حسین مرعشی مدل و برنامه خود برای اداره کشور را مشخص کرد.
شبیه آمریکا بشویم بسیار عالی است!
حسین مرعشی از چهره های شناخته شده کارگزاران سازندگی است که پس از فتنه ۸۸ مدتی هم راهی زندان شد. وی روز گذشته در گفت و گویی اعلام کرد که اگر اصلاح طلبان بخواهند کاندیدای ریاست جمهوری می شود.
هرچند که مرعشی در این گفت و گو از برنامه خود و کارگزاران سازندگی در صورت کاندیداتوری سخنی به میان نیاورده است اما وی در گفت و گوی دیگری که ۵ سال قبل با یک ماهنامه انجام داده بود از برنامه ها و نگرش سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اش پرده برداری کرده بود.
مرعشی در این گفت و گو نکات قابل تاملی را مطرح کرده است و علاوه بر طرح دیدگاههای خود، در پاسخ به سوالی درباره اینکه اگر سکان اداره کشور را برعهده بگیرند چه برنامه ای دارند؟ نکات قابل توجهی را ذکر می کند که گزیده این پاسخ ها به شرح زیر است:
*مابه عنوان حزب کارگزاران با برداشتی که ازدین، مکتب و تجربه بشری و مبانی دینی داریم به این نتیجه رسیدیم که اسلام با مشی لیبرالیسم سازگاری دارد تا با مشی دولت سالار و سوسیالیستی.
*ما به لیبرالیسم قید اسلامی زدیم. از نگاه کارگزاران تا جایی که مبانی دین مخدوش نشود قرابت وجود دارد. معتقدیم آزادی انسان، آزادی مسئولانه‌ای است ولی به هر حال مردم در زندگی فردی‌شان حق انتخاب‌هایی دارند که باید به آن احترام گذاشت.
*آیا اسلام برای موی مرد حدی تعیین کرده است حجاب مرد کاملا مشخص است که علمای دین هم به آن آگاهی دارند حتی مردان بالباس زیر می‌توانند بیرون بیایند چه کسی می‌تواند جلوی کسانی را که می‌خواهد چنین بیرون بیاید را بگیرد؟
می‌توان به مردان اجازه داد تا با لباس زیربیرون بیایند به شرط آنکه از مصلحت‌ها جلوگیری نکند، اما عرف جامعه این مساله را نمی‌پسندد اکثریت جامعه این مساله را نمی‌پذیرند. بر همین اساس قانونش می‌کنیم و می‌گوییم این کار را نباید کرد. به اعتقاد ما باید در ابتدا برآورد تهیه کرد که دستمان تا چه اندازه برای گسترش آزادی‌ها باز است.
*{در صورت سکانداری اداره کشور} بطورکلی مشی، مشی‌ای است که دولت را در هیچ حوزه‌ای جای مردم نمی‌گذاریم جای مردم تصمیم نمی‌گیریم که مردم متدین باشند و نماز بخوانند. نمی‌خواهیم با زور مردم را وادار به نماز کنیم.
*اعتقادات به دولت و حاکمیت مربوط نمی‌شود که بخواهد نسبت به آن دخالت داشته باشد.
*ما اصلا معتقد نیستیم اسلام نظام اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارد همانطور که نظام پزشکی ندارد.
*به هیچ عنوان اسلام نمی‌تواند نظام اقتصادی داشته باشد. مگر امام جعفرصادق(ع) متخصص روابط پول و بانک بود که بیاید در این حوزه وارد شود و نظام اقتصادی معرفی کند.
*نظام حزبی اسلامی نمی‌توانیم داشته باشیم ولی مقررات حاکم بر آن می‌تواند اسلامی باشد نظام حزبی یعنی بررسی چگونگی تعیین دبیرکل، تعیین اعضا، نحوه چینش شورای رهبری یا مرکزی حزب و مجموعه این مقررات را نظام حزبی می‌گویند. نظام حزبی ساخت دست بشری است و هیچ ارتباطی به اسلام ندارد بنابراین حزب اسلامی بی‌معنی است باید از همین دستاورد بشری بهره بگیریم.
*محور و پایه قانون اساسی ولایت فقیه نیست. مشروعیت ولایت فقیه از قانون اساسی است و نه قانون اساسی مشروعیتش از ولایت فقیه. درحوزه‌هایی هم که در مورد ولایت فقیه اختلاف نظر است. درحوزه‌های علمیه، نظرات درباره ولایت فقیه از ۰ تا۱۸۰ درجه اختلاف وجود دارد. عده‌ای ولایت فقیه را ادامه ولایت ائمه می‌دانند و می‌گویند ولایت فقیه همان ولایتی است که اگر نباشد نماز خواندن هم درست نیست ازسوی دیگر عده‌ای هم هستند که ولایت فقیه را کاملا یک امر غیراسلامی می‌دانند.
*شاه بیت چرایی عدم نهادینه شدن احزاب همین مساله است. همه حرف ما همین است که اگر حزبی قابلیت تغییر بالاترین سطح مدیریت کشور را نداشته باشد، رفتار حزبی و مبارزاتش بی‌مفهوم و معنی است. شما نمی‌توانید بگویید که احزاب بر اساس اصول مسلمی نظیر خبرگان که رهبری را مشخص می‌کنند و آن رهبر، سیاستگذاری کلان را انجام می‌دهد باید بروند و حتما در چارچوب همان سیاست‌ها حرکت کنند. اگر چنین باشد چه دلیلی برای مبارزه فعل و انفعال حزبی در کشور است. تغییر مشی حکومت وابسته به تغییر سیاست‌های کلان است. اگر سیاست‌های کلان کشور تغییر نکند دیگر این که هیئت حاکمه تغییر کند یا نه دارای
اهمیت نیست.
*شبیه آمریکا شدن برای نظام سیاسی ایران بسیار زود است ولی اگر بشود بسیار عالی است.
