما به رسانه‌ها چیست؟
مهمان‌پرست: رسانه‌ها باید رفتار حرفه‌ای داشته باشند. یک رسانه حرفه‌ای ضمن اینکه باید برای کسب اخبار جدید و تحلیل‌ها بی تاب باشد، ولی باید اخلاق خبرنگاری و رسانه‌ای را نیز به بهترین شکل رعایت کند. شغل خبرنگاران بسیار مهم و حساس است و ما آنها را امانتدار می‌دانیم.
به اعتقاد ما خبرنگاران باید حقایق را به خوبی ببینند و آن را منعکس کنند و به شایعات توجه نکنند. اگر قرار است به سوژه یا خبری بپردازند قبل از اینکه آن را بررسی کنند و از صحت یا عدم صحت آن مطلع شوند نباید آن را منتشر کنند.
اگر رسانه‌های ما رفتار حرفه‌ای داشته باشند ما احساس می‌کنیم که در کنار خود یار قدرتمندی داریم که با کمک همدیگر می‌توانیم وظیفه سنگین اطلاع رسانی و روشن کردن افکار عمومی و جهت دادن درست به افکار عمومی را برعهده بگیریم.

فارس: به نظر شما سخنگویی کار شیرینیه یا خیر؟
مهمان‌پرست: من چون کارم را و کار با رسانه‌ها را دوست دارم، هیچ وقت احساس خستگی نمی‌کنم. کارم را خیلی با علاقه انجام می‌دهم. فردی که این کار را می‌پذیرد، باید خودش را آماده کند، یعنی ۲۴ ساعت باید در جریان خبر و در تماس با خبرنگاران باشد.
چند مدت پیش ساعت ۱۲ شب موبایلم زنگ خورد وقتی برداشتم دیدم خبرنگار صدا و سیماست که برای ماموریت به هائیتی رفته بود، حال و احوال کردیم و کمی حرف زدیم. گفتم مثل اینکه حوصله‌ات سر رفته؟ گفت بله همینطوره. خلاصه کمی با هم گپ زدیم تا رفع دلتنگی شود.
کار خبرنگارها ساعت نمی‌شناسد، ما هم عادت داریم که موبایلمون را از خودمان دور نکنیم.

فارس: این قضیه روی زندگی شخصی‌تان تاثیر نگذاشته؟
مهمان‌پرست: ما بعد از انقلاب کمتر به کارهای شخصی‌مان رسیدیم. خانواده‌های ما به این عادت کرده‌اند که ما بیشتر وقتمان را برای کارمان بگذاریم. من به ندرت از مرخصی استفاده کرده‌ام.

فارس: پس هر زمان مرخصی کم آوردیم از شما قرض بگیریم.
مهمان‌پرست: همیشه درگیر کار بودم چه در سفارت چه در ایران. ولی این کار(سخنگویی) بیشتر زندگی عادی من را تحت تاثیر قرار داده است. وقت کمتری را می‌توانم برای خانواده بگذارم. البته خانواده این مسئله را درک کرده و همراهی می‌کنند.

فارس: از سؤالات تکراری خبرنگاران خسته نمی شوید و برخوردهای برخی خبرنگاران شما را آزار نمی‌دهد؟
مهمان‌پرست: این بخشی از کار ماست. در بعضی از کارهای سیاسی و تبلیغاتی تکرار خیلی چیز بدی نیست. کسی نباید از تکرار ناراحت شود، چون تکرار آن باعثمی‌شود که مطلب بهتر جا بیفتد.
یک روزی خبرنگاری تماس گرفت و نکته‌ای را سؤال کرد می‌خواست دقیقا مسئله‌ای را به صورت واضح بپرسد. من جوابی در حدود چهار خط دادم و به آن موضوعی که ایشان می‌خواست صراحتاً نپرداختم، ایشان مجدداً سؤال کرد، من مجدداً همان جملاتم را تکرار کردم. برای سومین و چهارمین بار اصرار کرد و مجدداً همان پاسخ قبلی را تکرار کردم. بعد خندیدم و گفتم اگر صد بار دیگر هم بپرسی صد بار همین پاسخ را برایت تکرار می‌کنم، چون فکر می‌کنم جواب همین است. اگر دنبال این هستی نکته خاصی را از من بگیری، پاسخ این است که یا نمی‌دانم یا گفتن آن مصلحت نیست، بنابراین اصرار نکن.

فارس: شما دوران وزارت ولایتی، خرازی و متکی را تجربه کرده‌اید، نظرتان در مورد آنها چیست و با کدام راحت‌تر بودید؟
مهمان‌پرست: هر کدام ویژگی‌ها خاص خودشان را داشتند. دکتر ولایتی با توجه به حضور طولانی مدت در صحنه سیاست خارجی به کارشناسی کاملا مسلط در بحث‌های مختلف تبدیل شده بود که این تسلط ایشان و ثباتی که در طول دوره مدیریت داشتند می‌توانست در آن ایام دستاوردهای خوبی را به دنبال داشته باشد.
در دوره آقای خرازی بیشتر تکیه بر موضوعات بین‌المللی بود و باتوجه به سابقه فعالیت‌های تخصصی ایشان در سازمان ملل، ‌گرایش بیشتر در حوزه‌های تخصصی بین‌المللی در دستور کار بود.
در دوره دولت نهم با توجه به رویکرد آقای احمدی‌نژاد و تغییر جهت قابل توجه سیاست خارجی به رویکردی فعال و تهاجمی، با وجود آقای متکی با سابقه حضور طولانی در وزارت خارجه و آشنایی با مراحل مختلف کار تخصصی و اجرایی در طول این مدت، همراه با روحیه مردمی و فرهنگی ایشان، حرکت دستگاه سیاست خارجی را با جهش قابل توجهی روبرو کرد و حوزه‌ کاری سیاست خارجی به مناطق جدیدی از جهان امروز توسعه پیدا کرد که شاید در دوران قبل کمتر از ظرفیت‌های واقعی آن استفاده شده بود.
ویژگی اصلی آقای متکی و سیاست خارجی دولت نهم و دهم کار گسترده دستگاه سیاست خارجی در زمینه دیپلماسی عمومی در کنار دیپلماسی رسمی و مخاطب قرار دادن افکار عمومی دنیا و ملت‌های مستقل و آزاد است.
تأکید بر احیا و فعال شدن بیشتر سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، همچون سازمان کنفرانس اسلامی و جنبش عدم تعهد و سازمان‌های دیگری که در منطقه وجود دارند وضعیت جدیدی را در عرصه سیاست خارجی ایجاد کرد.
فکر می‌کنم دستگاه سیاست خارجی در حال حاضر در حال سپری کردن دوران بسیار فعالی است.

فارس: اطرافیان می‌گویند و ما شاهدیم فرد منضبط و مقرراتی هستید، آیا به این موضوع اذعان دارید؟ در خانواده نیز چنین هستید؟ آیا با فرزندانتان دوست هستید و آیا تا به حال شده که عصبانی شوید؟
مهمان‌پرست: سعی می‌کنم آدم منضبطی باشم، شاید یکی از دلایلش این است که در دوران تحصیلی در رشته‌ای که درس می‌خواندم ذهن ما را برای یک کار منظم تمرین می‌داد.
نرم‌افزار کامپیوتر می‌تواند در کار مدیریت خیلی نقش داشته باشد و در نظمی که لازمه موفقیت در کار است تلاش کردم این نظم در زندگی شخصی‌ام نیز وجود داشته باشد، هر چند که به خاطر مشغله کاری زیاد برنامه‌هایی که خیلی وقت‌ها دوست داشتم انجام بدهم نتوانستم با نظمی که لازمه آن است به انجام برسانم، ولی تلاشم را کردم.
فکر می‌کنم این نظم در وجود همسرم و فرزندانم به خوبی مشهود است و آنها در برنامه‌های زندگی خودشان با چارچوب خیلی منظمی کارشان را دنبال می‌کنند و توفیقاتشان هم شاید به همین دلیل باشد.
بالاخره بعضی وقت‌ها عصبانی هم می‌شوم، ولی خیلی کم یادم می‌آید که عصبانی بشوم هر یکی ۲ سال یکبار شاید یک بار عصبانی شوم.

فارس: پدری خوش اخلاقید یا بداخلاق؟
مهمان‌پرست: یادم نمی‌آید پدر بد اخلاقی باشم. با فرزندانم ارتباط رفاقتی دارم. همین طور که در محیط‌های کاری مختلف با همکارانم همین ارتباط را دارم.
اگر کسی بتواند من را عصبانی کند، نشان می‌دهد شخصیت خارق‌العاده‌ای دارد.
عصبانی کردن من هنر می‌خواهد که برخی از همکاران، دوستان و خبرنگاران نشان می‌دهند که خیلی این هنر را در خودشان دارند و کار خیلی سختی است که بعضی‌ها می‌توانند این کار را انجام دهند.

فارس: هنوز با دوستان دوره تحصیل و دانشگاه در ارتباط هستید؟
مهمان‌پرست: با برخی دوستان دوران تحصیل ارتباط کاری دارم و هر چند وقت یک بار سعی می‌کنیم همدیگر را ببینیم، ولی بیشتر با دوستانی که در حین تحصیل مشغول به کار بودیم به ویژه در آموزش و پرورش و ایامی که دوستانی دور هم جمع می‌شدیم و فعالیت‌های آموزشی را انجام می‌دادیم، هیچ وقت ارتباطم با این جمع قطع نشده و منظم‌ترین ارتباطم با این دوستان است.

فارس: شما برادر بزرگ هستید، آیا باعثشده به برادران کوچک‌تر زور بگویید که حرفتان را گوش ‌دهند.
مهمان‌پرست: حتما شده، شخصیتاً نمی‌توانم نقطه نظراتم را اعمال نکنم، البته سعی می‌کنم فضایی را ایجاد کنم که همه نظراتشان را بگویند. فکر می‌کنم خیلی وقت‌ها برای اینکه نظراتم اعمال شود، زور گفتم. آنها با احترامی که به من دارند پذیرفتند و می‌پذیرند. البته فکر می‌کنم با همدیگر تفاهمی داریم در اینکه آن چیزهایی که حتی بعضی وقت‌ها به حالت تأکید گفته شود، در نهایت به نفع همه است.

فارس: اوقات فراغت را چگونه سپری می‌کنید؟
مهمان‌پرست: اگر اوقات فراغتی باقی بماند و بتوانم برای خودم وقت بگذارم حتما مطالعه می‌کنم. بیشتر کتاب‌های مدیریت را مطالعه می‌کنم. چون بعد از اینکه درسم در دانشگاه شریف پایان یافت، یک دوره کارشناسی ارشد مدیریت گذراندم و یک دوره هم MBA خواندم.
به درس‌های مربوط به MBA و DBA علاقه دارم و احساس می‌کنم که نیاز جدی کشور ما الان در بخش‌های مدیریتی به ویژه کارهای اقتصادی است. اگر مدیران‌ ما با دید اقتصادی به همه زمینه‌ها نگاه کنند، سرعت رشد کشور افزایش خواهد یافت.
در وزارت خارجه این نیاز را بیشتر احساس می‌کنم، فکر می‌کنم وزارت خارجه خیلی می‌تواند کمک کننده باشد تا کشور از لحاظ اقتصادی رشد کند.

فارس: آقای مهمان‌پرست آبیته یا قرمزته؟
مهمان‌پرست: فوتبالی و البته ورزشی هستم. بهتره برویم روی پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی.
متاسفانه فرصت نمی‌کنم به استادیوم بروم، ولی تماشای فوتبال را خیلی دوست دارم و به بازی فوتبال علاقه‌مندم، اما زیاد نمی‌توانم بازی کنم. ورزشی که بیشتر انجام می‌دهم، پینگ‌پنگ است.
در سفارتخانه‌هایی که حضور داشتم برنامه ورزشی راه می‌انداختم. در قزاقستان برنامه پینگ‌پنگ هفتگی ما زبانزد بود و همکاران و خانواده‌ها فعالیت قابل توجهی داشتند.

فارس: یک تیم پینگ‌پنگ هم در وزارت خارجه راه بیندازید.
مهمان‌پرست: انشاءالله دنبال آن هم هستم.

فارس: چه غذاهایی را بیشتر دوست دارید؟
مهمان‌پرست: قیمه به شرطی که هیئتی درست کنند و بعد از آن هم قورمه‌ سبزی.

فارس: نظرتان را درباره کلمات زیر بفرمایید.

* مقام معظم رهبری
مهمان‌پرست: ایشان مرجع تقلید من هستند، سال‌هاست که از ایشان تقلید می‌کنم. حرف ایشان به لحاظ شرعی برای من تعیین کننده است. به لحاظ سیاسی ایشان را شایسته‌ترین فرد برای ادامه راه امام عزیز می‌دانستم و هر چه بیشتر می‌گذرد به این اعتقادم بیشتر باور می‌کنم. حرف ایشان را به عنوان بالاترین مرجع سیاسی و دینی حرف آخر و تعیین‌کننده می‌دانم.
به لحاظ شخصیت انسانی و فرهنگی، ایشان را یکی از دوست ‌داشتنی‌ترین شخصیت‌هایی می‌دانم که با بیان خودشان و رفتار فرهنگی و اخلاقی و دقتی که در امور شخصی و خانوادگی دارند، در دل مردم ایران جایگاه ویژه‌ای دارند و برای همه ما یک الگوی تمام عیار اخلاقی هستند.
زمانی در بعثه بودم فرزند ایشان اگر به حج می‌آمد سعی می‌کرد به عنوان روحانی کاروان در کاروان‌های معمولی با نام دیگری حضور یابد که کسی متوجه نشود و از امکانات بعثه استفاده نمی‌کرد. نوع تربیت ایشان در مورد فرزندانشان و ساده زیستی ایشان باید الگوی همه باشد.

* احمدی‌نژاد
نمونه یکی از افراد با ویژگی‌های مردمی، برخاسته از قشر زحمت کشیده، تحصیلکرده، فرزند انقلاب با شجاعتی که از امام عزیزمان همه ما باید درس بگیریم و با اهدافی آرمانی که در عرصه سیاست خارجی این ویژگی‌های هر چند با مقاومت و مزاحمت برخی قدرت‌ها روبرو شده، ولی نتیجه آن عزت و اقتدار هر چه بیشتر نظام و دستگاه سیاست خارجی و ثبیت موقعیت برتر ما در منطقه و عرصه بین‌الملل بوده است.

* ایران
همه اصول و اعتقادات اسلامی همراه با تاریخی طولانی با پشتوانه چند هزار ساله، مظهر پرورش شخصیت‌های بزرگ انسانی، علمی، ادبی و دینی که خدمات فراوانی به جهانیان داشته و امید و آرزوی همه مستضعفان و مردم آزاده جهان برای ایجاد شرایطی مطلوب و ایده‌آل و زمینه ساز ظهور ولی عصر(عج).

* متکی
مدیری با رفتار پدرانه، برادری بزرگتر، دوستی دوست‌ داشتنی، معلمی دلسوز، همکاری صمیمی و همراه با تلاشی خستگی‌ناپذیر.

* حمیدرضا آصفی
کارشناس حرفه‌ای، سخنگویی با تجربه، ورزش دوستی با گرایش خاص(آبیته).

* سیدمحمدعلی حسینی
انسانی بسیار متواضع، متدین، محجوب، دوست داشتنی.

* حسن قشقاوی
شخصیتی سیاسی و فرهنگی با آمیزه‌ای از خصوصیات نمایندگی، بذله‌گو و خوش برخورد.

* هیلاری کلینتون
شخصیتی سیاسی، اسیر جریانات تبلیغاتی و گرفتار لابی صهیونیست.

* اکبر قاسمی(معاون سابق مدیرکل اطلاعات و مطبوعات و سفیر کنونی ایران در اوکراین)
اسطوره پیگیری و تلاش و همکاری با رسانه‌ها با به کارگیری واژه‌هایی پردازش شده و متین و به یادماندنی.

گفت‌و‌گو از اکرم شریفی

/ب.